ضعف و خستگی دام، بزرگی گوساله و مداخلات پیش از موعد و یا نابجا در امر زایمان، سقط جنین واگیردار قارچی، لپتوسپورایی و یا سالمونلائی، آلودگی به ویبریوفتوس، کمبود کلسیم و منیزیم و نیز توکسمی یا سپتی سمی از جمله عوامل جفت ماندگی در گاو آبستن هستند.
خطرات پیش از موعد در زایمان گاوتوجه به این نکته مهم است که در حین زایمان به خصوص در خلال مرحله اول و هنگامی که گردن رحم با فشار متناوب کیسه آب باز می شود هرگونه مداخله باعث تأخیر در پیشرفت طبیعی زایمان خواهد شد و گاهاً منجر به آسیب های جدی به دام می شود. هرگونه دستکاری در این مرحله از زایمان منجر به پارگی پیش از موعد کیسه آب گردیده و این پارگی باعث کاهش فشار داخل رحمی می شود، که به دنبال آن عدم اتساع گردن رحم و در نتیجه تأخیر روند زایمان رخ می دهد.

توجه داشته باشید هنگامیکه گوساله در وضعیت خود قرار دارد و انتهای دستهای گوساله در داخل کانال زایمان و یا حتی بینی آن نمایان می باشد به ندرت گردن رحم بیش از 4/3 اتساع یافته است و کشش نابهنگام گوساله با پاره کردن زود هنگام کیسه آب باعث گیر افتادن گوساله در گردن رحم می شود. لازم به ذکر است که گردن رحم از یک سری عضلات حلقوی تشکیل شده و قرارگرفتن گوساله در گردن رحم انقباض مداوم این عضلات را به دنبال دارد و دیگری اتساع گردن رحم که تداوم آن تا حد بسیار زیادی به فشار متناوب سر گوساله به قسمت فوقانی گردن رحم بستگی دارد. در این هنگام کشش بیش از حد باعث پارگی گردن رحم و در نتیجه مرگ حیوان شده، حتی الامکان باید از دستکاری دام در مرحله عبور سر گوساله از گردن رحم خودداری نموده. گاهی اوقات عدم تولد گوساله و مرگ آن در داخل کانال تولد منجر به امبریوتومی جنین (قطعه قطعه کردن جنین در داخل رحم) و بعضی اوقات سزارین دام می گردد. توجه داشته باشید در موارد بسیار نادری، از جمله بزرگی بیش از حد جنین و یا پیچ خوردگی غیر قابل اصلاح گوساله، دام مورد سزارین قرار می گیرد.

دقت کنید که حتی زمانی که انتهای دستهای گوساله از لبه فرج نمایان می شود نیز هرگونه اقدام عجولانه خطر آفرین است چرا که گردن رحم هنوز کاملاَ باز نشده و هرگونه کشش توأم با زور یا فشار در این مرحله باعث پارگی گردن رحم و فرج و مهبل گردیده که خطراتی مانند خونریزی کشنده و یا عفونت ثانویه را به همراه خواهد داشت.

سعی شود تا زمانی که گوساله در وضعیت صحیح خود قرار دارد از دستکاری بی مورد پرهیز شود. همانطور که می دانید تا لحظه ای که گوساله در رحم مادر قرار دارد اکسیژن و غذای خود را از طریق بند ناف تأمین می نماید، پاره شدن زود هنگام بند ناف باعث می شود تا گوساله از ریه های خود برای اکسیژن گیری استفاده نماید. حال چنانچه با یک اقدام نابجا باعث پاره شدن زود هنگام بند ناف شویم به دلیل اینکه بند ناف دیگر جهت تأمین اکسیژن نخواهد بود مرگ گوساله روی می دهد.

رعایت نکات فوق در صورتی که گوساله در حالت خلفی قرار دارد، نیز ضروری می باشد و زمانی که انتهای پاهای گوساله از فرج نمایان است گردن رحم تنها کمی بیشتر از نیمه باز بوده و کشش بیش از حد پاها باعث پارگی رحم و برخی موارد مرگ حیوان می گردد.

چنانچه در مرحله دوم زایمان با گذشت دوره انقباضات شدید که حدوداَ درگاو 2 ساعت و در تلیسه 4 ساعت به طول می انجامد، اعضای جنین مشاهده نگردید نحوه قرارگیری گوساله را در رحم مادر بررسی نمائید. برای این کار در ابتدا دست ها و بازوهای خود را کاملاَ شسته و با یک ماده ضد عفونی کننده قوی و غیر محرک ضد عفونی نمائید، سپس ناحیه فرج و پرنیه دام را شسته و آن را نیز ضد عفونی کرده بعد به آرامی دست را وارد واژن کرده به نحوی که ضربه ای به کیسه آب وارد نگردد. چنانچه در لمس انتهای دستها و سر حس نگردید از دکتر دامپزشک کمک خواسته و اگر سر و دستهای گوساله در کانال زایمان قرار دارد خونسردی خود را حفظ نمائید و به دام فرصت کافی دهید. حتماَ برای دام یک جایگاه انفرادی در نظر داشته و یا آنرا از سایر دامهای گله جدا کرده تا در هنگام دراز کشیدن از لگد شدن توسط سایر دامها و مزاحمت آنها درامان باشد. توجه داشته باشید که تنها ریختن کاه و کلش جهت بستر کافی نمی باشد. بهتر است کف جایگاه را در ابتدا با لایه ای از ماسه یا شن پوشانده و سپس بستر را روی آن ریخته تا آسیب یا شکستگی لگن یا دررفتگی مفصل لگنی رانی، که در اثر لیز خوردن دام به هنگام زایمان است را نداشته باشیم . ذکر این نکته ضروری است که لیز خوردن بیش از حد پاها که اغلب در جهت جلو و زیر شکم گاو یا تلیسه حادث شده، در اثر وجود بستر نامناسب یا وارد کردن استرس به دام بوده و باعث آسیب های جدی به اعصاب سدادی و رکبی شده و درجات مختلفی از آسیب این اعضاء را در بردارد و اغلب با یک دوره طولانی بیماری دام و یا پایان حیات اقتصادی آن همراه می باشد. در پاره ای از موارد، تأخیر در مرحله دوم زایمان ناشی از کمبود کلسیم می باشد آگاهی از این امر بسیار مهم بوده چرا که هرگونه تلاش جهت بیرون کشیدن گوساله می تواند منجر به بیرون زدگی رحم و مرگ گاو یا تلیسه شود. در ابتدا از قرارگیری صحیح گوساله مطمئن شوید چنانچه گوساله در وضعیت صحیح خود قرار داشت زایمان روند طبیعی خود را طی خواهد نمود و در این حالت تزریق حدود 450 گرم بوروگلوکنات کلسیم در زیر پوست تقریباَ یک وجب پشت لبه مرکزی استخوان کتف و مالش دادن محل تزریق به منظور جذب سریع آن امری ضروری و اساسی است. تقریباَ 2 دقیقه بعد از تزریق، گاو یا تلیسه با قدرت طبیعی وارد مرحله دوم زایمان شده و اغلب بدون کمک زایمان می کند. کمبود کلسیم باعث عدم کنترل عضلانی در گردن رحم شده و در نتیجه مداخله غیر منطقی برای خروج گوساله می تواند باعث پرولابس یا بیرون زدگی رحم و عواقب بعد از آن شود.

یاری دادن به دام و مداخله در امر زایمان در موارد زیر امری ضروری می باشد:

1) زمانی که بینی گوساله مدتی است نمایان شده و سر و زبان آن کاملاَ متورم و کبود شده

2) ظاهراً لگن گوساله در لگن مادر گیر افتاده

3) ابتدا بخش های انتهایی پاهای گوساله خارج شده

4) در موارد امبریوتومی، در مواردی که گوساله بیش از حد بزرگ باشد که بایستی توسط دامپزشک سزارین انجام شود.

5) درصورت مرگ گوساله در داخل کانال تولد که بایستی توسط دامپزشک امبریوتومی شود.

6) ناهنجاریهای ساده در وضعیت قرارگیری جنین که شامل برگشتی که سر به عقب برمی گردد، خروج سر و برگشت دست به عقب یا خروج سر به تنهایی، برگشتن مستقیم سر به عقب، خم شدن سر به داخل رحم که در نتیجه آن بالاترین قسمت سر گوساله در گردن آن به داخل بدنه رحم فرورفته ودر نهایت حالت کپلی که انتهای دمی جنین از گردن رحم نمایان یا در داخل آن است.

در اغلب موارد تنها یک نفر برای کشش گوساله در صورت بستن طناب کافی می باشد و هرگز نباید فشار بیش از حد به دام وارد شود. توجه داشته باشید که کشیدن گوساله جهت خروج آن بایستی همزمان با زور زدن دام باشد. از طرفی تنها زمانی که با مرگ داخل رحمی گوساله یا فساد آن در رحم مواجه هستید مجاز به کشش بیش از حد بوده چرا که گوساله فاسد در رحم مادر باد کرده و باعث فشار به رحم و پاره شدن رحم، مهبل و فرج خواهد شد.

در تمام حالات فوق آگاهی از چگونگی یاری رساندن به دام امری ضروری به شمار می آید.

توجه به این نکته داشته باشید که چنانچه گوساله با پا متولد شود گاو و یا تلیسه برای خارج کردن بخش انتهائی پاها نسبت به حالت عادی به زمان بیشتری نیاز دارد و به نظر می رسد که شدت زورهای زایمانی به هیچ وجه به اندازه زمانی نبوده که گوساله در وضعیت صحیح خود قرار دارد و هرگز اقدام به کشش زود هنگام گوساله نکرده چرا که این امر منجر به قطع زود هنگام بند ناف، قطع ارتباط خونی گوساله و مادر و در نتیجه خفگی گوساله در کانال زایمانی به دلیل عدم رسیدن اکسیژن به گوساله شده پس به دام فرصت دهید تا به طور عادی مراحل زایمانی خود را سپری نماید.