تعذیه گاوهای شیری یکی از مهمترین مسائل در گاوداری ها است که چندین سال دانشمندان در حال تلاش هستند که از طریق تغذیه میزان شیر گاو ها را افزایش دهند.
نژادهای اصیل دام، حاصل علم و پژوهش و زحمات طاقتفرسای چندین دهه دانشمندان است. تولید شیر در گاو وحشی در حدی است که فقط گوساله آن را تامین میکند. در اثر حذف، انتخاب بهترینها و آمیزش آنها با یکدیگر، راندمان شیری گاو بقدری بالا رفته است که سطح محدود جذب دستگاه گوارشی آن با تولید تناسب درستی ندارد. علاوه بر این، حیوان هر چه تولید بالاتری داشته باشد، به همان اندازه نسبت به بیماریها و عوارض متابولیکی حساستر است. مثال، گاو بعد از زایمان ممکن است بعلت بیلان منفی انرژی، به کتوزیس مبتلا شود. در صورتیکه حیوان با انرژی قابل هضم زیاد، تغذیه شود، احتمال ابتلای آن به بیماری اسیدوز، افزایش پیدا میکند.
تغذیه گاوهای شیری پرتولید پیچیدگیهای خاص خود را دارد و تخصص و تجربه بالائی را طلب میکند. تامین حیوان، با انرژی، پروتئین تجربهپذیر، پروتئین عبوری، NDF ADF، کلسیم، فسفر، سلنیوم ویتامینهای E، D، A و سایر مواد موثر، ضروری است. استفاده از جیرههای نامتعادل، به سلامتی حیوان لطمه میزند، تولید کاهش مییابد، حیوان با مشکلات عدم باروری، لنگش، برگشتگی شیردان و سایر عوارض مواجه میگردد. بنابراین یک گاودار باید در زمینه کار خود مطالعه مستمر داشته و به دانش روز مجهز باشد.
دانش و آشنائی به فنون گاوداری، لازمه یک مدیریت صحیح و کارآمد است. این مقاله قدم کوچکی درجهت آشنائی شما گاوداران عزیز به دانش روز میباشد که امیدواریم مورد استفاده قرار گیرد.
صد قانون کاربردی در تغذیه گاوهای شیری
در مقاله حاضر فهرستی از قوانین کابردی تغذیه گاوهای شیری در اوایل دوره شیرواری ارائه میشود که توسط سازندگان خوراک دام، مشاوران و پرسنل ترویج در سراسر کشور آمریکا مورد استفاده فرار میگیرد. این مقاله برای اولین بار در دهم اکتبر 1990، در مجله hoardsdairyman به چاپ رسیده است.
پیشبینی مسائل و مشکلات تغذیهای، هنگامی اهمیت پیدا میکند که هدف، تولید هرچه بیشتر شیر باشد. این قوانین کاربردی، قطعاً نمیتوانند جایگزین قوانین خاصی شوند که توسط محققین صاحب نظر ارائه شده است ولی میتوان از آنها بعنوان معیاری برای ریشهیابی مسائل و مشکلات بالقوهای که ممکن است وجود داشته باشد، کمک گرفت. جیره غذایی مورد استفاده در تغذیه گاوهای شیری مورد نظر، باید بر اساس قوانین مذکور تنظیم گردد. چنانچه جیره غذایی با قوانین کاربردی فوق مغایرت داشته باشد، موضوع باید برکارشناس تغذیه در میان گذاشته شود.
مقدار غذایی که گاو باید مصرف کند
گاو نباید دیرتر از ده هفته بعد از زایمان، به مرحله حداکثر مصرف ماده خشک (DMI) برسد.
گاو در پیک مصرف، حداقل باید روزانه باندازه 4درصد وزن بدنBW خود، ماده خشک مصرف کند. مثال:
پوند، مصرف ماده خشک در روز 5400-4% × پوند گاو1350
گاوهای سه بار دوش در روز، روزانه حدود 5 تا 6درصد ماده خشک بیشتری نسبت به گاوهای دو دوشش در روز، مصرف میکنند.
در صورت تغذیه مناسب، میزان مصرف ماده خشک را ممکن است به کمک فرمول زیر تخمین زد:
(روز/اضافه وزن به پوند) BW)+0/3+Bبه پوند) 0/02× A=(پوند)DMI
([80:(DMI-80 DMI- 80)[ ×0/2) -1/0=(تصحیح روزهای شیرواری) A
15 (چربی% × شیر به پوند) +(0/4×شیر به پوند)= (شیر تصحیح شده بر حسب 4% چربی) FCM (و یا صفر) 1/0 = (تصیح اضافه وزن) B
چنانچه حیوان اضافه وزن داشته باشدB برابر یک و در صورتیکه وزن از دست بدهد B برابر صفر خواهد بود. مثال: مصرف ماده خشک گاوی به وزن 1350پوند با تولید 100 پوند شیر و 4درصد چربی و دارای 70 روز شیردهی و در حال کاهش وزن را محاسبه نمائید.
پوند DMIدر روز 56/3=0+30+27×0/975=0+(100)0/3+(1350)0/02×(]80(70-80)[0/2-1/0=(پوند)DMI
Kg25/4=56/3
گاو باید بازاء هر پوند تولید شیر مورد انتظار، حداقل یک پوند ماده خشک مصرف کند. مصرف کمتر ماده خشک باعث لاغری حیوان شده و آنرا مستعد اختلالات متابولیکی مینماید.
گاوها باید بعد از شیردوشی، جهت تحریک بیدرنگ مصرف ماده خشکDMI، علوفه تازه موجود در آخور را مصرف کنند. گاوهای پرتولید، روزانه 12 بار و هر بار 23 دقیقه، غذا میخورند. برنامههای غذایی باید با رفتار گاوها تطبیق داده شود. حتیالمقور، برای تلیسههای شکم اول، شیردوشی و تغذیه جداگانه را فراهم نمائید. چنانچه، تلیسههای مذکوراز گاوهای مسنتر جدا نگهداری شوند، 10 تا 15درصد وقت بیشتری صرف غذا خوردن میکنند.
میزان مطلوب ماده خشک جیره غذایی، بین 50 تا 75درصد میباشد. جیرههای دارای رطوبت کمتر و یا بیشتر باعث میشود که حیوان غذای کمتری مصرف کند. درصورت مصرف زیاد سیلاژ، باید کاهش مصرف ماده خشک به میزان 0/02 درصد وزن بدن بازاء هر درصد رطوبت مازاد بر 50درصد رطوبت جیره غذایی را انتظار داشت. این پدیده، از تخمیر طولانی علوفه مرطوب، بالا رفتن سطح اسید و فرآوردهای حاصله از تجزیه پروتئین در شکمبه، ناشی میشود. مثال:
2/7- وزن گاو به پوند 1350×0/02×10- بیشتر از 50درصد رطوبت -60درصد رطوبت جیره
روزانه…. پوند DMI کمتر مصرف میشود.
در اثر این کاهش، میزان تولید روزانه شیر، 5 تا 6 پوند تقلیل مییابد.
توصیه میشودکه در صورت استفاده از مخلوط TMR (جیرههای مخلوط) ترازدار، رطوبت سیلاژ بصورت هفتگی توسط یک ترازوی میکروویوبر بر حسب گرم اندازهگیری شود، تا از مصرف مناسب ماده خشک سیلاز اطمینان حاصل شود. میزان رطوبت بدست آمده از اندازهگیری به روش مذکور را در جدولی وارد نموده و براساس آن، مقدار سیلاژ مصرفی حیوان را تعیین نمائید. میزان کنسانتره در جیره غذایی ممکن است باعث کاهش مصرف غذا و پائین آمدن چربی در تست شیر شود.
چنانچه مقدار مصرف غذا کمتر از حد معمول باشد، باید کربوهیدراتهای غیر فیبریNFC، طول فیبر و سطح آنها را در جیره غذایی، مورد بررسی قرار گیرد. همچنین، کنترل مقدار آب و خوراک از نظر کپکزدگی ضروری است.
بازا هر2/2 درجه فارنهایت، افزایش دمای محیط بر پایه 75 درجه فارنهایت، تقریباً 3/3درصد از مصرف ماده خشک گاو کاسته میشود. وقتیکه دمای محیط از 80 درجه فارنهایت و رطوبت نسبی از 80درصد تجاوز نماید و یا جمع آن دو برابر 140 باشد، تنش حرارتی به حیوان دارد میشود.
فاصله آب تمیز تا آخور نباید بیش از پانزده متر باشد. گاو در ازاء تولید هر کیلو گرم شیر10 لیتر آب مصرف میکند. بطور دورهای، فشار آب آبخوریها را بازرسی کنید تا از وضعیت مطلوب تامین آب مورد نیاز گاو مطمئن شوید. در صورتیکه آب آلوده و دارای باکتریهای زیادی باشد، کلر به آن اضافه کنید.
آخورها باید از طراحی صحیحی برخوردار باشند. چنانچه گاو در وضعیت سر رو به پایین باشد مانند حالت چرا کردن، زمان بیشتری را صرف غذا خوردن میکند و در نتیجه ضایعات غذایی کاهش و تولید بزاق افزایش یافته و ظرفیت بافری شکمبه بهبود مییابد.
توصیه میشود که در صورت گرم بودن هوا، حداقل 60درصد جیره غذایی در هنگام شب تغذیه شود.
PH اسیدینه سیلاژ ذرت و یا غلات باید کمترکمتر از 4/2 و سیلاژ لگومینهها کمتر از 5/0 باشد. سیلاژ دارای PH بالا (اسید کم) فسادپذیر بوده و از نظر مواد مغذی فقیر میباشد.
غذاهای کپکزده که تعداد کلنی کپک در هر گرم آنها متجاوز از 1000 باشد، ممکن است اختلالات گوارشی ایجاد نماید. شمارش تعداد کلنی بخودی خود ارزشی ندارد مگر آنکه نوع کپک تعیین گردد. رشد کپک، خودبخود بیانگر وجود مایکوتوکسینها نیست. در صورت مشاهده کپکهای مضر در غذا، بایستی غذا از نظر مایکوتوکسینها بررسی شود.
غذا باید حداقل 20 ساعت در شبانهروز در دسترس حیوان باشد. مدیریت غذا باید بنحوی باشد که روزانه کمتر از 3 ساعت از وقت به تغذیه گاوها اختصاص داده شود.
برای هر گاو باید 60 تا 75 سانتیمتر آخور در نظر گرفته شود. آخورها باید هر روز تمیز جارو شوند، بخصوص در موقعی که هوا گرم میباشد.
با جارو کردن خوراک موجود در آخور، گاوها به خوردن ترغیب میشوند. بطور معمول باید سعی شود که گاوها غذای بیشتری مصرف کنند. شبها با روشن کردن چراغ در اصطبل و یا بهاربندها، حیوان ترغیب به خوردن میشود. درآمد مازاد بر هزینه خوراک، معیار مهمتری از سودآوری است تا نشان دادن هزینه خوراک بازای هر100کیلوگرم شیر.
گاو باید 8 تا 10 هفته بعد از زایمان به پیک تولید برسد. تلیسههای شکم اول، تقریبا به 25درصد پیک گاوهای مسنتر میرسند.
پیک تولید را در گاوهای شیری مورد توجه قرار دهید
گاو باید 8 تا 10 هفته بعد از زایمان به پیک تولید برسد.
تلیسههای شکم اول، تقریبا به 25درصد پیک گاوهای مسنتر میرسند.
گاو در ازاء هر پوند تولید اضافی در پیک تولید، 200 الی 225 پوند شیر اضافی در کل دوره شیرواری تولید میکند.
چنانچه گاو به پیک مورد انتظار نرسید، میزان پروتئین جیره باید کنترل شود.
در صورتیکه گاو دارای پیک خوب ولی فاقد تداوم شیردهی مناسب باشد، میزان انرژی جیره باید مورد بررسی قرار گیرد.
تولید شیر تلیسهها بعد از پیک، روزانه به میزان 0/2درصد کاهش مییابد و این میزان در گاوهای مسن 0/3 درصد میباشد. گاوها با پتانسیل ژنتیکی بالا دارای پیک تولید بالاتری بوده، دیرتر به پیک میرسند و از تداوم شیردهی بهتری برخوردارند.
میانگین بالاترین دو نوبت شیر، در طی سه تست اول DHI (رکوردگیری) باید به گونهای باشد که با متوسط دوره شیرواری 100 روزه پس از زایمان، بیش از 5 پوند اختلاف نداشته باشد اختلاف بیش از میزان فوق، نشاندهنده عدم مدیریت صحیح گاوهای شیری در مرحله اولیه تولید میباشد.
نسبت پروتئین شیر به چربی باید تقریبا 0/9 برای گاوهای نژاد براون سوئیس و شورت هورمون شیری، 0/85 تا 0/88 برای گاوهای نژاد هلشتاین و آیرشایر و تقریبا 0/80 برای گاوهای نژاد گرنزی و جرسی باشد. پایینتر بودن نسبت پروتئین به چربی ممکن است به دلایل زیر باشد.
1- وجود مقدار زیاد چربی در جیره غذایی
2- وجود مقدار کم پروتئین خام در جیره غذایی
3- وجود مقدار کم پروتئین غیرقابل تجزیه در جیره غذایی
بالا بودن نسبت پروتئین به چربی شیر ممکن است به دلایل مشکلات موجود در تست چربی باشد.
تغذیه، ترکیبات شیر را تحت تاثیر قرار میدهد. در اثر تغذیه، چربی بیشتر، پروتئین کمتر و لاکتوز شیر به سختی تغییر میکند.
جهت به حداکثر رساندن میزان پروتئین شیر، باید پروتئین میکروبی کافی در شکمبه سنتز شده و به روده کوچک وارد شود.
پروتئین جیره غذایی، پروتئین قابل تجزیه مصرفی (DIP)، پروتئین محلول مصرفی (SIP)، پروتئین غیرقابل تجزیه مصرفی (UIP) و کربوهیدراتهای قابل تخمیر در شکمبه (NEC) باید مورد توجه قرار گیرند.
در صورت تنظیم موارد مذکور در جیره غذایی، مشکلات مربوط به کاهش تولید پروتئین میکروبی هنگام استفاده از مکمل چربی مرتفع میشود.
برای بالا بردن چربی شیر، باید به میزان مصرف علوفه و قابلیت هضم آن در اثر برداشت در زمان مناسب، افزایش داده شود. چنانچه کیفیت علوفه بهتر باشد، میزان پروتئین جیره افزایش مییابد (علوفه بهتر— پروتئین بیشتر). میزان فیبر خام جیره در تغذیه گاوهای شیری، حائز اهمیت بسیار است. هرچه فیبر خام جیره بیشتر باشد، حیوان غذا را بیشتر میجود و نشخوار میکند که در اثر آن بزاق بیشتری ترشح شده و شکمبه حیوان بافری میشود.
برای بالا بردن میزان چربی، ضروری است که نسبت به نوع کربوهیدرات و میزان تجزیهپذیری آن، توجه شود. برای مثال: جو سریعتر از ذرت در شکمبه تخمیر میشود. توجه به سطح فیبر خام در جیره و تناوب غذایی میتواند از بروزاسیدوز شکمبه (که در اثر تجزیه سریع مواد دانهای حاصل میشود) جلوگیری نماید.
برای پیشگیری از کاهش میزان چربی شیر در تابستان، گاوهای شیری باید با علوفه تازه تغذیه گردند تا تشویق به مصرف بیشتر عذا شوند. علاوه بر این، گاوهای شیری باید بیشتر در طول شب تغذیه شوند و با افزودن مستقیم باکتریها و مخمر به جیره غذایی، مصرف و قابلیت هضم آن بهبود مییابد. استفاده از مواد بافری (مانند جوش شیرین) به منظور جلوگیری از کاهش PH شکمبه ناشی از مصرف کمتر علوفه در هوای گرم، توصیه میشود.
سطح پروتئین جیره غذایی گاوهای شیری را مورد توجه قرار دهید
• کل جیره غذایی باید حاوی 18 تا 19درصد پروتئین خام باشد. پروتئین مازاد بر احتیاج باعث افزایش هزینه جیره غذایی شده و پروتئین شیر را بطور معنیدار افزایش نمیدهد و حتی ممکن است باعث اختلالات تولیدمثلی شود.
• جیره غذایی باید حاوی 60 تا 65درصد پروتئین محلول مصرفی (SIP) در کل جیره غذایی باشد.
• مقدار پروتئین محلول مصرفی (SIP) باید برابر نصف 30 تا 32درصد پروتئین قابل تجزیه (DIP) کل جیره غذایی باشد. در این صورت، ازت قابل دسترسی برای رشد باکتریهای شکمبه تأمین میشود.
• کل جیره غذایی باید حاوی 35 تا 40درصد پروتئین غیرقابل تجزیه (UIP) باشد. درصورت استفاده از چربی در جیره غذایی، دامنه فوق ممکن است افزایش یابد. نظر بهاینکه چربی، توسط میکروبهای شکمبه متابولیزه نمیشود. لذا ممکن است مقدار مواد مغذی برای رشد فلور میکروبی را کاهش دهد. به منظور کاهش جریان پروتئین میکروبی به رودها، باید سطح بالاتری از پروتئین عبوری در جیره منظور گردد.
• میزان بیش از 25میلیگرم درصد (100m/25mg) ازت اوره خون (BUN) (یا بیش از 20میلیگرم درصد ازت اوره شیر (MUN)). احتمالاً نشاندهنده عدم تنظیم جیره از نظر UIP و DIP میباشد. ممکن است آبستنی حیوان تحت تاثیر عوامل مذکور قرار گیرد.
• درصورت استفاده از سیلاژ ذرت و یا جیرههای دارای ذرت زیاد، باید سهم محصولات فرعی ذرت (مانند کنجاله گلوتن ذرت و….) بعنوان منبع UIP، در جیره غذایی محدود گردد. برای تأمین اسیدهای آمینه محدودکننده میتونین و لیزین باید پودر گوشت و استخوان، پودر خون و کنجاله سویای حرارتدیده در جیرهای غذایی لحاظ شود. برای پیشگیری از کمبود اسیدهای آمینه ممکن است مکمل اسیدهای آمینه مصنوعی مورد استفاده قرار گیرد.
• برای گاوهایی که روزانه بیش از 75 پوند شیر تصحیح شده بر اساس 4درصد چربی (79 پوند شیر دارای 3/7درصد چربی) تولید میکنند. باید یک پوند پروتئین با منشأ حیوانی منظور شود تا احتمال کمبود اسیدهای آمینه و پپتیدها برطرف گردد.
• چنانچه سطح ازت با منشأ نیترات در سیلاژ بیش از 0/4 درصد باشد. باید با استفاده از منابع غذایی با نیترات پائین، سطح نیترات کل جیره را به کمتر از 0/1 درصد رسانید.
فیبر خام برای سلامتی شکمبه گاوهای شیری
•ماده خشک علوفه مصرفی باید تقریبا 2درصد وزن بدن (BW) گاو باشد. مثال:
پوند ماده خشک از علوفه 27/0 =2% ×پوند وزن گاو1350
• وجود 17درصد ADF در جیرههای غذایی با پایه سیلاژ ذرت زیاد و یا مخلوط غذایی (TMR)، کافی است.
• کل جیره غذایی باید حاوی 28 تا 30درصد فیبر شوینده با محلول خنثی (NDF) باشد.
• باید 21درصد NDF کل جیره غذایی توسط علوفه تأمین گردد. چنانچه بیش از یکچهارم ماده خشک کل علوفه مصرفی را سیلاژ ذرت تشکیل دهد. باید مقدار NDF به 24درصد رسانده شود. مثال:
در صورتیکه میزان متوسط NDF علوفه در جیره غذایی برابر 44درصد باشد. در نتیجه 47/7% = 44% : 21% ماده خشک کل جیره غذایی که از علوفه تأمین میشود.
• NDF علوفه باید تقریبا 0/9درصد وزن بدن گاو باشد. مثال:
12/5= 0/009×پوند گاو1350، پوند NDF جیره توسط علوفه تأمین میگردد.
• 65 تا 75درصد از NDF کل جیره غذایی توسط علوفه تأمین میشود.
• حداکثر مقدار NDF کل جیره باید تقریبا برابر 1/25درصد وزن بدن (BW) باشد. مثال: 16/8 = 1/25%× پوند گاو 1350، پوند NDF
بیش از…. در صد NDF در جیره = کل DMI: پوند NDF16/8
31% = پوند ماده خشک معمولی 54: پوند NDF16/8
31% بالاترین مقدار NDF در کل جیره غذایی میباشد. در صورت افزایش میزان NDF جیره، مصرف ماده خشک کاهش مییابد.
• روزانه تقریبا 5 پوند فیبر با طول بیش از 3/80 سانتیمتر باید فراهم شود.
مصرف کمتر فیبر خام، کاهش مصرف غذا و پائین آمدن میزان چربی شیر را موجب میگردد.
• PH شکمبه باید بالای 6 نگه داشته شود. PH پائینتر ممکن است باعث کاهش قابلیت هضم فیبر خام و سنتز پروتئین شود. علاوه براین، در چنین مواردی خط ابتلای به اسیدوز ناشی از مصرف کم غذا، حیوان را تهدید میکند.
•ذرات فیبر باید به اندازه کافی بلند باشد تا حیوان برای نشخوار هر پوند ماده خشک، تقریبا 15 دقیقه وقت صرف کند. تحت چنین شرایطی، حیوان با مصرف50 پوند ماده خشک تقریبا 132/5 تا 151/5 لیتر بزاق، جهت بافری کردن محیط شکمبه تولید میکند.
• اندازه طول علوفه سیلو شده 3/05 تا 9/65 سانتیمتر توصیه میشود. طول بیش از 15 تا 20درصد از علوفه سیلو شده باید بیشتر 3/80 سانتیمتر باشد. علوفه سیلو شده هرچه ریزتر باشد، بهتر سیلو میشود و اما در صورت استفاده زیاد از سیلاژ در جیره غذایی، علوفه سیلو شده باید اندازه مناسب داشته باشد تا در اثر عمل جویدن و نشخوار، بزاق به مقدار کافی ترشح شود.
• افزودن 0/75درصد بیکربنات سدیم به ماده خشک کل جیره غذایی، بخصوص به جیرههای حاوی سیلاژ ذرت زیاد دارای رطوبت بالا، توصیه میشود. مثال:
پوند0/375=0/75× پوند ماده خشک 50
تأمین انرژی مورد نیاز گاوهای شیری
•تراکم انرژی جیرههای غذایی فاقد چربی گاوهای دارای پتانسیل تولید بالا باید حاوی بیش از 1/72 مگا کالری انرژی خالص برای شیردهی (NEL) در هر کیلوگرم از ماده خشک باشد. در جیرههای حاوی چربی، رقم فوق به 1/77 مگا کالری افزایش پیدا کرده و در رابطه با جیرههائی که چربی غیرقابل هیدرولیز در شکمبه را دارا میباشند. انرژی خالص برای شیردهی 1/81 مگا کالری بازاء هر کیلوگرم ماده خشک است.
•گاو در هنگام زایمان روزانه باید 6 تا 8 پوند کنسانتره مصرف کند. از سومین روز بعد از زایمان تا رسیدن میزان مصرف کنسانتره به حد مناسب. مقدار مصرف روزانه آن باید 1 تا 2 پوند افزایش داده شود.
•در هر وعده تغذیه، نباید بیش از 5 تا 7 پوند کنسانتره در اختیار حیوان قرار داده شود. این عمل از تغییرات شدیدPH شکمبه و امتناع حیوان از خوردن غذا (OFF Feed) پیشگیری میکند.
•در گاوهای هلشتاین و براون سوئیس با تولید کمتر از 40 پوند بازای هر 4 پوند شیر، 1پوند کنسانتره مصرف میشود. برای تولید 40 تا 70 پوند، بازای هر 2/5 پوند شیر تقریبا 1 پوند کنسانتره توصیه میشود. نژادهای دارای مواد جامد بیشتر در شیر، باید بازای هر 3 پوند، 1 پوند کنسانتره (تولید بیش از 30 پوند)، بازای هر 2/5 پوند شیر، 1 پوند کنسانتره (تولید 31 تا 60 پوند)، بازای هر 2 پوند شیر، 1 پوند کنسانتره (تولید شیر بیش از 61 پوند) مصرف کنند.
•میزان مصرف کنسانتره نباید از 60درصد ماده خشک جیره غذایی تجاوز نماید.
•چنانچه مقدار زیادی ذرت هضم نشده با مدفوع، دفع شود باید میزان دانه در جیره غذایی و میزان عملآوری و زمان برداشت (سیلاژ ذرت باید هنگامی برداشت شود که 1/2 تا 2/3 آن بصورت شیری باشد)، مورد بررسی قرار گیرد. همچنین باید میزان پروتئین قابل تجزیه مصرف (DIP) و پروتئین محلول مصرف (SIP مهم برای باکتریهای شکمبه) و مقدار فیبر خام مصرفی (طول آن باید بیشتر از 3/80 سانتیمتر باشد)، کنترل شود.
•میزان کروهیدرات غیرفیبری (NFC) در کل جیره غذایی 35 تا 42درصد، توصیه میشود.
•(خاکستر% + چربی% + NDF% + پروتئین خام%) 100= (با اختلاف) NFC وجود مواد قندی زیاد و یا کربوهیدرات سهلالتخمیر ممکن است به بروز اسیدوز و کاهش چربی شیر منجر شود.
•کل جیره غذایی باید حاوی 30 تا40درصد، نشاسته باشد.
•pH مدفوع نباید کمتر از 6/0 باشد. pH پایین (اسید بیشتر) بدین معنی است که نشاسته زیادی از شکمبه عبور کرده و در روده باریک تخمیر شده است.
•افزودن چربی به جیره غذایی گاوهائیکه روزانه بیش از 75 پوند شیر با 4درصد چربی (79 پوند شیر با 3/7درصد چربی) تولید میکنند، توصیه میشود. بعلت افزایش تولید شیر و محدودیت فیزیکی دستگاه گوارشی، تأمین احتیاجات انرژی حیوان مختل میگردد. در این مورد، تلیسههای دو ساله نسبت به گاوهای مسنتر حساستر میباشند. میزان چربی جیره در طول 5 هفته اول دوره شیرواری نباید از 5 تا 6 درصد تجاوز نماید.
•میزان چربی ماده خشک جیره غذایی نباید از 7/5 درصد کل ماده خشک جیره غذایی تجاوز نماید.
مثال: 4 پوند کل چربی در جیره غذایی بازای هر 55 پوند ماده خشک (معمولی) =7/2%
چربی زیاد با قابلیت هضم فیبر خام تداخل کرده و در نتیجه میزان چربی شیر کاهش مییابد.
توصیه میشود که چربی جیره غذایی، بر اساس مقدار چربی تولیدشده با شیر بر حسب پوند (454 گرم)، تنظیم شود.
مثال: 4=چربی 4%×پوند شیر در روز100، 4پوند چربی شیر و 4 پوند مقدار کل چربی در جیره غذایی.
توصیه میشود که یکسوم از چربی از مواد غذایی موجود در جیره، یکسوم از دانههای روغنی یا چربی و یکسوم از چربی غیرقابل تجزیه (عبوری) شکمبه، تأمین شود.
مثال: چنانچه 4 پوند چربی در جیره غذایی تأمین باشد1/3=33%× پوند 4، 1/3، پوند چربی باید از دانههای روغنی مانند پنبه و یا دانه سویا تأمین گردد. چنانچه دانههای روغنی سویا حاوی 20درصد چربی باشد، پس 6/5=20% × پوند1/3، پوند دانه روغنی در جیره. تکمیل جیره غذایی با چربی باید در جهت تأمین چربی عبوری مورد نیاز گاو باشد.
در صورت استفاده از چربی مکمل باید 1درصد کلسیم و 0/3درصد فسفر در ماده خشک جیره غذایی فراهم باشد. چربی با کلسیم باند میشود و درنتیجه قابلیت دسترسی کلسیم و منیزیم کاهش مییابد.
استفاده از جیره مخلوط (TMR) در تغذیه گاو
• با استفاده از TMR ممکن است گاوهای مسنتر،2 پوند شیر اضافی تصحیح شده بر اساس 4% چربی TMR و تلیسهها، 4 پوند شیر اضافی در اثر بالا رفتن مقدار مصرف غذا و استفاده بهینه از آن، تولید کنند.
• جیرهای غذایی مخلوط TMR تهیه شده بدون استفاده از مخلوط کن، حاوی مخلوط علوفه بوده که کنسانتره بطور مجزا و روزانه در چند وعده 3 تا 4 بار، تغذیه میشود. جیره غذایی مذکور، ممکن است از نظر ارزش غذایی تقریبا برابر با TMR تهیه شده با مخلوط کن باشد، ولی اثر و دقت جیره تهیه شده با مخلوط کن را ندارد و استفاده از مواد غذایی به خوراک در جیره غذایی را محدود میکند.
•مخلوط کن TMR سرمایه هزینه شده در طی 12 تا 18 ماه را از طریق افزایش تولید شیر، کاهش هزینه غذا و بهینهسازی دستگاه گوارش حیوان، مستهلک میکند.
•کیفیت TMR با اجزاء مواد غذایی متشکله آن بستگی دارد. کیفیت علوفه و مدت زمان نگهداری آن در انبار نیز حائز اهمیت بسیار است.
•با فرض آنکه گاو، دوبار در روز با TMR تغذیه شود، ظرفیت مخلوط کن باید 60 تا 70درصد ظرفیتی باشد که حداقل احتیاجات یعنی 2/5فوتمکعب TMR بازاء هر گاو را تأمین کند. زمان اختلاط مواد خوراکی نباید از 3 تا 6 دقیقه تجاوز نماید و در دهانه خروجی مخلوط کن باید آهنربائی جهت جدا کردن فلزات (براده آهن، میخ و غیره)، نصب شده باشد. رطوبت سیلاژ باید بطور هفتگی تعیین و ثبت شود. اغلب تولیدکنندگان، مخلوط کنهایی دارند که دارای کارد بوده و میتوانند علوفههای دارای ساقه بلند را خرد کنند.
•با استفاده از سیستم TMR تک گروهی در گلههای دارای تولید بیش از 20000 پوند شیر، ممکن است از نظر سادگی تغذیه، آزمایشگاه، انتقال گاو و پتانسیل تولید، مزایایی حاصل شود ولی این روش اقتصادی نبوده و چاق شدن بیش از حد گاوها را بدنبال دارد.
•وجود دو گروه شیری و یک گروه گاو خشک برای اغلب گلهها معمول است. این عمل را براحتی میتوان در اصطبلهای بسته انجام داد.
•برای جلوگیری از بروز اختلالات گوارشی، تغییرات تراکم مواد مغذی جیرههای TMR بین دو گروه شیری، نباید از 15درصد تجاوز نماید. گاوها در اوایل دوره شیرواری، از مشکلات امتناع از مصرف غذا (off-feed) رهایی مییابند. در مقایسه با گاوهای اواسط تا اواخر دوره شیرواری با سرعت و سهولت بیشتری دوباره شیر تولید میکند.
•معمولاً، انتقال گاو در اواخر دوره شیرواری به یک گروه جدید TMRدر مقایسه با انتقال آن در اوایل شیرواری، افت بیشترشیر را بدنبال خواهد داشت. یک سیستم کارآمد، رقابتی را بین گاوها ایجاد میکند که در اثر آن گاوها در طی 45 روز، به پتانسیل تولید خود نزدیک میشوند. گاوهای دارای پتانسیل تولید بالا، باید در گروه پرتولیدها و گاوهای دارای پتانسیل تولید پائین، در گروه کم تولیدها نگهداری شوند.
•محدوده اختلاف تولید گاوها در یک TMR نباید از 20 تا 25 پوند شیر تصحیح شده بر اساس 4درصد چربی (22 تا 27 پوند شیر 3/7درصد چربی)، تجاوز نماید.
•گروههای TMR براساس تولید شیر به میزان 30%،20% و 10% بیشتر از میانگین موجود، باید بترتیب در سیستم تک گروهی، دو گروهی سه گروهی نگهداری شوند. این عمل باعث افزایش مصرف غذا شده و در نتیجه وزن از دست رفته بدن، در مرحله آخر دوره شیرواری جبران میگردد.
•استفاده از تغذیهکنندههای کامپیوتری، خصوصاً برای سیستمهای تکگروهی و یا دوگروهی، مزایایی را در بر دارد. بنابراین، احتیاجات گاوها باید بطور مستمر مورد بررسی قرار گرفته و این تغذیهکنندهها باید مرتباً تعمیر و بازرسی شوند.
•در صورت انتقال گاوها از گروهی به گروه دیگر، حتیالامکان باید سعی شود که تعداد بیشتری گاو همزمان انتقال داده شوند. آنها را در روز انتقال، بیش از نیاز تغذیه کنید و جهت جلوگیری از بروز تنش زیاد، در شب هنگام که حداقل فعالیت را دارند انتقال دهید.
•در صورت وجود بیش از یک گروه TMRنباید گاوها بر اساس میزان تولید گروهبندی شده و انتقال داده شوند. علاوه بر این، امتیازبندی وضعیت بدنی (BCS)، سن و وضعیت تولیدمثلی گاو باید مورد توجه قرار گیرد. ضروری است که گاوها ی پرتولید و گاوهای 2ساله، مدت زمان بیشتری در گروه تولیدها بمانند تا امکان رشد و جبران ذخایر از دست رفته بدنی آنها فراهم آید.
•چنانچه جیرهای TMR، از نظر فیبر خام و انرژی بطور دقیق متوازن شده باشند. گاوهای تازهزا باید مستقیماً به گروه پرتولیدها انتقال داده شوند. انتقال از جیره دو هفته آخر دوره خشک باعث به حداقل رسیدن تنشهای ناشی از تغییرات محیطی و جیره غذایی، در بعد از زایمان میشود.
•تحقیقات انجام شده نشان میدهد که در صورت تازه بودن غذای موجود و باقی ماندن آن درآخور، تغذیه بیش از یکبار در روز، جیره پایه یک متکی برهایلاژ، هیچگونه مزیتی ندارد.
•درصورت استفاده از جیرههای TMR، در تغذیه گاوهای شیری، مقدار 5 تا 10درصد از غذا در آخور باقی میماند. چنانچه غذای باقیمانده مشابه TMR اولیه بوده و رفتار تغذیهای حیوان طبیعی باشد، میزان مذکور قابل قبول است.
•مصرف ماده خشک گروههای تولید را نباید هنگام شروع به مصرف TMR، بیش از اندازه لحاظ کرد زیرا در چنین حالتی تراکم مواد مغذی جیره کاهش یافته و احتیاجات مواد مغذی حیوان تأمین نمیشود. نظر بهاینکه، حیوان حداقل 5درصد کمتر از مصرف پیشبینی شده، ماده خشک مصرف میکند لذا در متعادل کردن جیرههای TMR باید مصرف خوراک به مقدار 5درصد از آنچه که پیشبینی میشود، کمتر باشد.
•چنانچه گله را با TMR تغذیه میکنند و این گله در شرایط محیطی نامناسب قرار دارد، باید تراکم انرژی جیره افزایش داده شود و درصورت امکان از چربی و علوفه دارای کیفیت بهتر (بدون استفاده از غلات بیشتر) در تغذیه گاوهای شیری استفاده شود. جهت جبران کاهش مصرف غذا (مصرف غذا 3/5درصد وزن زنده) باید تراکم انرژی خالص (NEL) به 0/81 مگا کالری در هر پوند برسد NFC و NDF جیره باید به ترتیب به 30و 25درصد کاهش داده شوند.
•چنانچه در تهیهTMR از مواد وارداتی استفاده میشود، باید بیش از هر چیزی، هزینه جیره مورد توجه قرار گیرد. همچنین حملو نقل، انبارداری، تغییرپذیری، طعم و ضایعات عملآوری عواملی هستند که نباید نادیده گرفته شوند.
•گاو باید با نمره وضعیت جسمانی 3+تا4-(1لاغر، 5چاق)، زایمان کند. وضعیت جسمانی مذکور از اختلالات متابولیکی که بعد از زایمان رخ میدهد، پیشگیری بعمل میآورد. علت کاهش شدید تولید در دوره دوم شیرواری، وضعیت جسمانی نامناسب تلیسه در زایمان اول میباشد.
•جهت کاهش خطر بروز کتوزیس و اختلالات تولیدمثلی، گاو نباید یک نمره وضعیت جسمانی (سیستم 1 تا 5) و یا روزانه بیش از 2 پوند کاهش وزن پیدا کند. یک نمره وضعیت جسمانی برابر با تقریبا 6 تا 7 پوند شیر را تأمین میکند و اما پروتئین کافی برای 3 تا 4 پوند شیر را فراهم مینماید.
•برای جبران هر پوند کاهش وزن بدن، 2/3 مگا کالری انرژی برای شیردهی (NEL) (یا 2/5 پوند ماده خشک ذرت بدون پوسته)، مورد نیاز است. از مرحله پایانی دوره شیردهی، باید جهت جبران وزن بدن از دست رفته، استفاده شود. گاوها نسبت به جبران وزن بدن از دست رفته، در زمانی که هنوز شیر تولید میکنند، واکنش بیشتری نشان میدهند. این گاوها در مقایسه با گاوهای خشک، کمتر به عارضه کبد چرب مبتلا میشوند.
•درصورت لزوم جهت بهبود وضعیت جسمانی گاوهائیکه در هنگام خشک کردن از وضعیت جسمانی چندان مناسبی برخوردار نمیباشند، میتوان از مواد دانهای (کنسانتره) در تغذیه آنها استفاده کرد. توصیه میشود که جهت تأمین صحیح و دقیق احتیاجات گاوهای خشک نژاد بزرگ، آنها را به دو دسته تقسیم کرده و جداگانه نگهداری نمایند.
مصرف مواد معدنی و ویتامینها در جیره گاو شیری
•هر پوند از ماده خشک جیره غذایی باید حاوی تقریبا 1800 واحد بینالمللی (IU) ویتامین A باشد. مثال: 97200- در هر پوند IU1800×پوند DMI54، 97200 واحد بینالمللی ویتامین A در روز.
•هرپوند از ماده خشک جیره غذایی باید حاوی تقریبا 450 واحد بینالمللی ویتامین D باشد.
مثال: 24300= در هر پوند IU450×پوند DMI54، 24300 واحد بینالمللی ویتامین D در روز.
•هر پوند از ماده خشک جیره غذایی باید حاوی تقریبا 7 واحد بیناللملی ویتامین E باشد.
مثال: 378 = در هر پوند IU 7× پوندDMI 54، 378 واحد بینالمللی ویتامین E در روز.
برخی از مشاورین تغذیه دام بیش از 500 واحد بینالمللی در روز برای گاوهای تازهزا و 1000 واحد بیناللملی در روز برای گاوهای خشک توصیه میکنند استفاده از مکمل زیاد در تغذیه ممکن است تقریبا 20درصد از ورم پستان را که در دوره خشکی گاو اتفاق میافتد، پیشگیری نماید.
•ماده خشک جیره غذایی باید حاوی 0/3 ppm (یک در میلیون) سلنیوم باشد. 0/3 ppm برابر است با 0/00003درصد.
مثال: 7/4= 0/00003× هر پوند mg 454000× پوند DMI 54، 7/4 میلیگرم سلنیوم در روز.
•در گاوهای خشک که با گراس (علف چمنی) تغذیه میشوند، سطح بیش از 0/1 پتاسیم در کل جیره غذایی، بعلت تداخل در بسیج کلسیم و اتصال آن به منیزیم، منجر به بروز مشکلاتی چون تب شیر، جفتماندگی و زمینگیر شدن گاو در هنگام زایمان میشود.
•توصیه میشود که در صورت وجود تنش گرمایی، میزان پتاسیم (1/5درصد)، سدیم (0/5 درصد) و منیزیم (0/35درصد) جیره غذایی افزایش داده شود.
•جهت تأمین نیاز باکتریهای شکمبه، نسبت ازت به سولفور باید 11 تا 13به 1 باشد.
•حیوان باید روزانه 30 گرم نمک دارای عناصر معدنی کمیاب جهت تأمین احتیاجات نگهداری و در ازاء تولید هر پوند شیر، یک گرم از نمک مذکور را مصرف کند تا کلر مورد نیاز آن تأمین شود.
•25% از مکمل مواد معدنی مورد استفاده در تغذیه گاوها در مرحله آغازین دوره شیردهی باید بصورت کمپلس حاوی، بخصوص مس، کبالت، منگنز و روی (روی- متیونین) باشد.
•در گله مستعد به تب شیری، باید مقدار مصرف روزانه کلسیم گاو خشک به 80 تا 100 گرم 0/5 تا 0/7 درصد ماده خشک جیره و مقدار مصرف روزانه فسفر به کمتر از 45 گرم (0/3 تا 0/35 درصد ماده خشک جیره) محدود شود. نسبت کلسیم به فسفر، بدون تجاوز مقدار فسفر از محدودیت اعلام شده، باید زیر2 باشد.
•در گلههایی که گریبانگیر تب شیر بوده و در عین حال استفاده از جیرههایی با کلسیم بالا، اجتنابناپذیر است. باید تعادل کاتیونی- آنیونی (DC AB) جیره بنحوی مورد توجه قرار گیرد که جیره از نظر DC AB، دارای تعادل منفی جیره آنیونی باشد. برای بالا بردن تراکم آنیونهایی مانند کلر، گوگرد و پتاسیم در جیره گاوهای خشک ممکن است نمکهای آنیونی نظیر کلرید آمونیوم، سولفات آمونیوم و سولفات منیزیم، در جیره گاوهای خشک بکار برده شود.