Dr.Shayan
06-17-2010, 02:12 PM
مقدمه: http://www.farmiran.ir/res/1/maghale.crocodilegando.jpgكروكوديل پوزه كوتاه با نام انگليسي «ماگر» از ايران به سمت شرق تا آسام هند و به سمت جنوب تا سريلانكا پراكنش دارد و ايران غربي*ترين نقطه پراكنش جهاني اين گونه به حساب مي*آيد. اين گونه داراي قدرت سازش*پذيري بسيار بالايي بوده و دامنه وسيعي از زيستگاه*ها نظير رودخانه، درياچه، بركه و چشمه را در بر مي*گيرد.
كروكوديل پوزه كوتاه كه منطقه پراكنش آن در ايران محدود به قسمتي از مكران ايران در بلوچستان و محدود به بخشي از منطقه باهوكلات مي*باشد، كروكوديلي است با جثه متوسط تا بزرگ با پوزه پهن كه آفتاب گرفتن بارزترين فعاليت روزانه آن به شمار مي*رود. اين گونه نيز همانند ساير خويشاوندان خود بسيار كند به نظر مي*رسد ولي هنگام شكار و شنا بسيار سريع و چالاك عمل نموده و از منابع مختلف غذايي از حشرات گرفته تا پستانداران تغذيه مي*كند. فصل توليد*مثل آن در ايران تقريباً از اواخر اسفند ماه شروع شده و بعد از طي مراحل جفت*گيري، لانه*سازي و تخم*گذاري نوزادان بعد از طي دوران تفريخ در اواخر تيرماه سر از تخم در مي*آورند كه در اين هنگام طول آنها به 25 سانتي*متر بالغ مي*گردد.
نام محلي اين گونه در مناطق پراكنش آن در طول رودخانه*هاي كاجو و سرباز كه در حوزه شهرستان چابهار واقع گرديده*اند. «گاندو» مي*باشد. جمعيت موجود در ايران تنها بخش كوچكي* از جمعيت جهاني اين گونه به شمار مي*آيد و لذا اطلاق عنوان «كروكوديل ايراني»به آن نادرست مي*باشد. اين گونه در آخرين طبقه*بندي اتحاديه جهاني* حفاظت از طبيعت در گروه آسيب*پذير طبقه*بندي گرديده و عمده*ترين عامل تهديد**كنندة آن ، تخريب زيستگاه مي**باشد.
...............
بيولوژي كروكوديل پوزه كوتاه يا تالابي :
كروكوديل پوزه كوتاه يا تالابي با نام انگليسي «ماگر» و نام محلي «گاندو» در مناطق پراكنش آن در ايران و نام علمي Crocodylus palustris متعلق به خانواده Crocodylidae گونه*اي است متوسط تا بزرگ كه پهن*ترين پوزه را در بين اين خانواده دارد و به همين جهت در ظاهر شبيه «آليگاتور آمريكايي» مي*باشد.
حداكثر طول آن 5-4 متر مي*باشد ولي افراد با طول كمتر، بيشتر ديده مي*شوند كه نيمي از اين طول متعلق به دم جانور مي*باشد.
اين گونه در ناحيه پس سري خود داراي دو جفت اسكيوت يا فلس بزرگ شاخي كه هر جفت در يك طرف واقع گرديده و به دنبال آن يك تركيب مربع شكل مركب از 6 صفحه بزرگتر قرار دارد.مجموع دندان*هاي آن به 68-66 عدد بالغ مي*گردد كه 19 دندان در طرفين فك بالا و 15 دندان در طرفين فك پايين قرار دارند. در زير هر دندان يك دندان ديگر نيز قرار گرفته است كه با شكستن يا افتادن دندان*رويي جايگزين آن مي*شود. اندام*ها (دست*ها و پاها) كوتاه بوده و 5 انگشت منتهي به ناخن*هاي بلند در پاهاي جلويي و 2 انگشت منتهي به ناخن در پاهاي عقبي وجود دارد. فاصله مابين انگشتان در پاهاي عقب كاملاً پرده دار بوده (مانند پاي مرغابي سانان) و پاهاي جلويي تنها در قاعدة انگشتان داراي پرده باشند.
پاهاي عقبي در اين گونه بسيار قوي و تنومند مي*باشند كه اين صفت يكي از بارزترين و مهمترين ويژگي*هاي خاص اين گونه در مقايسه با ساير گونه*ها مي*باشد. اين امر تطابق با يكي از عادات و رفتار معمول كروكوديل پوزه كوتاه يعني پياده روي زياد آن در خشكي حتي در مسافت*هاي طولاني مي*باشد و به لحاظ اينكه پاهاي عقب سطح اتكا بدن جانور مي*باشند رشد بيشتري نموده و توانايي تحمل وزن آن را دارند.
سطح پشتي بدن نيز توسط 4تا 6 رديف طولي كه در هر رديف 17-16 فلس شاخي وجود دارد پوشانده شده است. دم نيز توسط صفحات شاخي كه بخشي از اين فلسها در قسمت بالايي لبه*دار مي*باشند پوشانيده شده و تركيب اين فلسهاي لبه*دار به شكل y از نگاه بالا قابل تشخيص است. دم در قاعده بسيار تنومند و سترگ و در انتها فشرده و باريك است. با توجه به اينكه تنها وسيله شناگري در اين گونه دم آن مي*باشد اين شكل ظاهري خاص كمك بسيار شاياني در اين امر نموده و آنها را به شناگراني بسيار كار آمد و ماهر تبديل كرده است.
رنگ عمومي بدن در افراد جوان سبز روشن با لكه*هاي سياه و در افراد مسن*تر خاكستري تا حدي قهوه*اي با لكه*هاي سياه كم رنگتر مي*باشند.مردمك چشم در اين گونه نيز عمودي و بيضوي شكل مي*باشد كه نوعي تطابق براي فعاليت*هاي شبانه جانور به حساب مي*آيد ضمن اين كه پلك سوم به صورت پرده شفاف كه مانع از ديد جانور نمي*شود، سطح چشم را در داخل آب پوشانيده و از آن حفاظت مي*كند. موقعيت و نحوه قرار گرفتن چشمها روي سر طوري است كه حتي وقتي تمام بدن زير آب قرار مي*گيرد، كروكوديل مي*تواند آنها را خارج از آب نگه دارد. http://www.farmiran.ir/res/1/maghale.crocodilegando3.jpg
سوراخ*هاي بيني و گوشها نيز داراي موقعيت مشابهي با چشم*ها مي*باشند به طوري كه در يك لحظه مي*تواند هر سه اعضاي بويايي، شنوايي و بينايي را خارج از آب نگه دارد بدون اينكه ساير بخشهاي بدن قابل رؤيت باشند. عکس سوراخهاي بيني و گوشها نيز در زير آب توسط درپوشهاي پوستي پوشانده و مانع از دخول آب به داخل حفره گوش و بيني مي*شوند. اين گونه نيز مانند ساير گونه*ها از حواس بسيار قوي برخوردار بوده و قادر به تشخيص صدا و احتمالاً بو از فواصل دور مي**باشد. گاندو در ساعاتي كه هوا خيلي گرم و يا خيلي سرد و باراني نباشد فعال*تر است و در طول ساعاتي كه دماي هوا قابل تحمل*تر باشد در حال آفتاب گرفتن و در غير اين صورت داخل آب و يا نقب خود پناه مي*برد.
اين گونه زيستگاه*هاي بسيار متنوعي را اشغال نموده و از تمام منابع آبي موجود در زيستگاه*هاي خود استفاده مي*كند. به طوري كه در درياچه پشت ته*نشين، بركه*هاي دست ساز كنار روستاها، استخرهاي پرورش ماهي، مسير رودخانه*هاي سرباز و كاجو و بركه*هاي طبيعي موجود در اين مسيرها مي*توان آنها را يافت. به نظر مي*رسد در حالت اخير بركه*هايي كه داراي وسعت زياد با پوشش گياهي كنار آب قابل توجه و متراكم، مطلوب*تر مي*باشد.
..................
توليدمثل در كروكوديل پوزه كوتاه :
در همة اعضاء راسته كروكوديلين*ها لقاح داخلي بوده و همة آنها تخم*گذار هستند و در همة گونه*ها جنس نر نسبت به جنس ماده اظهار تمايل مي*كند. به لحاظ شكل و نوع خاص اندام*هاي تناسلي، جفت*گيري حتماً بايد در آب صورت گيرد و بدين نحو است كه جنس نر در آب كنار جنس ماده قرار گرفته و چسبيده و موازي با آن شنا مي*كند تا اينكه در نهايت كليه مراحل جفت*گيري انجام پذيرد. در طول مدت جفت*گيري، هر دو جنس در روي آب قرار گرفته و زير آب نمي*رود.
مراحل توليد مثل كروكوديل تالابي نيز مانند ساير گونه*ها شامل جفت*گيري ، جفت*يابي ، لانه*سازي ، تخم*گذاري و خروج از تخم نوزادان مي*باشد.البته ملاحظه و ثبت اين مراحل به طور منظم در يك فصل نياز به حوصله و وقت زياد و امكانات داشته و بسيار سخت و مشكل است. تخم*گذاري اين گونه به مانند گونه كروكوديل نيل بدين شكل است كه جنس ماده گودالي شبيه به كوزه يا تخم*مرغ بزرگ بر روي زمين حفر نموده و تخم*ها را در بستر اين حفر قرار مي*دهد. خاك حفره بايد نرم و با رطوبت مناسب بوده و عمق آن حدود 30 سانتي*متر باشد.محل لانه معمولاً در ساحل رودخانه در جايي كه ارتفاع و فاصله مناسبي از ساحل رودخانه*ها داشته باشد حفر مي*گردد.
تخم*ها داراي دو جدار مي*باشد كه جدار بيروني آهكي و سخت و شكننده و جدار زير آن نازك و به صورت پردة سفيد رنگ و مقاوم و قابل انعطاف مي*باشد. تعداد تخم*ها بسته به عوامل متفاوت نظير تغذيه و يا شايد سن مادر متفاوت بوده و به طور معمول در محدوده بين 30-20 عدد قرار مي*گيرد. روي تخم*ها بعد از قرار گرفتن در بستر حفره توسط خاك پوشانيده شده و مادة تخم*گذار با حركات دم خود سعي مي*كند شكل لانه را كاملاً شبيه محيط اطراف بازسازي نمايد ضمن اينكه گاهي نيز يك و يا حتي دو لانه كاذب جهت فريب دادن شكارچيان طبيعي در اطراف لانه مي*سازد كه از نظر ظاهري كاملاً شبيه به لانه اصلي مي*باشد.
مراحل جفت*گيري در منطقه باهوكلات از اواخر اسفند ماه شروع شده و تخم گذاري گاندو نيز در طول بررسي*ها و مطالعات در اواخر ارديبهشت ماه ثبت گرديده است. طول تخم*ها به طور متوسط 8-7 سانتي*متر، عرض آنها 4 سانتي*متر و وزن متوسط آنها نيز 100-85 گرم است. با توجه به طول مدت تفريخ تخم*ها كه 60-50 روز به طول مي*انجامد خروج از تخم نوزادان مصادف با اواسط تا اواخر تير ماه مي*باشد. ..................
معمولاً جنس ماده كار حفاظت از لانه را انجام مي*دهد و اگر نزديك لانه باشد در صورت بروز خطر با حركاتي نظير ضرباhttp://www.farmiran.ir/res/1/maghale.crocodilegando1.jpgت دم و يا حمله كردن سعي در دفاع از لانه مي*كند.نقش جنس نر در امر حفاظت از لانه و نوزادان مشخص نشده است. ضمن اينكه امر حفاظت توسط جنس ماده نيز امري قطعي و صد در صد نيست و حتي اغلب مي*توان لانه*ها را بدون محافظ ديد.
بعد از طي مدت لازم براي تكامل جنين نوزادان در زير خاك با ايجاد صدا مادر را از تولد خود آگاه مي*سازند زيرا به لحاظ جثه و عدم توانايي و نيز شرايط خاك روي لانه خود قادر به خروج از حفره و گذر از خاك روي لانه نيستند و جنس ماده به محض شنيدن اين صدا اقدام به حفر لانه نموده نوزادان را با دهان خود به نزديكترين و امن*ترين منبع آبي هدايت مي*كند البته در صورت نزديك بودن آب و سهولت دسترسي نوزادان خود نيز به سمت آب مي*روند.نوزادان هنگام خروج از تخم 25 سانتي*متر طول دارند (T.Halliday etal.1986 whitaller 1984) و به رنگ زيتوني روشن با لكه*هاي سياه روي سطح بدن، دم و پهلوهاي خود هستند كه توام با رشد، كم رنگ*تر مي*شوند. در طول مدت رشد نوزادان، جنس ماده دائماً در كنار آنها بوده و از آنها حفاظت مي*كند و مي*توان آنها را دائماً در كنار هم ملاحظه كرد. در صورت فراهم بودن غذا و مساعد بودن شرايط، نوزادان گونه پوزه كوتاه به سرعت رشد نموده و تا پايان سال مي*توانند تا يك متر رشد نمايند. (T.Halliday etal .1986)
نوزادان از حشرات و لارو آنها، دوزيستان و لارو آنها و بچه*ماهي*ها كه معمولاً در بركه*هاي منطقه باهوكلات يافت مي*شوند، تغذيه مي*كنند. رژيم غذايي نوزادان همراه با رشد دچار تغيراتي مي*شود و در نهايت در صورت فراهم بودن، به شكل تغذيه از منابع گوشتي نظير ماهي، پرندگان يا پستانداران ختم مي*شود. در اين گونه نيز مرحله تخم و نوزادي آسيب پذيرترين مرحله در سيكل زندگي آن مي*باشد. تخم*هاي كروكوديل منبع غذايي خوبي براي حيواناتي مثل مارها، بزمچه*ها شغال، روباه، جوندگان و پستانداران گوشتخوار كوچك نظير خدنگ به شمار مي*رود. نوزادان تازه از تخم در آمده نيز در معرض خطراتي نظير پرندگان شكاري و ماهي*خوار، پستانداران و خزندگاني مثل بزمچه*ها هستند ضمن اينكه همجنس خواري در بين اكثر گونه*هاي كروكوديل*ها معمول است. با توجه به اقليم* خاص منطقه باهوكلات مي*توان گفت كه شرايط اقليمي بيشترين تلفات را به نوزادان وارد مي*سازد. سيلابهاي تند و ناگهاني در اثر بارندگي*هاي خاص منطقه، كه به شدت گل*آلود نيز مي*باشد، با ايجاد خفگي و يا صدمات جسماني و فيزيكي باعث مرگ و مير نوزادان مي*گردند. در حالت عكس نيز بيشترين تهديد متوجه نوزادان است زيرا كم آبي بيش از حد باعث خشك شدن بركه*ها شده و تنها پناه گاه و جاي امن را از نوزادان گرفته و آنها را نسبت به گرماي بيش از حد محيط، كمبود غذا و شكارچيان طبيعي آسيب پذيرتر مي*سازد
كروكوديل پوزه كوتاه كه منطقه پراكنش آن در ايران محدود به قسمتي از مكران ايران در بلوچستان و محدود به بخشي از منطقه باهوكلات مي*باشد، كروكوديلي است با جثه متوسط تا بزرگ با پوزه پهن كه آفتاب گرفتن بارزترين فعاليت روزانه آن به شمار مي*رود. اين گونه نيز همانند ساير خويشاوندان خود بسيار كند به نظر مي*رسد ولي هنگام شكار و شنا بسيار سريع و چالاك عمل نموده و از منابع مختلف غذايي از حشرات گرفته تا پستانداران تغذيه مي*كند. فصل توليد*مثل آن در ايران تقريباً از اواخر اسفند ماه شروع شده و بعد از طي مراحل جفت*گيري، لانه*سازي و تخم*گذاري نوزادان بعد از طي دوران تفريخ در اواخر تيرماه سر از تخم در مي*آورند كه در اين هنگام طول آنها به 25 سانتي*متر بالغ مي*گردد.
نام محلي اين گونه در مناطق پراكنش آن در طول رودخانه*هاي كاجو و سرباز كه در حوزه شهرستان چابهار واقع گرديده*اند. «گاندو» مي*باشد. جمعيت موجود در ايران تنها بخش كوچكي* از جمعيت جهاني اين گونه به شمار مي*آيد و لذا اطلاق عنوان «كروكوديل ايراني»به آن نادرست مي*باشد. اين گونه در آخرين طبقه*بندي اتحاديه جهاني* حفاظت از طبيعت در گروه آسيب*پذير طبقه*بندي گرديده و عمده*ترين عامل تهديد**كنندة آن ، تخريب زيستگاه مي**باشد.
...............
بيولوژي كروكوديل پوزه كوتاه يا تالابي :
كروكوديل پوزه كوتاه يا تالابي با نام انگليسي «ماگر» و نام محلي «گاندو» در مناطق پراكنش آن در ايران و نام علمي Crocodylus palustris متعلق به خانواده Crocodylidae گونه*اي است متوسط تا بزرگ كه پهن*ترين پوزه را در بين اين خانواده دارد و به همين جهت در ظاهر شبيه «آليگاتور آمريكايي» مي*باشد.
حداكثر طول آن 5-4 متر مي*باشد ولي افراد با طول كمتر، بيشتر ديده مي*شوند كه نيمي از اين طول متعلق به دم جانور مي*باشد.
اين گونه در ناحيه پس سري خود داراي دو جفت اسكيوت يا فلس بزرگ شاخي كه هر جفت در يك طرف واقع گرديده و به دنبال آن يك تركيب مربع شكل مركب از 6 صفحه بزرگتر قرار دارد.مجموع دندان*هاي آن به 68-66 عدد بالغ مي*گردد كه 19 دندان در طرفين فك بالا و 15 دندان در طرفين فك پايين قرار دارند. در زير هر دندان يك دندان ديگر نيز قرار گرفته است كه با شكستن يا افتادن دندان*رويي جايگزين آن مي*شود. اندام*ها (دست*ها و پاها) كوتاه بوده و 5 انگشت منتهي به ناخن*هاي بلند در پاهاي جلويي و 2 انگشت منتهي به ناخن در پاهاي عقبي وجود دارد. فاصله مابين انگشتان در پاهاي عقب كاملاً پرده دار بوده (مانند پاي مرغابي سانان) و پاهاي جلويي تنها در قاعدة انگشتان داراي پرده باشند.
پاهاي عقبي در اين گونه بسيار قوي و تنومند مي*باشند كه اين صفت يكي از بارزترين و مهمترين ويژگي*هاي خاص اين گونه در مقايسه با ساير گونه*ها مي*باشد. اين امر تطابق با يكي از عادات و رفتار معمول كروكوديل پوزه كوتاه يعني پياده روي زياد آن در خشكي حتي در مسافت*هاي طولاني مي*باشد و به لحاظ اينكه پاهاي عقب سطح اتكا بدن جانور مي*باشند رشد بيشتري نموده و توانايي تحمل وزن آن را دارند.
سطح پشتي بدن نيز توسط 4تا 6 رديف طولي كه در هر رديف 17-16 فلس شاخي وجود دارد پوشانده شده است. دم نيز توسط صفحات شاخي كه بخشي از اين فلسها در قسمت بالايي لبه*دار مي*باشند پوشانيده شده و تركيب اين فلسهاي لبه*دار به شكل y از نگاه بالا قابل تشخيص است. دم در قاعده بسيار تنومند و سترگ و در انتها فشرده و باريك است. با توجه به اينكه تنها وسيله شناگري در اين گونه دم آن مي*باشد اين شكل ظاهري خاص كمك بسيار شاياني در اين امر نموده و آنها را به شناگراني بسيار كار آمد و ماهر تبديل كرده است.
رنگ عمومي بدن در افراد جوان سبز روشن با لكه*هاي سياه و در افراد مسن*تر خاكستري تا حدي قهوه*اي با لكه*هاي سياه كم رنگتر مي*باشند.مردمك چشم در اين گونه نيز عمودي و بيضوي شكل مي*باشد كه نوعي تطابق براي فعاليت*هاي شبانه جانور به حساب مي*آيد ضمن اين كه پلك سوم به صورت پرده شفاف كه مانع از ديد جانور نمي*شود، سطح چشم را در داخل آب پوشانيده و از آن حفاظت مي*كند. موقعيت و نحوه قرار گرفتن چشمها روي سر طوري است كه حتي وقتي تمام بدن زير آب قرار مي*گيرد، كروكوديل مي*تواند آنها را خارج از آب نگه دارد. http://www.farmiran.ir/res/1/maghale.crocodilegando3.jpg
سوراخ*هاي بيني و گوشها نيز داراي موقعيت مشابهي با چشم*ها مي*باشند به طوري كه در يك لحظه مي*تواند هر سه اعضاي بويايي، شنوايي و بينايي را خارج از آب نگه دارد بدون اينكه ساير بخشهاي بدن قابل رؤيت باشند. عکس سوراخهاي بيني و گوشها نيز در زير آب توسط درپوشهاي پوستي پوشانده و مانع از دخول آب به داخل حفره گوش و بيني مي*شوند. اين گونه نيز مانند ساير گونه*ها از حواس بسيار قوي برخوردار بوده و قادر به تشخيص صدا و احتمالاً بو از فواصل دور مي**باشد. گاندو در ساعاتي كه هوا خيلي گرم و يا خيلي سرد و باراني نباشد فعال*تر است و در طول ساعاتي كه دماي هوا قابل تحمل*تر باشد در حال آفتاب گرفتن و در غير اين صورت داخل آب و يا نقب خود پناه مي*برد.
اين گونه زيستگاه*هاي بسيار متنوعي را اشغال نموده و از تمام منابع آبي موجود در زيستگاه*هاي خود استفاده مي*كند. به طوري كه در درياچه پشت ته*نشين، بركه*هاي دست ساز كنار روستاها، استخرهاي پرورش ماهي، مسير رودخانه*هاي سرباز و كاجو و بركه*هاي طبيعي موجود در اين مسيرها مي*توان آنها را يافت. به نظر مي*رسد در حالت اخير بركه*هايي كه داراي وسعت زياد با پوشش گياهي كنار آب قابل توجه و متراكم، مطلوب*تر مي*باشد.
..................
توليدمثل در كروكوديل پوزه كوتاه :
در همة اعضاء راسته كروكوديلين*ها لقاح داخلي بوده و همة آنها تخم*گذار هستند و در همة گونه*ها جنس نر نسبت به جنس ماده اظهار تمايل مي*كند. به لحاظ شكل و نوع خاص اندام*هاي تناسلي، جفت*گيري حتماً بايد در آب صورت گيرد و بدين نحو است كه جنس نر در آب كنار جنس ماده قرار گرفته و چسبيده و موازي با آن شنا مي*كند تا اينكه در نهايت كليه مراحل جفت*گيري انجام پذيرد. در طول مدت جفت*گيري، هر دو جنس در روي آب قرار گرفته و زير آب نمي*رود.
مراحل توليد مثل كروكوديل تالابي نيز مانند ساير گونه*ها شامل جفت*گيري ، جفت*يابي ، لانه*سازي ، تخم*گذاري و خروج از تخم نوزادان مي*باشد.البته ملاحظه و ثبت اين مراحل به طور منظم در يك فصل نياز به حوصله و وقت زياد و امكانات داشته و بسيار سخت و مشكل است. تخم*گذاري اين گونه به مانند گونه كروكوديل نيل بدين شكل است كه جنس ماده گودالي شبيه به كوزه يا تخم*مرغ بزرگ بر روي زمين حفر نموده و تخم*ها را در بستر اين حفر قرار مي*دهد. خاك حفره بايد نرم و با رطوبت مناسب بوده و عمق آن حدود 30 سانتي*متر باشد.محل لانه معمولاً در ساحل رودخانه در جايي كه ارتفاع و فاصله مناسبي از ساحل رودخانه*ها داشته باشد حفر مي*گردد.
تخم*ها داراي دو جدار مي*باشد كه جدار بيروني آهكي و سخت و شكننده و جدار زير آن نازك و به صورت پردة سفيد رنگ و مقاوم و قابل انعطاف مي*باشد. تعداد تخم*ها بسته به عوامل متفاوت نظير تغذيه و يا شايد سن مادر متفاوت بوده و به طور معمول در محدوده بين 30-20 عدد قرار مي*گيرد. روي تخم*ها بعد از قرار گرفتن در بستر حفره توسط خاك پوشانيده شده و مادة تخم*گذار با حركات دم خود سعي مي*كند شكل لانه را كاملاً شبيه محيط اطراف بازسازي نمايد ضمن اينكه گاهي نيز يك و يا حتي دو لانه كاذب جهت فريب دادن شكارچيان طبيعي در اطراف لانه مي*سازد كه از نظر ظاهري كاملاً شبيه به لانه اصلي مي*باشد.
مراحل جفت*گيري در منطقه باهوكلات از اواخر اسفند ماه شروع شده و تخم گذاري گاندو نيز در طول بررسي*ها و مطالعات در اواخر ارديبهشت ماه ثبت گرديده است. طول تخم*ها به طور متوسط 8-7 سانتي*متر، عرض آنها 4 سانتي*متر و وزن متوسط آنها نيز 100-85 گرم است. با توجه به طول مدت تفريخ تخم*ها كه 60-50 روز به طول مي*انجامد خروج از تخم نوزادان مصادف با اواسط تا اواخر تير ماه مي*باشد. ..................
معمولاً جنس ماده كار حفاظت از لانه را انجام مي*دهد و اگر نزديك لانه باشد در صورت بروز خطر با حركاتي نظير ضرباhttp://www.farmiran.ir/res/1/maghale.crocodilegando1.jpgت دم و يا حمله كردن سعي در دفاع از لانه مي*كند.نقش جنس نر در امر حفاظت از لانه و نوزادان مشخص نشده است. ضمن اينكه امر حفاظت توسط جنس ماده نيز امري قطعي و صد در صد نيست و حتي اغلب مي*توان لانه*ها را بدون محافظ ديد.
بعد از طي مدت لازم براي تكامل جنين نوزادان در زير خاك با ايجاد صدا مادر را از تولد خود آگاه مي*سازند زيرا به لحاظ جثه و عدم توانايي و نيز شرايط خاك روي لانه خود قادر به خروج از حفره و گذر از خاك روي لانه نيستند و جنس ماده به محض شنيدن اين صدا اقدام به حفر لانه نموده نوزادان را با دهان خود به نزديكترين و امن*ترين منبع آبي هدايت مي*كند البته در صورت نزديك بودن آب و سهولت دسترسي نوزادان خود نيز به سمت آب مي*روند.نوزادان هنگام خروج از تخم 25 سانتي*متر طول دارند (T.Halliday etal.1986 whitaller 1984) و به رنگ زيتوني روشن با لكه*هاي سياه روي سطح بدن، دم و پهلوهاي خود هستند كه توام با رشد، كم رنگ*تر مي*شوند. در طول مدت رشد نوزادان، جنس ماده دائماً در كنار آنها بوده و از آنها حفاظت مي*كند و مي*توان آنها را دائماً در كنار هم ملاحظه كرد. در صورت فراهم بودن غذا و مساعد بودن شرايط، نوزادان گونه پوزه كوتاه به سرعت رشد نموده و تا پايان سال مي*توانند تا يك متر رشد نمايند. (T.Halliday etal .1986)
نوزادان از حشرات و لارو آنها، دوزيستان و لارو آنها و بچه*ماهي*ها كه معمولاً در بركه*هاي منطقه باهوكلات يافت مي*شوند، تغذيه مي*كنند. رژيم غذايي نوزادان همراه با رشد دچار تغيراتي مي*شود و در نهايت در صورت فراهم بودن، به شكل تغذيه از منابع گوشتي نظير ماهي، پرندگان يا پستانداران ختم مي*شود. در اين گونه نيز مرحله تخم و نوزادي آسيب پذيرترين مرحله در سيكل زندگي آن مي*باشد. تخم*هاي كروكوديل منبع غذايي خوبي براي حيواناتي مثل مارها، بزمچه*ها شغال، روباه، جوندگان و پستانداران گوشتخوار كوچك نظير خدنگ به شمار مي*رود. نوزادان تازه از تخم در آمده نيز در معرض خطراتي نظير پرندگان شكاري و ماهي*خوار، پستانداران و خزندگاني مثل بزمچه*ها هستند ضمن اينكه همجنس خواري در بين اكثر گونه*هاي كروكوديل*ها معمول است. با توجه به اقليم* خاص منطقه باهوكلات مي*توان گفت كه شرايط اقليمي بيشترين تلفات را به نوزادان وارد مي*سازد. سيلابهاي تند و ناگهاني در اثر بارندگي*هاي خاص منطقه، كه به شدت گل*آلود نيز مي*باشد، با ايجاد خفگي و يا صدمات جسماني و فيزيكي باعث مرگ و مير نوزادان مي*گردند. در حالت عكس نيز بيشترين تهديد متوجه نوزادان است زيرا كم آبي بيش از حد باعث خشك شدن بركه*ها شده و تنها پناه گاه و جاي امن را از نوزادان گرفته و آنها را نسبت به گرماي بيش از حد محيط، كمبود غذا و شكارچيان طبيعي آسيب پذيرتر مي*سازد