Dr.Hossein.M.Al
09-11-2010, 02:19 PM
بیماری سل در گاو با ایجاد توبركلهای پیشرونده در اندامهای مختلف بدن مشخص می گردد . علاوه بر گاو ، انسان ، بز و خوك نیز نسبت به آلودگی با عامل مسبب سل گاوی حساس بــوده و گوسفنــــد و اسـب نوعی مقاومت طبیعی را نشان می دهند . در گاو منشا اصلی آلودگــــی گاوهـای آلوده می باشــند .
میكــروب سـل از طـریق هــوای تنفســی ، خلط ، مدفــوع ( هم از طریق جراحـــات روده ای و هم از طریق خلط بلع شده از جراحات ریوی ) ، شــیر ، ادرار ، ترشحات رحــمی و واژن و همــچنین از طریق ترشحــات عقــده های لنـفی باز شده به محیـط دفع می شود . گاوهـای با جراحت پیشـرفته بیماری ( كه باسیلها از طریق این دســته دامها به نوعی با جـریان هوای تنفسی ، پوست یا لومن روده در ارتباط هستند ) انتشار دهنده هـای مشخص بیـماری هستند . گاوهائی كه در مرحله اول بیماری هسـتند ممكن است قبل از اینكه هر گونه جراحتی نشان دهند ، مایكو باكتریای زنده را از طریق موكوس بینی و نای خود دفع كنند .
در شرایط تجربی 90 روز پس از ایجاد آلودگی ، گاوها میكروب سل را به محیط دفع كرده اند .
بطور معمول راه ورود میكروب از طریق تنفسی یا گوارشی است . راه تنفسی دروازه همیشگی ورود باكتـری در گاوهائی است كه در جایگاه بسته ( گاوداری ) نگاهــداری می شوند . این راه حتی در گاوهای موجــود در چراگا هها نیز روش انتقال آلودگی است . ایجاد آلودگی از طریق گوارشـی در چراگاهها بعلت اینكه مدفــوع میتواند غذا و آب آشامیــدنی را آلــوده كند ، محتمل تر است . تحت شرایط طبیــعی آبهای آشامیدنی راكد تا 18 روز پس از استفاده آب توسط یك دام مسلول ، میتواند آلوده باقی بمانند .
البته باید در نظر داشت كه بنظر نمیرسد جریانهای آب جاری منشا مهم آلــودگی برای گاوهای موجود در گاوداریهــای مسیر باشد . نوشیدن شیر آلــوده بوسیله دامهــای جوان یكی از روشهای معمـول انتشار بیماری سل است . آلودگی داخل رحمی ( از راه جفتگیری ) و آلودگی داخل پستانی ( با استفاده از سیفونهای آلوده پستانی یا از طریق فنجانكهای آلوده ماشینهای شیردوش ) از راههایی هستند كه كمتر معمول می باشند .
در دامداریهایی كه دامها بطور متراكم نگهداری می شوند احتمال انتقال آ لو دگی بیشتر می باشد . در گاوهای گوشتی شدت آلودگی كمتر است كه علت آن وضعیت نگهـــداری آنها می باشد . با وجود این هر گاه گاوی مبتلا به گله های گوشــتی وارد شود و چنانچه گاوهای گله از بركه های آب راكــد آب بنوشـند ( خصوصا در طی فصول خشك ) ممكن است نسبت ابتلاء در گله فوق بالا باشد .
گاوهای زبو ( براهمن ) در مقایسه با گاوهای اروپائی در برابر بیماری سل مقاوم تر بوده اما در شرایط نگهداری متراكم تا 60 درصد گاوهای زبو میتوانند به بیماری مبتلا شوند .
بزها كاملاً نسبت به عامل سل گاوی حســاس بوده و چنانچه در مجاورت گلــه های گاو آلوده قرار گیرند بروز بیـــماری میتواند تا 70 درصد نیز برســد . گوسفنـــدان بعنوان دامــی مقاوم در نظـــر گرفته می شود اما تحقیقات انجام شده در نیوزلند نشان داده است كه بیماری سل میتواند در گوسفندان نیز شیوع داشته باشد بطوریكه تا 5 درصد گله ها را آلوده نماید .
در اسب بیماری سل بندرت حادث شده كه علــت آن می تواند به این دلیل باشــد كه اسبها كمتر در معرض آلودگی به باكتری سل هستند . البته نقش مقاومت طبیعی نیز بعنوان علتی دیگر ذكر شده است .
همچنین بیماری سل ممكن است در گوزن ، آهو ، گاومیــ ، شتر ، میمـــون و سایر حیوانات یك منطقه و همچنین پرندگان حادث شود و همه حیوانات فوق میتوانند بعنوان منشا آلودگی برای گاو محسوب گردند . در كشور انگلســـتان شیوع بیماری ســـل در گور كنها گزارش شده است و این حیوانات در اپیدمیولوژی بیماری سـل در گاو نقش دارند . در نیوزلند نیز پوسومها وضعیت مشابهــی همانند گوركنهــا را داشته اند . پوســومها نسبت به مایكوباكتریوم بســـیار حساس بوده و بعنوان منشا مهم آلودگی برای گاوها می باشند .
بیماری سل در تمامی كشورهای دنیا حادث شده و خصوصـاً در گاوهــای نژاد شیری حائز اهمیت فراوان است . صرف نظر از مرگ ومیر ناشی از بیماری سل ، در حیوانات آلوده به مایكو باكتریوم بوویس 25-10 درصد از میزان تولید شیر كاهش می یابد .
بیماری سل گاوی از نقطه نظر بهداشت عمومی در جوامع انسانی نیز حائز اهمیت است . راحتی و فراوانی انتشار عامل مسبب بیمــاری سـل از حیوانات به انســان ، خصوصاً در محیطهایی كه بیماری سـل گاوی تحت كنترل نمیباشد ، میتواند این بیـماری را به یك بیـماری مشترك مهم تبدیل نماید . آلودگـی به عامل سل در انسانها بواسطه نوشیـــدن شیر آلوده در بچه ها ایجاد می شود .
البته انتقال آلودگـی میتواند از راه تنفسی نیز صورت میگیرد . با پاستوریزاسیون شیر خطر انتقال آلودگی میتواند تقریباً بطــور كامل از بین برود . همچنین ابتلاء به بیماری سـل در بین حیوانات باغ وحــش اهمیت بعد بهداشـت و سلامت عمومی جوامع انســانی را بیشتر می سازد .
عامل مسببه سل گاوی مایكو باكتریوم بوویس ( راسته اكتینو میستال ، خانواده مایكو باكتریاسه و جنس مایكوباكتریا ) است . باكــتری فوق در برابر حرارت ، خشـكـی واغلب ضد عفونی كننده ها مقاوم می باشد . تابش مسـتقیم نور خورشید میتواند باعث تخریــب باكتری گردد ( مگر در محیطهای مرطوب ) . مایكو باكتریوم بوویس در گرما ، رطوبت میتواند به مدت هفته ها زنده باقی بماند .
مایكو باكتریوم بوویس بطور كلی ساختمــان یك باكتــری را داراست . اما این باكتـری همانند همه مایكو باكتریومها دیواره سلولی بسیار ضخیمی دارد . عموماً یك مایكوباكتریوم در لایه سطحی خود از یك كپســـول منتشــر ، یك دیواره دو لایه ای و غشاء پلاسمائی تشكــیل شده كه احتمالاً بقاء میكروب را در محیطهای نامساعد ( چه در محیط و چه در داخل سلول میزبان )حفظ میكند .
اجزاء دیواره سلولی خصوصاً اسید مایكو لیك باعث حفظ رنگـــهائی نظیر كربول فوشین بوده و همچنین مقاومت باكتری در هنگام رنگ زدائی بوسیله اسیـــدهای رقیق را سبب میشوند . اگر چه باید دانست اسید فاست بودن پدیده ای نیست كه محدود به مایكو باكتریومها باشــد بلكه در گونه های دیگــــری همــاننــد نوكاردیا ، كورینه باكــتریوم و رودو كوكوس نیز وجود دارد .
دیواره سلولی مایكو باكتریومها از نظر ساختمان شیمیائی تركیبی از پپتیدو گلیكان ، آرابینو گالاكتان و اسید مایكـولیك و همــچنین لیپیدهائی همــانند مایكوزیدهـا ، Cord . Factor و سـولفالیپیدها بوده كه این اجـــزاء دیـــواره سلولــی در پاتوژنز باسیلهای سلــی نقــش دارند. ( با اینكه پاتوژنیسیته مایـكوباكتریوم توبركولوزیس بوجــود فاكتورهــای گوناگون لیپیدی وابسته است اما تا به امروز مكانیسمی كه تــوسط آن باسیلهـای سلی از فعالیت لیتیك فاگو سیتوز فرار می كنند ، شناخته نشده است . ) پپتیدو گلیكان كه اسكلت دیواره سلولــی را شكل می دهــد شامــل اسیدN گلیسرول مورامیك وN استیل گلوكز آمین ( اتصال یافته بوسیله اسیدهای آمینه ) میباشد .
این ساختمــان شبكه مانند ( پپتیدوگلیكان ) بوسیله آنزیم لیززوزیم شكافته شده و در بیشتر ترشحــات میزبان حضـــور پیدا میكند و در نهایت دی پپتیـــد مورامیل ( M D P ) تولید شده كه فعالیت ایمونولوژیك قوی دارد . میزان جزء لیپیدی مایكو باكتریاها بالا است و احتمالاً در حدت و ایجاد واكنــش ایمونولوژیك در برابر آلودگی نقشی مستقیم بعهــده دارند .
البته بعلت پیچیــدگیهــای این لیپیــدها هنــوز مفهومــی درست از نقش و ساختمــان آنها بدست نیامده است . خاصیت هیدروفوبیسیتی ( آبگریزی ) لیپیدهای موجود در دیواره سلولی ممكـن است نقشی مهم را در مقاومت دهیدراتاسیون و بقاء ارگانیسم در شرایط نامســاعد ایفاء نماید . لیپیدهای مایكوباكتریال شامل اسیدهای مایكولیك ، گلیكولیپیدها و واریته های دیگر میباشد .
اسیدهای مایكولیك از اسیدهــای چرب منشـعب شده و در مایكــو باكتریوم ، نوكاردیا و كورینه باكتریوم یافت میشوند . اما وجــود اختلافــات عمده ای كه در الگـــوهای این لیپیدها وجود دارد امكان ایجاد یك سیستم تشخیصی ( بشتر برای مایكو باكتریها ) را بر اساس آنالیز لیپیدها بوسیله تكنیك كروماتوگرافی لایه نازك فراهم آورده است .
گلیكو لیپیدهای مایكوباكتریومها خصوصاً سولفالیپیدها احتمالاً با حدت باكتری ارتباط داشته اما این ارتباط ،* رابطه ای ساده نیست . ممكن است سولفالیپید ها مانع از تشـكیل لیزوزوم – فاگوزوم شده و یا لیز باكتــــری در فاگوسیتها را ممانعت كننــد . سولفــالیپیدی بنام Cord Factor ( 6 و6 دی مایكول ترهالوز ) از مایكو باكتریوم بوویس و مایكو باكتریوم توبركولوزیس حدت دار جدا شده و اعتقاد بر این است كه بطور عمــده بعنوان فاكـتور حدت بوده زیرا بروشنی دارای خــواص توكسـیك می باشد اما عاملـی مهم در ایجاد بیماری نمیباشد .
از سایر لیپیدها میتوان موم D هترو ژنوس را نام برد كه در مایكو باكتریوم توبركولوزیس شامل پپتیدو گلیكــان بوده اما در مایكو باكتریوم بوویس پپتیدو گلیكان كمتری داشته و بیشتر محتوی لیپو پلی ساكارید است . فعــالیت قوی موم D مربوط به حضـــور دی پپتید مورامیل بوده و توانائی ایجاد گرانولوماس را نیز دارد .
آنتی ژنهای مایكو باكتریاها : محدوده وسیعــی از فراكشـنهای ( Fractions ) مایكوباكتریاهــا میتـوانند واكنشهای ایمنی همورال و وابسته به سلول را ایجاد كنند . فراورده های آنتی ژنیـك ( كه معمـولاً بصـورت محلول می باشند ) شامــل آنتی ژنهای سیتوپلاسمـی یا ذره ای هسـتند . استانفورد ( Stanford ) بر اســاس مطالعات خود بر روی آنتی ژنهای محلول ( با استفاده از تكـنیك ایمنو دیفو زیون ) آنها را به چهــار گروه عمده تقسیم نموده است :
گروه1:آنتی ژنهائی كه بطور معمول در همه گونه های مایكوباكتریوم وجود دارند .
گروه 2:آنتی ژنهائی كه محدود به مایكوباكتریوم با رشد آهسته میباشند .
گروه 3:آنتی ژنهای موجود در مایكوباكتریوم با رشد سریع و نوكاردیا .
گروه 4:آنتی ژنهای ویژه در گونه های معین .
نشان داده شده است كه آرابینو گالاكتان در باسیلهای سلـی ، در سایر مایكــوباكتریومها ، كورینه باكتریوم و نوكاردیا حضور داشـته و یكـی از آنتی ژنهای مشترك محسوب میشود و پپتیدوگلیكان ( C - مایكوزیدها ) فقط در كلنی های صاف مایكو باكتریا وجود دارند .
پاتوژنز:
بیماری سل در بدن در طی دو مرحله انتشار می یابد كه شامل كمپلكس اولیه و انشار بعدی میباشد . كمپلكـس اولیه شامل ایجـاد جراحت در نقطه ورود میكروب و همچنین در عقـده لنفاوی موضع می باشد . معمولاً وقتی میكروب از راه تنفسی وارد میشود ایجاد جراحت در نقطه ورود معمـول است . و هنگامی كه راه ورود میكروب گوارشی باشد در اینصـورت ایجاد جراحت در محل ورود میكـروب امری غیر معمـول است .
اگر چه ممكن است جراحاتی در لوزه و دستگاه گوارش بوجود آید . در بیشتر مـوارد فقط جراحات قابل مشـاهده در عقـده لنفاوی مزانتریك یا صـفاقی معمــول است . پس از گذشت زمــان 8 روز از ورود باكـتری ، كانون اولیه قابل مشاهده بوجـود مــی آید .
كلسیفیكاسیون جراحات در حدود دو هفته بعـد آغاذ میشود . بزودی كانون نكروتیك پیشرفته بوسیله لنفوسیتها احاطه شده و بدینترتیب دانه سلـی مشخص شكل می گــیرد . باكتری از كانون اولیه ( كه در نود تا نود و پنج درصــد موارد در گاو دستگاه تنفسی است ) به عقده لنفاوی ناحیه عبور میكند كه سبب ایجاد جراحتی مشابه در عقده لنفی میگردد .
در گوساله هائی كه با شیر آلوده به میكروب سل تغذیه میشوند احتمالاً كانون اولیه در عقده های لنفاوی مزانتریك یا حلقی ایجاد شده و جراحات كبدی عمدتاً بعنوان انتشار بعدی محسوب میشود .
انتشار بعدی از كمپلكس اولیه ممكن است سل ارزنی حاد را تشكیل داده و بدین ترتیب موجب ایجاد جراحات ندولار مجزا در اندامهای مختلف بدن گردیده و یا ممكــن است موجب بروز سل مزمن در اعضاء بدن شود .
در حالت اخیر ممكن است در گیری عقده لنفی ناحیه اتفاق نیافتد . بر حسب محلی كه آلودگـی موضعی می شود علائم بالینی نیز متفاوت بوده اما همیشه بیمـاری بصورت پیشرونده می باشد . البته همواره حالت توكسمـی پایدار بوجـود آمده و سبب ضعف تدریجی و لاغری و بالا خره مرگ دامها می گـردد . در گاو ، گوسفند ، اسب و بز بیماری حالت پیشـرونده داشته و در گاو بیماری سل بطور تجربی با تزریق داخل وریدی مایكــو باكتریوم توبركولوزیس ایجاد گشته و علائم ایجــاد شده از پنمونی سلـی تحت حاد تا سل عمومی مزمن و پیش رفته بوده است .
علائم بالینی :
در برخی از گاوهــای مبتلا به سـل ارزنی ( با جراحات وسیع در بدن ) شكل ظاهـری دام عادی بوده اما لاغری تدریجی ( كه البته ربطی به بیماری دیگر نداشته باشد ) جلب نظر می كند . تغییر در اشتها و دمای بدن و همچنین وضعیت موهای پوست ( زبر یا صاف است ) ، آرام شدن تدریجی دام ، درخشانی وشفافیت چشمها از علائم عمومی است كه اغلب پس از زایش مشخص تر میشوند .
در آلودگی ریوی سرفه مزمن به علت برونكو پنومونی ( سرفه آهسته ، كوتاه ، مرطوب كه فشار گلو یا پس از فعالیت ایجاد میـشود ) وجـود داشته كه در هنگام صبح و در هـوای سـرد بیشتر عارض میشود .
در مراحل پیشرفته كه بخش زیادی از ریه درگیر است تنگی نفس توام با افزایش تعداد و عمق تنفس وجود دارد . ابتلاء عقده لنفـی نای و مدیاستن و بزرگ شـدن آنها می تواند به ترتیب موجب دشـواری تنفسـی و جمع شدن گاز در شكمبه گردد .
در بیشتر موارد سل رحمی ناشی از سل عمومی ( ورود میكرب از خون به رحم ) بوده و ممكن است در باروری دام اثرات نامطلوب داشته باشد و یا چنانچه دام بارور گردد چند ماه پس از باروری سقط جنین حادث میشود و اگر چنانچه گوساله بطور عادی بدنیا بیاید پس از مدت كوتاهی بر اثر سل عمومی تلف خواهد میگردد .
در گاوهای مبتلا به سل رحمــی كه بارور نمیشوند ممكــن است ترشحـات چركی مزمن ( حاوی تعدادزیادی باسیل سل ) از بدن دام ترشح شود كه این حالت نسبت به هر گونه اقدام درمانی مقاوم خواهد بود .
در ورم پستان سلی بافت پستانی سفت و بزرگ شده و این حالت معمولاً از ناحیه بالائی ( بویژه در قطعـات عقبـی )شروع میشود . همچنین در آغاز شیر از نظر ظاهـری تغیری نداشته اما در مـراحل بعدی دانه های ریزی در شیر ایجـاد كه پس از مدتـی رسوب میكند و مایع زلال و كهــربائی رنگ باقی میماند كه پس از مدتی تنها همین مایع بجای شیر از پستان خارج می شود .
علائم كالبد گشائی :
در گاو ، گوسفند و بز جراحات مشخصی قابل مشاهـده است . ممكن است گرانولوماس سلی در عقده های لنفاوی بخصوص در عقـده های لنفاوی برونشیال و مدیاستینال و سایر اعضــاء بدن یافت شود . در ریه ها ممكن است آبسه های ارزنـی توسعه یافته و منجر به برونكـو پنومونی چركی شود . رنگ چرك از كـرم تا نارنجی بوده و غلظت آن از كرم غلیظ تا پنیر سفت متغیر است همچنین ممكن است ندولهای كوچكــی در پرده های جنب و صفاق مشاهده شود .
در تمام جراحات موضعی سلی ایجاد یك كپسول فیبروزی تحریك شده وجود دارد كه درجه كپســول دار شدن با میزان رشد جراحت تغییر مـی كند . موارد عمومـی سل با حضـور سل ارزنـی ( جراحات كوچك ، شفاف و ساچمه مانند ) در بیشتر اعضاء بدن و یا بوسیله جراحات ریوی كه بخوبی كپسوله ویا پنیری نشده اند ، مشخص می شوند . وجود برونكوپنومونی یاپرخونـی در اطراف جراحات ریوی بیشتر مربوط به موارد فعال بیمـاری است . در موارد تورم پستان سلی یا متریت سلی مترشحه باید به انتشار شدید آلودگــی توجه داشت .
جراحات مزمن در بیماری سل بطور مشخص مجزا و ندولار بوده و محتوی ماده غلیظ پنیری برنگ زرد نارنجی می باشند كه اغلب آهكـی شده و بوسیله یك كپســول ضخیم فیبروزی احاطه شده اند . هرچند كه چنین جراحاتـی نسبت به جراحات باز به میزان كمتری احتمال آلوده نمودن محیط را دارند اما دامهای مبتلا به چنین جراحاتی از نظر اینكه میتوانند منشا آلودگی باشند ، مهم میباشند .
كنترل بیماری سل
كنترل بیماری سل در سطح گله بر پایه موارد زیر استوار است :
1-اخراج دامهای آلوده از گله : جهت انجام این كار از تست توبركولین استفاده می شــود كه در ایـران به روش تست مقایسه ای گاوها را تست سل مینمـایند . باید توجه داشت كه باید تمام دامهائی كه سنشان از 4 ماه میگذرد مورد آزمایش قرار گیرند و آنهائی كه واكنش مثبت دارند به كشتارگاه اعزام گردند . در مورد دامهای مشكوك باید پس از گذشت 2 ماه از تست اول ، آزمایش مجددی را انجام داد و چنانـچه در مرحله دوم نیز دامی مشكوك بود به كشتارگاه اعــزام گردد .
در تست اولیه باید بدقت ، آزمـایشات بالینی بر روی تمام گاوها صورت گیرد تا اطمینان حاصـل نمود كه مــوارد پیشرفته بیماری كه ممكــن است واكنش منفی نشان دهند ، در گله وجود ندارد .
2-رعایت مقررات بهداشتی : باید آخور و آبشخور دامها را تمیز نموده و با محلول پنج در صــد فنل و یا كرزول ضد عفونـی نمود . همچنین لازم است دامهای مشكــوك را جهت انجام آزمایش مجدد از بقیه دامها جدا نمود . باید توجه داشت كه پس از اعدام دامهای مبتلا ، بیماری سل با ورود گاوهای جدید و جایگزین وارد گله نگردد .
و باید گاوهـای جایگزین از گلـه هائی خریداری شوند كه دارای گواهــی سلامت هستند و چنانچه چنین گله هائی وجود نداشته باشد باید گاوهای فوق را آزمایش سل نموده و بطور مجزا نگاه داشت و سپس 60 روز بعد مجدداً آنها را تست نمود . تغذیه گوساله های جایگزین با شیر عاری از میكروب سل ( پس از پاستوریزاسیون ) یا با شیر گاوهای سالم صورت گیرد . همچنین كارگران گاوداری نیز باید مورد معاینه قرار گیرند زیرا ممكن است در اثر آلودگـی به مایكو باكـتریوم توبركولوزیس ، واكنش مثبت زود گذری در گاوهای گله ایجاد نمایند . همچنین انسان ممكــن است بعنوان منشا آلودگی مایكو باكتریوم بوویس نیز باشد .
تست توبركولین :
امروزه در دنیا هنوز هم اساس همه طرحهای ریشكنی بیماری سل روش تست و كشتار ( و در كنار آن مراقبتهای كشتارگاهی ) است . تست توبركولین به چندین روش انجام می شود كه شامل موارد زیر است :
1-تست بین جلدی منفرد ( Single I ntradermal Test )
2-تست Short Termal
3-تست Stormont
4-تست مقایسه ای یا Comparative Test در هنگام وجود بیماری ین یا واكسیناسیون بر علیه بیماری ین و یا وجود سل مرغـــی یا پوستی ( با عامل مایكـوباكتریومهای ساپروفیت ) از تست مقـایسه ای استفاده میشود . گاه بعلت وجود گونه باسیل سل انسـانی ( مایكو باكتریوم توبركولوزیس ) در گاو ، حسـاسیتی در هنگام تست ایجاد می شود ، یعنی گاو بوسیله كارگر مسلول واكنش مثبت پیدا می كند كه با آزمایش فوق نمی توان این دو نوع مایكـوباكتریوم ( بوویس و توبركولوزیس ) را از هم تشخیص داد . در ایران اساس طرح مبارزه با سل گاوی استفاده از تست مقایسه ای بین جلدی است .
در رابطه با بیماری سل و تست توبركولین توجه به نكات زیر مهم میباشد :
در رابطه با دامها ، منشا اصلی ایجاد آلودگی گاوهای آلوده میباشند و تمام دامهائی كه در برابر تست توبركــولین واكنش مثبت نشان میدهند توانائی انتشار بیماری به حیوانات سـالم را دارند . معمولاً حساسیت توبركولین در دامها 6 هفته بعد از آلودگـی اولیه و در انسانها 10-2 هفته بعد از آلـودگـی ظاهر میشود . البته زمان شكل گیری و بروز پدیده حساسیت نسبت به توبركولین در انسان و حیوان بعد از ابتلا به عفونت سلی بستگــی مستقیم به تعداد باسیلهای وارده به بدن و قدرت تكثیر آنهــا دارد ، موقعی كه تعداد زیادی باسیل بیماریزا به یك بدن مستعد وارد شود ممكن است ظرف مدت 7-5 روز واكنش یاد شده مثبت شود .
بطور كلی دو گروه از گاوهای آلوده مهم هستند :
الف :گاوهای با جراحت پیشرفته بیمــاری كه باسیلهـا از طریق این دسته دامهـا به نوعی با جریان هوای تنفسی ، پوست یا مجرای روده در ارتباط هستند و این دسته از گاوها انتشار دهنده های مشخص بیماری هستند و ممكن است نسبت به تست توبركولین واكنش نشان ندهند .
ب :گاوهــای در مـرحلـه اولیه بیمـاری قبل از اینكـه هر گـونه جراحـتی مشـاهده شود ممكــن است مایكو باكتریومهای زنده را از طریق موكوس بینی و نای دفع كنند .
واین دسته از گاوها تا6 هفته بعد از آلودگی به تست توبركولین واكنش مثبت نشان نمی دهند .
توبركولین :
بطور كلی عصاره میكرب سل ( انسانی ، گاوی ، مرغی ) توبركولین نام دارد. یكنوع توبر كولین بنام P. P. D ( Purifide . Protein . Derivative ) است . P. P. D به شكل زیر تهیه میگردد :
ابتدا باسیل سـل را در محیطهای شیمیائی كشت مـی دهند و سپس محصـول بدست آمده را بوسیله بخار در اتو كلاو میكشند . در مرحله بعد حاصل را از صافیهای مخصوص عبور داده و بوسیله اسید تری كلرواستیك ته نشین مـی كنند . ماده بدست آمده را بطـور مكــرر شستشو داده و حاصـل را در محلولهای تامپون تعلیق می كنند . آنچـه بدست می آید همان P. P. D است كه در تست توبركولین مـورد استفاده قــرار میگیرد . هر سانتیمتر مكعب توبركولین P. P. D پستانداری محتوی 2 میلــی گرم و P. P. D مرغی حاوی 0.5 میلــی گرم پروتئین خالص است .
واكنش تست توبركولین :
در اینجا لازم است در ابتدا مروری اجمالی بر ساختمان پوست داشته باشیم .
ساختمان پوست :
پوست از سـه لایه تشكیــل شده است كه شامل اپیدرم ، درم و هـیپودرم می باشد . اپیدرم از خارج بداخل شامل طبقه شاخی ( كراتین ) ، طبقه شفاف ( ماده كراتینی دارای سلولهای پهن و فشرده فاقد هسته ) ، طبقه دانه دار ( 6-2 ردیف سلول لوزی شكل وهسته دار ) ، طبقه خاردار ( چندین ردیف سلول چندضلعی و بی قاعده وهسته دار ) ، طبقه زایشی ( شامل یك ردیف سلول استوانه ای كوتاه ) میباشد . درم از خارج بداخل شامل طبقه پردی ( شامل بافت همبند سست دارای رشته های كلاژن و الا ستیك ، سلولهای فیبروبلاست و ماكروفاژ و ماست سل ، عروق خونی و اعصاب زیاد ) و طبقه مشبك ( شامل بافت همبند سخت غیر منظم دارای رشته هـای كلاژن بیشتر و عروق خونـی كمتر ) است . هیپودرم از بافت همبندی ( دارای رشـته های الاستیـك و كلاژن و مقـادیر زیادی بافت چربی و همـچنین عــروق خونی و لنفی و اعصاب و غدد عرق ) تشكیل شده است .
تزریق توبركولین باید در ناحیه درم ( بین جلدی ) صورت گیرد . پس از تزریق در ظرف مدت 24 تا 72 ساعت واكنش ازدیاد حساسیت تیپ تاخیری ( نوع 4 ) اتفاق مــی افتد . بدین شكل كه پس از تزریق آنتی ژن ( P . P . D ) در ناحیه بین جلد ( درم ) ، T سلهــای حسـاس گــردش خـون ( در دام آلـوده ) با P . P . D تزریقی تماس یافته و نوعی واكنشهــای ایمو نو لوژیك متوالی اتفاق مـی افتد كه هـجوم ( نفوذ ) لنفوسیتها و ماكــروفاژها را به محل تحریك آنتی ژنیـك به اوج خود می رساند . این هـجوم در یك دوره زمانی 24 تا 72 ساعت اتفاق می افتد .
مراحل مختلف این واكنشها بشرح زیر است :
همانطور كه در ساختمان پوست شرح داده شد در ناحیه درم سلولهــائی بنام ماست سـل و ماكروفاژ وجود دارد كه نقش عمده ای را در تكوین واكنشهای ایمنو لو ژیك ایفاء می كنند بدین ترتیب كه پــس از تزریق P . P . D در ناحیه درم ، ماست سلهای موجود در اطراف محل تزریق ، دانه های متاكرومیزیا ( موكــوپلی- ساكاریدهای سولفاته بصورت هپارین ، هیستامین و در برخی حیوانات سروتونین ) خود را آزاد كرده و در نتیجه باعث انبساط عــروق و افـزایش نفـوذ پذیری آنها می شـوند و در نهایت این عمــل باعث می شود تعدادبیشتری T سل از عروق بطرف محل تزریق مهاجرت كنند . همچنین قرمزی و تورم سفت و سخت در محل تزریق ایجاد می شود . این عمل 24 تا 48 ساعت بعد از تزریق اتفاق می افتد .
همچنین پس از تزریق P . P . D در ناحیه درم ، آنتی ژن تحت تاثیر پدیده فاگو سیتوز ( بیگانه خواری ) ماكروفاژها قرار می گیرد و توسط این سلولها هضم وتخریب می شوند . جهت انجام این عمل ماكروفاژ در مجاورت آنتی ژن قرار گرفته و به آن می چسبد . چسبیدن بطــور مستقیم یا غیـــر مستقیم یعنی با دخـالت گــیرنده یا رسپتورهای عامل كمپلـمان و آنتی بادی انجام می گیرد .
به این ترتیب كه عامل مكمل و پادتن ( I Gg ) موجود در محیــط ، سطح آنتـی ژن را می پوشانـند و در این حالت توسـط رسپتورهای عامـل كمپلمان و آنتــی بادی گــرفتار می شوند . سپس با پدیده آندو سیتوز ، آنتی ژن در داخل فاگــو زوم بدام می افتد . در مرحله بعد كیسه های لیزوزومی اطراف فاگو زوم را گرفته و غشائی ( Fusion ) بین فاگو زوم و لیزوزوم ایجاد شده تا فاگــو لیزوزوم شكـل گیرد . به این ترتیب آنزیمهـا بر روی آنتی ژن ( یا باكتری ) ریخته شده و آن را متلاشی می كنند
علاوه بر این ماكروفاژها اولین مرحله از شناخت آنتی ژن را به عهده داشته و بعد از مراحـل دیگر پاسخ ایمنی شكل می گیرد . به این ترتیب كه ماكــروفاژها آنتی ژن را با تمـاس مستقیم به لنفوسیتهـای T عرضه می كنند و پس از آن همه فعالیتها مستقیماً توسط این سلولها شروع می شود . جهت عرضه آنتـی ژن توسط ماكــروفاژ ابتدا آنتی ژن توسط ماكــروفاژ بلع شده ( قبلاً در این ارتباط توضیح داده شـده است ) و سپس ماكروفاژ آن را خرد می كند و بخشی از این آنتی ژن را كه شامل 12-6 اسید آمینه است در جایگاهی بنام شكاف ( Cleft ) در ملكول MHC جای داده و ماكروفاژ در تماس مستقیم با T . cell قرار می گـیرد .
به این ترتیب ماكروفاژ آنتی ژن را به T . cell عرضه می كند . از طرف دیگر در سطح لنفوسیتهای T نیز گیرنده های زیادی وجـود دارد كه یك نوع آن بنام T . C . R ( T . Cell . Receptor ) ، قادر به اتصال با آنتــی ژن عرضه شده است .
T . C . R گلیكــو پروتئینــی با وزن ملــكــولی 50-40 هــزار دالــتون و از خانــواده ایمنوگلبولینها است و از دو زنجیره ( بتا ، آلفا یا گاما، دلتا ) تشكیل شده و دارای دو بخش Constant یا ثابت ( C ) و Variable ( V ) یا متغیر می باشد . اما T . C . R خــود در كنار ملكـولی بنام CD3 ( كه در سطــح T . Cell است ) و به كمك M . H . C می تواند آنتی ژن را بشناسد . بنابر این در مجموع وقتی MHC/Ag به CD3/TCR متصل شود ابتدا آنزیمــی در غشاء بنام فسفـو دی استراز فعال می شــود .
فعال شدن این آنزیم باعث می شود فسفاتیدیل اینوزیتول دی فسفات تحـریك شود و به دو مجمـوعه بنام دی آسیل گلیسـرول و اینوزیتول تری فسفـات ( به اینوزیتول دی و بعد اینوزیتول مـنو فسفـات تبدیل شـود ) تبدیل مـی شـود فسفاتیدیل اینوزیتول باعث می شود معبر ( یونوفر ) Ca ++ در داخل غشاء باز شـــود و دیگر اینكه كلسیـم موجـود در رتیكـولو آندوپلاسمیك را آزاد مـی كند .
دی آسیل گلیسرول آنزیم پروتئیــن كیناز C را فعـال می كند كه باعث افزایش ورود كلسیم درداخل سیتوپلاسم می شود . افزایش میزان Ca ++ باعث فعال شدن گروهی از پروتئینها می گردد كه امكـان نسخه برداری ( Transcription ) از روی گروهی از ژنها ( از جملـه ژن گاما ، انترفرون ، اینترلوكینها و … ) را فراهم مـی آورد و بدینترتیب مـواد نامبرده فوق تولید مـی شوند . هر یك از این واسطه های تولید شده به نوبه خـود وارد عمل شده و بدین ترتیب باعث هجوم لنفوسیتها و ماكرو فاژها به محل تزریق می شوند . تماس سیستم ایمنی با آنتی ژن باعث می شود آزاد شدن این فراورده های حلال ادامه یابد .
میكــروب سـل از طـریق هــوای تنفســی ، خلط ، مدفــوع ( هم از طریق جراحـــات روده ای و هم از طریق خلط بلع شده از جراحات ریوی ) ، شــیر ، ادرار ، ترشحات رحــمی و واژن و همــچنین از طریق ترشحــات عقــده های لنـفی باز شده به محیـط دفع می شود . گاوهـای با جراحت پیشـرفته بیماری ( كه باسیلها از طریق این دســته دامها به نوعی با جـریان هوای تنفسی ، پوست یا لومن روده در ارتباط هستند ) انتشار دهنده هـای مشخص بیـماری هستند . گاوهائی كه در مرحله اول بیماری هسـتند ممكن است قبل از اینكه هر گونه جراحتی نشان دهند ، مایكو باكتریای زنده را از طریق موكوس بینی و نای خود دفع كنند .
در شرایط تجربی 90 روز پس از ایجاد آلودگی ، گاوها میكروب سل را به محیط دفع كرده اند .
بطور معمول راه ورود میكروب از طریق تنفسی یا گوارشی است . راه تنفسی دروازه همیشگی ورود باكتـری در گاوهائی است كه در جایگاه بسته ( گاوداری ) نگاهــداری می شوند . این راه حتی در گاوهای موجــود در چراگا هها نیز روش انتقال آلودگی است . ایجاد آلودگی از طریق گوارشـی در چراگاهها بعلت اینكه مدفــوع میتواند غذا و آب آشامیــدنی را آلــوده كند ، محتمل تر است . تحت شرایط طبیــعی آبهای آشامیدنی راكد تا 18 روز پس از استفاده آب توسط یك دام مسلول ، میتواند آلوده باقی بمانند .
البته باید در نظر داشت كه بنظر نمیرسد جریانهای آب جاری منشا مهم آلــودگی برای گاوهای موجود در گاوداریهــای مسیر باشد . نوشیدن شیر آلــوده بوسیله دامهــای جوان یكی از روشهای معمـول انتشار بیماری سل است . آلودگی داخل رحمی ( از راه جفتگیری ) و آلودگی داخل پستانی ( با استفاده از سیفونهای آلوده پستانی یا از طریق فنجانكهای آلوده ماشینهای شیردوش ) از راههایی هستند كه كمتر معمول می باشند .
در دامداریهایی كه دامها بطور متراكم نگهداری می شوند احتمال انتقال آ لو دگی بیشتر می باشد . در گاوهای گوشتی شدت آلودگی كمتر است كه علت آن وضعیت نگهـــداری آنها می باشد . با وجود این هر گاه گاوی مبتلا به گله های گوشــتی وارد شود و چنانچه گاوهای گله از بركه های آب راكــد آب بنوشـند ( خصوصا در طی فصول خشك ) ممكن است نسبت ابتلاء در گله فوق بالا باشد .
گاوهای زبو ( براهمن ) در مقایسه با گاوهای اروپائی در برابر بیماری سل مقاوم تر بوده اما در شرایط نگهداری متراكم تا 60 درصد گاوهای زبو میتوانند به بیماری مبتلا شوند .
بزها كاملاً نسبت به عامل سل گاوی حســاس بوده و چنانچه در مجاورت گلــه های گاو آلوده قرار گیرند بروز بیـــماری میتواند تا 70 درصد نیز برســد . گوسفنـــدان بعنوان دامــی مقاوم در نظـــر گرفته می شود اما تحقیقات انجام شده در نیوزلند نشان داده است كه بیماری سل میتواند در گوسفندان نیز شیوع داشته باشد بطوریكه تا 5 درصد گله ها را آلوده نماید .
در اسب بیماری سل بندرت حادث شده كه علــت آن می تواند به این دلیل باشــد كه اسبها كمتر در معرض آلودگی به باكتری سل هستند . البته نقش مقاومت طبیعی نیز بعنوان علتی دیگر ذكر شده است .
همچنین بیماری سل ممكن است در گوزن ، آهو ، گاومیــ ، شتر ، میمـــون و سایر حیوانات یك منطقه و همچنین پرندگان حادث شود و همه حیوانات فوق میتوانند بعنوان منشا آلودگی برای گاو محسوب گردند . در كشور انگلســـتان شیوع بیماری ســـل در گور كنها گزارش شده است و این حیوانات در اپیدمیولوژی بیماری سـل در گاو نقش دارند . در نیوزلند نیز پوسومها وضعیت مشابهــی همانند گوركنهــا را داشته اند . پوســومها نسبت به مایكوباكتریوم بســـیار حساس بوده و بعنوان منشا مهم آلودگی برای گاوها می باشند .
بیماری سل در تمامی كشورهای دنیا حادث شده و خصوصـاً در گاوهــای نژاد شیری حائز اهمیت فراوان است . صرف نظر از مرگ ومیر ناشی از بیماری سل ، در حیوانات آلوده به مایكو باكتریوم بوویس 25-10 درصد از میزان تولید شیر كاهش می یابد .
بیماری سل گاوی از نقطه نظر بهداشت عمومی در جوامع انسانی نیز حائز اهمیت است . راحتی و فراوانی انتشار عامل مسبب بیمــاری سـل از حیوانات به انســان ، خصوصاً در محیطهایی كه بیماری سـل گاوی تحت كنترل نمیباشد ، میتواند این بیـماری را به یك بیـماری مشترك مهم تبدیل نماید . آلودگـی به عامل سل در انسانها بواسطه نوشیـــدن شیر آلوده در بچه ها ایجاد می شود .
البته انتقال آلودگـی میتواند از راه تنفسی نیز صورت میگیرد . با پاستوریزاسیون شیر خطر انتقال آلودگی میتواند تقریباً بطــور كامل از بین برود . همچنین ابتلاء به بیماری سـل در بین حیوانات باغ وحــش اهمیت بعد بهداشـت و سلامت عمومی جوامع انســانی را بیشتر می سازد .
عامل مسببه سل گاوی مایكو باكتریوم بوویس ( راسته اكتینو میستال ، خانواده مایكو باكتریاسه و جنس مایكوباكتریا ) است . باكــتری فوق در برابر حرارت ، خشـكـی واغلب ضد عفونی كننده ها مقاوم می باشد . تابش مسـتقیم نور خورشید میتواند باعث تخریــب باكتری گردد ( مگر در محیطهای مرطوب ) . مایكو باكتریوم بوویس در گرما ، رطوبت میتواند به مدت هفته ها زنده باقی بماند .
مایكو باكتریوم بوویس بطور كلی ساختمــان یك باكتــری را داراست . اما این باكتـری همانند همه مایكو باكتریومها دیواره سلولی بسیار ضخیمی دارد . عموماً یك مایكوباكتریوم در لایه سطحی خود از یك كپســـول منتشــر ، یك دیواره دو لایه ای و غشاء پلاسمائی تشكــیل شده كه احتمالاً بقاء میكروب را در محیطهای نامساعد ( چه در محیط و چه در داخل سلول میزبان )حفظ میكند .
اجزاء دیواره سلولی خصوصاً اسید مایكو لیك باعث حفظ رنگـــهائی نظیر كربول فوشین بوده و همچنین مقاومت باكتری در هنگام رنگ زدائی بوسیله اسیـــدهای رقیق را سبب میشوند . اگر چه باید دانست اسید فاست بودن پدیده ای نیست كه محدود به مایكو باكتریومها باشــد بلكه در گونه های دیگــــری همــاننــد نوكاردیا ، كورینه باكــتریوم و رودو كوكوس نیز وجود دارد .
دیواره سلولی مایكو باكتریومها از نظر ساختمان شیمیائی تركیبی از پپتیدو گلیكان ، آرابینو گالاكتان و اسید مایكـولیك و همــچنین لیپیدهائی همــانند مایكوزیدهـا ، Cord . Factor و سـولفالیپیدها بوده كه این اجـــزاء دیـــواره سلولــی در پاتوژنز باسیلهای سلــی نقــش دارند. ( با اینكه پاتوژنیسیته مایـكوباكتریوم توبركولوزیس بوجــود فاكتورهــای گوناگون لیپیدی وابسته است اما تا به امروز مكانیسمی كه تــوسط آن باسیلهـای سلی از فعالیت لیتیك فاگو سیتوز فرار می كنند ، شناخته نشده است . ) پپتیدو گلیكان كه اسكلت دیواره سلولــی را شكل می دهــد شامــل اسیدN گلیسرول مورامیك وN استیل گلوكز آمین ( اتصال یافته بوسیله اسیدهای آمینه ) میباشد .
این ساختمــان شبكه مانند ( پپتیدوگلیكان ) بوسیله آنزیم لیززوزیم شكافته شده و در بیشتر ترشحــات میزبان حضـــور پیدا میكند و در نهایت دی پپتیـــد مورامیل ( M D P ) تولید شده كه فعالیت ایمونولوژیك قوی دارد . میزان جزء لیپیدی مایكو باكتریاها بالا است و احتمالاً در حدت و ایجاد واكنــش ایمونولوژیك در برابر آلودگی نقشی مستقیم بعهــده دارند .
البته بعلت پیچیــدگیهــای این لیپیــدها هنــوز مفهومــی درست از نقش و ساختمــان آنها بدست نیامده است . خاصیت هیدروفوبیسیتی ( آبگریزی ) لیپیدهای موجود در دیواره سلولی ممكـن است نقشی مهم را در مقاومت دهیدراتاسیون و بقاء ارگانیسم در شرایط نامســاعد ایفاء نماید . لیپیدهای مایكوباكتریال شامل اسیدهای مایكولیك ، گلیكولیپیدها و واریته های دیگر میباشد .
اسیدهای مایكولیك از اسیدهــای چرب منشـعب شده و در مایكــو باكتریوم ، نوكاردیا و كورینه باكتریوم یافت میشوند . اما وجــود اختلافــات عمده ای كه در الگـــوهای این لیپیدها وجود دارد امكان ایجاد یك سیستم تشخیصی ( بشتر برای مایكو باكتریها ) را بر اساس آنالیز لیپیدها بوسیله تكنیك كروماتوگرافی لایه نازك فراهم آورده است .
گلیكو لیپیدهای مایكوباكتریومها خصوصاً سولفالیپیدها احتمالاً با حدت باكتری ارتباط داشته اما این ارتباط ،* رابطه ای ساده نیست . ممكن است سولفالیپید ها مانع از تشـكیل لیزوزوم – فاگوزوم شده و یا لیز باكتــــری در فاگوسیتها را ممانعت كننــد . سولفــالیپیدی بنام Cord Factor ( 6 و6 دی مایكول ترهالوز ) از مایكو باكتریوم بوویس و مایكو باكتریوم توبركولوزیس حدت دار جدا شده و اعتقاد بر این است كه بطور عمــده بعنوان فاكـتور حدت بوده زیرا بروشنی دارای خــواص توكسـیك می باشد اما عاملـی مهم در ایجاد بیماری نمیباشد .
از سایر لیپیدها میتوان موم D هترو ژنوس را نام برد كه در مایكو باكتریوم توبركولوزیس شامل پپتیدو گلیكــان بوده اما در مایكو باكتریوم بوویس پپتیدو گلیكان كمتری داشته و بیشتر محتوی لیپو پلی ساكارید است . فعــالیت قوی موم D مربوط به حضـــور دی پپتید مورامیل بوده و توانائی ایجاد گرانولوماس را نیز دارد .
آنتی ژنهای مایكو باكتریاها : محدوده وسیعــی از فراكشـنهای ( Fractions ) مایكوباكتریاهــا میتـوانند واكنشهای ایمنی همورال و وابسته به سلول را ایجاد كنند . فراورده های آنتی ژنیـك ( كه معمـولاً بصـورت محلول می باشند ) شامــل آنتی ژنهای سیتوپلاسمـی یا ذره ای هسـتند . استانفورد ( Stanford ) بر اســاس مطالعات خود بر روی آنتی ژنهای محلول ( با استفاده از تكـنیك ایمنو دیفو زیون ) آنها را به چهــار گروه عمده تقسیم نموده است :
گروه1:آنتی ژنهائی كه بطور معمول در همه گونه های مایكوباكتریوم وجود دارند .
گروه 2:آنتی ژنهائی كه محدود به مایكوباكتریوم با رشد آهسته میباشند .
گروه 3:آنتی ژنهای موجود در مایكوباكتریوم با رشد سریع و نوكاردیا .
گروه 4:آنتی ژنهای ویژه در گونه های معین .
نشان داده شده است كه آرابینو گالاكتان در باسیلهای سلـی ، در سایر مایكــوباكتریومها ، كورینه باكتریوم و نوكاردیا حضور داشـته و یكـی از آنتی ژنهای مشترك محسوب میشود و پپتیدوگلیكان ( C - مایكوزیدها ) فقط در كلنی های صاف مایكو باكتریا وجود دارند .
پاتوژنز:
بیماری سل در بدن در طی دو مرحله انتشار می یابد كه شامل كمپلكس اولیه و انشار بعدی میباشد . كمپلكـس اولیه شامل ایجـاد جراحت در نقطه ورود میكروب و همچنین در عقـده لنفاوی موضع می باشد . معمولاً وقتی میكروب از راه تنفسی وارد میشود ایجاد جراحت در نقطه ورود معمـول است . و هنگامی كه راه ورود میكروب گوارشی باشد در اینصـورت ایجاد جراحت در محل ورود میكـروب امری غیر معمـول است .
اگر چه ممكن است جراحاتی در لوزه و دستگاه گوارش بوجود آید . در بیشتر مـوارد فقط جراحات قابل مشـاهده در عقـده لنفاوی مزانتریك یا صـفاقی معمــول است . پس از گذشت زمــان 8 روز از ورود باكـتری ، كانون اولیه قابل مشاهده بوجـود مــی آید .
كلسیفیكاسیون جراحات در حدود دو هفته بعـد آغاذ میشود . بزودی كانون نكروتیك پیشرفته بوسیله لنفوسیتها احاطه شده و بدینترتیب دانه سلـی مشخص شكل می گــیرد . باكتری از كانون اولیه ( كه در نود تا نود و پنج درصــد موارد در گاو دستگاه تنفسی است ) به عقده لنفاوی ناحیه عبور میكند كه سبب ایجاد جراحتی مشابه در عقده لنفی میگردد .
در گوساله هائی كه با شیر آلوده به میكروب سل تغذیه میشوند احتمالاً كانون اولیه در عقده های لنفاوی مزانتریك یا حلقی ایجاد شده و جراحات كبدی عمدتاً بعنوان انتشار بعدی محسوب میشود .
انتشار بعدی از كمپلكس اولیه ممكن است سل ارزنی حاد را تشكیل داده و بدین ترتیب موجب ایجاد جراحات ندولار مجزا در اندامهای مختلف بدن گردیده و یا ممكــن است موجب بروز سل مزمن در اعضاء بدن شود .
در حالت اخیر ممكن است در گیری عقده لنفی ناحیه اتفاق نیافتد . بر حسب محلی كه آلودگـی موضعی می شود علائم بالینی نیز متفاوت بوده اما همیشه بیمـاری بصورت پیشرونده می باشد . البته همواره حالت توكسمـی پایدار بوجـود آمده و سبب ضعف تدریجی و لاغری و بالا خره مرگ دامها می گـردد . در گاو ، گوسفند ، اسب و بز بیماری حالت پیشـرونده داشته و در گاو بیماری سل بطور تجربی با تزریق داخل وریدی مایكــو باكتریوم توبركولوزیس ایجاد گشته و علائم ایجــاد شده از پنمونی سلـی تحت حاد تا سل عمومی مزمن و پیش رفته بوده است .
علائم بالینی :
در برخی از گاوهــای مبتلا به سـل ارزنی ( با جراحات وسیع در بدن ) شكل ظاهـری دام عادی بوده اما لاغری تدریجی ( كه البته ربطی به بیماری دیگر نداشته باشد ) جلب نظر می كند . تغییر در اشتها و دمای بدن و همچنین وضعیت موهای پوست ( زبر یا صاف است ) ، آرام شدن تدریجی دام ، درخشانی وشفافیت چشمها از علائم عمومی است كه اغلب پس از زایش مشخص تر میشوند .
در آلودگی ریوی سرفه مزمن به علت برونكو پنومونی ( سرفه آهسته ، كوتاه ، مرطوب كه فشار گلو یا پس از فعالیت ایجاد میـشود ) وجـود داشته كه در هنگام صبح و در هـوای سـرد بیشتر عارض میشود .
در مراحل پیشرفته كه بخش زیادی از ریه درگیر است تنگی نفس توام با افزایش تعداد و عمق تنفس وجود دارد . ابتلاء عقده لنفـی نای و مدیاستن و بزرگ شـدن آنها می تواند به ترتیب موجب دشـواری تنفسـی و جمع شدن گاز در شكمبه گردد .
در بیشتر موارد سل رحمی ناشی از سل عمومی ( ورود میكرب از خون به رحم ) بوده و ممكن است در باروری دام اثرات نامطلوب داشته باشد و یا چنانچه دام بارور گردد چند ماه پس از باروری سقط جنین حادث میشود و اگر چنانچه گوساله بطور عادی بدنیا بیاید پس از مدت كوتاهی بر اثر سل عمومی تلف خواهد میگردد .
در گاوهای مبتلا به سل رحمــی كه بارور نمیشوند ممكــن است ترشحـات چركی مزمن ( حاوی تعدادزیادی باسیل سل ) از بدن دام ترشح شود كه این حالت نسبت به هر گونه اقدام درمانی مقاوم خواهد بود .
در ورم پستان سلی بافت پستانی سفت و بزرگ شده و این حالت معمولاً از ناحیه بالائی ( بویژه در قطعـات عقبـی )شروع میشود . همچنین در آغاز شیر از نظر ظاهـری تغیری نداشته اما در مـراحل بعدی دانه های ریزی در شیر ایجـاد كه پس از مدتـی رسوب میكند و مایع زلال و كهــربائی رنگ باقی میماند كه پس از مدتی تنها همین مایع بجای شیر از پستان خارج می شود .
علائم كالبد گشائی :
در گاو ، گوسفند و بز جراحات مشخصی قابل مشاهـده است . ممكن است گرانولوماس سلی در عقده های لنفاوی بخصوص در عقـده های لنفاوی برونشیال و مدیاستینال و سایر اعضــاء بدن یافت شود . در ریه ها ممكن است آبسه های ارزنـی توسعه یافته و منجر به برونكـو پنومونی چركی شود . رنگ چرك از كـرم تا نارنجی بوده و غلظت آن از كرم غلیظ تا پنیر سفت متغیر است همچنین ممكن است ندولهای كوچكــی در پرده های جنب و صفاق مشاهده شود .
در تمام جراحات موضعی سلی ایجاد یك كپسول فیبروزی تحریك شده وجود دارد كه درجه كپســول دار شدن با میزان رشد جراحت تغییر مـی كند . موارد عمومـی سل با حضـور سل ارزنـی ( جراحات كوچك ، شفاف و ساچمه مانند ) در بیشتر اعضاء بدن و یا بوسیله جراحات ریوی كه بخوبی كپسوله ویا پنیری نشده اند ، مشخص می شوند . وجود برونكوپنومونی یاپرخونـی در اطراف جراحات ریوی بیشتر مربوط به موارد فعال بیمـاری است . در موارد تورم پستان سلی یا متریت سلی مترشحه باید به انتشار شدید آلودگــی توجه داشت .
جراحات مزمن در بیماری سل بطور مشخص مجزا و ندولار بوده و محتوی ماده غلیظ پنیری برنگ زرد نارنجی می باشند كه اغلب آهكـی شده و بوسیله یك كپســول ضخیم فیبروزی احاطه شده اند . هرچند كه چنین جراحاتـی نسبت به جراحات باز به میزان كمتری احتمال آلوده نمودن محیط را دارند اما دامهای مبتلا به چنین جراحاتی از نظر اینكه میتوانند منشا آلودگی باشند ، مهم میباشند .
كنترل بیماری سل
كنترل بیماری سل در سطح گله بر پایه موارد زیر استوار است :
1-اخراج دامهای آلوده از گله : جهت انجام این كار از تست توبركولین استفاده می شــود كه در ایـران به روش تست مقایسه ای گاوها را تست سل مینمـایند . باید توجه داشت كه باید تمام دامهائی كه سنشان از 4 ماه میگذرد مورد آزمایش قرار گیرند و آنهائی كه واكنش مثبت دارند به كشتارگاه اعزام گردند . در مورد دامهای مشكوك باید پس از گذشت 2 ماه از تست اول ، آزمایش مجددی را انجام داد و چنانـچه در مرحله دوم نیز دامی مشكوك بود به كشتارگاه اعــزام گردد .
در تست اولیه باید بدقت ، آزمـایشات بالینی بر روی تمام گاوها صورت گیرد تا اطمینان حاصـل نمود كه مــوارد پیشرفته بیماری كه ممكــن است واكنش منفی نشان دهند ، در گله وجود ندارد .
2-رعایت مقررات بهداشتی : باید آخور و آبشخور دامها را تمیز نموده و با محلول پنج در صــد فنل و یا كرزول ضد عفونـی نمود . همچنین لازم است دامهای مشكــوك را جهت انجام آزمایش مجدد از بقیه دامها جدا نمود . باید توجه داشت كه پس از اعدام دامهای مبتلا ، بیماری سل با ورود گاوهای جدید و جایگزین وارد گله نگردد .
و باید گاوهـای جایگزین از گلـه هائی خریداری شوند كه دارای گواهــی سلامت هستند و چنانچه چنین گله هائی وجود نداشته باشد باید گاوهای فوق را آزمایش سل نموده و بطور مجزا نگاه داشت و سپس 60 روز بعد مجدداً آنها را تست نمود . تغذیه گوساله های جایگزین با شیر عاری از میكروب سل ( پس از پاستوریزاسیون ) یا با شیر گاوهای سالم صورت گیرد . همچنین كارگران گاوداری نیز باید مورد معاینه قرار گیرند زیرا ممكن است در اثر آلودگـی به مایكو باكـتریوم توبركولوزیس ، واكنش مثبت زود گذری در گاوهای گله ایجاد نمایند . همچنین انسان ممكــن است بعنوان منشا آلودگی مایكو باكتریوم بوویس نیز باشد .
تست توبركولین :
امروزه در دنیا هنوز هم اساس همه طرحهای ریشكنی بیماری سل روش تست و كشتار ( و در كنار آن مراقبتهای كشتارگاهی ) است . تست توبركولین به چندین روش انجام می شود كه شامل موارد زیر است :
1-تست بین جلدی منفرد ( Single I ntradermal Test )
2-تست Short Termal
3-تست Stormont
4-تست مقایسه ای یا Comparative Test در هنگام وجود بیماری ین یا واكسیناسیون بر علیه بیماری ین و یا وجود سل مرغـــی یا پوستی ( با عامل مایكـوباكتریومهای ساپروفیت ) از تست مقـایسه ای استفاده میشود . گاه بعلت وجود گونه باسیل سل انسـانی ( مایكو باكتریوم توبركولوزیس ) در گاو ، حسـاسیتی در هنگام تست ایجاد می شود ، یعنی گاو بوسیله كارگر مسلول واكنش مثبت پیدا می كند كه با آزمایش فوق نمی توان این دو نوع مایكـوباكتریوم ( بوویس و توبركولوزیس ) را از هم تشخیص داد . در ایران اساس طرح مبارزه با سل گاوی استفاده از تست مقایسه ای بین جلدی است .
در رابطه با بیماری سل و تست توبركولین توجه به نكات زیر مهم میباشد :
در رابطه با دامها ، منشا اصلی ایجاد آلودگی گاوهای آلوده میباشند و تمام دامهائی كه در برابر تست توبركــولین واكنش مثبت نشان میدهند توانائی انتشار بیماری به حیوانات سـالم را دارند . معمولاً حساسیت توبركولین در دامها 6 هفته بعد از آلودگـی اولیه و در انسانها 10-2 هفته بعد از آلـودگـی ظاهر میشود . البته زمان شكل گیری و بروز پدیده حساسیت نسبت به توبركولین در انسان و حیوان بعد از ابتلا به عفونت سلی بستگــی مستقیم به تعداد باسیلهای وارده به بدن و قدرت تكثیر آنهــا دارد ، موقعی كه تعداد زیادی باسیل بیماریزا به یك بدن مستعد وارد شود ممكن است ظرف مدت 7-5 روز واكنش یاد شده مثبت شود .
بطور كلی دو گروه از گاوهای آلوده مهم هستند :
الف :گاوهای با جراحت پیشرفته بیمــاری كه باسیلهـا از طریق این دسته دامهـا به نوعی با جریان هوای تنفسی ، پوست یا مجرای روده در ارتباط هستند و این دسته از گاوها انتشار دهنده های مشخص بیماری هستند و ممكن است نسبت به تست توبركولین واكنش نشان ندهند .
ب :گاوهــای در مـرحلـه اولیه بیمـاری قبل از اینكـه هر گـونه جراحـتی مشـاهده شود ممكــن است مایكو باكتریومهای زنده را از طریق موكوس بینی و نای دفع كنند .
واین دسته از گاوها تا6 هفته بعد از آلودگی به تست توبركولین واكنش مثبت نشان نمی دهند .
توبركولین :
بطور كلی عصاره میكرب سل ( انسانی ، گاوی ، مرغی ) توبركولین نام دارد. یكنوع توبر كولین بنام P. P. D ( Purifide . Protein . Derivative ) است . P. P. D به شكل زیر تهیه میگردد :
ابتدا باسیل سـل را در محیطهای شیمیائی كشت مـی دهند و سپس محصـول بدست آمده را بوسیله بخار در اتو كلاو میكشند . در مرحله بعد حاصل را از صافیهای مخصوص عبور داده و بوسیله اسید تری كلرواستیك ته نشین مـی كنند . ماده بدست آمده را بطـور مكــرر شستشو داده و حاصـل را در محلولهای تامپون تعلیق می كنند . آنچـه بدست می آید همان P. P. D است كه در تست توبركولین مـورد استفاده قــرار میگیرد . هر سانتیمتر مكعب توبركولین P. P. D پستانداری محتوی 2 میلــی گرم و P. P. D مرغی حاوی 0.5 میلــی گرم پروتئین خالص است .
واكنش تست توبركولین :
در اینجا لازم است در ابتدا مروری اجمالی بر ساختمان پوست داشته باشیم .
ساختمان پوست :
پوست از سـه لایه تشكیــل شده است كه شامل اپیدرم ، درم و هـیپودرم می باشد . اپیدرم از خارج بداخل شامل طبقه شاخی ( كراتین ) ، طبقه شفاف ( ماده كراتینی دارای سلولهای پهن و فشرده فاقد هسته ) ، طبقه دانه دار ( 6-2 ردیف سلول لوزی شكل وهسته دار ) ، طبقه خاردار ( چندین ردیف سلول چندضلعی و بی قاعده وهسته دار ) ، طبقه زایشی ( شامل یك ردیف سلول استوانه ای كوتاه ) میباشد . درم از خارج بداخل شامل طبقه پردی ( شامل بافت همبند سست دارای رشته های كلاژن و الا ستیك ، سلولهای فیبروبلاست و ماكروفاژ و ماست سل ، عروق خونی و اعصاب زیاد ) و طبقه مشبك ( شامل بافت همبند سخت غیر منظم دارای رشته هـای كلاژن بیشتر و عروق خونـی كمتر ) است . هیپودرم از بافت همبندی ( دارای رشـته های الاستیـك و كلاژن و مقـادیر زیادی بافت چربی و همـچنین عــروق خونی و لنفی و اعصاب و غدد عرق ) تشكیل شده است .
تزریق توبركولین باید در ناحیه درم ( بین جلدی ) صورت گیرد . پس از تزریق در ظرف مدت 24 تا 72 ساعت واكنش ازدیاد حساسیت تیپ تاخیری ( نوع 4 ) اتفاق مــی افتد . بدین شكل كه پس از تزریق آنتی ژن ( P . P . D ) در ناحیه بین جلد ( درم ) ، T سلهــای حسـاس گــردش خـون ( در دام آلـوده ) با P . P . D تزریقی تماس یافته و نوعی واكنشهــای ایمو نو لوژیك متوالی اتفاق مـی افتد كه هـجوم ( نفوذ ) لنفوسیتها و ماكــروفاژها را به محل تحریك آنتی ژنیـك به اوج خود می رساند . این هـجوم در یك دوره زمانی 24 تا 72 ساعت اتفاق می افتد .
مراحل مختلف این واكنشها بشرح زیر است :
همانطور كه در ساختمان پوست شرح داده شد در ناحیه درم سلولهــائی بنام ماست سـل و ماكروفاژ وجود دارد كه نقش عمده ای را در تكوین واكنشهای ایمنو لو ژیك ایفاء می كنند بدین ترتیب كه پــس از تزریق P . P . D در ناحیه درم ، ماست سلهای موجود در اطراف محل تزریق ، دانه های متاكرومیزیا ( موكــوپلی- ساكاریدهای سولفاته بصورت هپارین ، هیستامین و در برخی حیوانات سروتونین ) خود را آزاد كرده و در نتیجه باعث انبساط عــروق و افـزایش نفـوذ پذیری آنها می شـوند و در نهایت این عمــل باعث می شود تعدادبیشتری T سل از عروق بطرف محل تزریق مهاجرت كنند . همچنین قرمزی و تورم سفت و سخت در محل تزریق ایجاد می شود . این عمل 24 تا 48 ساعت بعد از تزریق اتفاق می افتد .
همچنین پس از تزریق P . P . D در ناحیه درم ، آنتی ژن تحت تاثیر پدیده فاگو سیتوز ( بیگانه خواری ) ماكروفاژها قرار می گیرد و توسط این سلولها هضم وتخریب می شوند . جهت انجام این عمل ماكروفاژ در مجاورت آنتی ژن قرار گرفته و به آن می چسبد . چسبیدن بطــور مستقیم یا غیـــر مستقیم یعنی با دخـالت گــیرنده یا رسپتورهای عامل كمپلـمان و آنتی بادی انجام می گیرد .
به این ترتیب كه عامل مكمل و پادتن ( I Gg ) موجود در محیــط ، سطح آنتـی ژن را می پوشانـند و در این حالت توسـط رسپتورهای عامـل كمپلمان و آنتــی بادی گــرفتار می شوند . سپس با پدیده آندو سیتوز ، آنتی ژن در داخل فاگــو زوم بدام می افتد . در مرحله بعد كیسه های لیزوزومی اطراف فاگو زوم را گرفته و غشائی ( Fusion ) بین فاگو زوم و لیزوزوم ایجاد شده تا فاگــو لیزوزوم شكـل گیرد . به این ترتیب آنزیمهـا بر روی آنتی ژن ( یا باكتری ) ریخته شده و آن را متلاشی می كنند
علاوه بر این ماكروفاژها اولین مرحله از شناخت آنتی ژن را به عهده داشته و بعد از مراحـل دیگر پاسخ ایمنی شكل می گیرد . به این ترتیب كه ماكــروفاژها آنتی ژن را با تمـاس مستقیم به لنفوسیتهـای T عرضه می كنند و پس از آن همه فعالیتها مستقیماً توسط این سلولها شروع می شود . جهت عرضه آنتـی ژن توسط ماكــروفاژ ابتدا آنتی ژن توسط ماكــروفاژ بلع شده ( قبلاً در این ارتباط توضیح داده شـده است ) و سپس ماكروفاژ آن را خرد می كند و بخشی از این آنتی ژن را كه شامل 12-6 اسید آمینه است در جایگاهی بنام شكاف ( Cleft ) در ملكول MHC جای داده و ماكروفاژ در تماس مستقیم با T . cell قرار می گـیرد .
به این ترتیب ماكروفاژ آنتی ژن را به T . cell عرضه می كند . از طرف دیگر در سطح لنفوسیتهای T نیز گیرنده های زیادی وجـود دارد كه یك نوع آن بنام T . C . R ( T . Cell . Receptor ) ، قادر به اتصال با آنتــی ژن عرضه شده است .
T . C . R گلیكــو پروتئینــی با وزن ملــكــولی 50-40 هــزار دالــتون و از خانــواده ایمنوگلبولینها است و از دو زنجیره ( بتا ، آلفا یا گاما، دلتا ) تشكیل شده و دارای دو بخش Constant یا ثابت ( C ) و Variable ( V ) یا متغیر می باشد . اما T . C . R خــود در كنار ملكـولی بنام CD3 ( كه در سطــح T . Cell است ) و به كمك M . H . C می تواند آنتی ژن را بشناسد . بنابر این در مجموع وقتی MHC/Ag به CD3/TCR متصل شود ابتدا آنزیمــی در غشاء بنام فسفـو دی استراز فعال می شــود .
فعال شدن این آنزیم باعث می شود فسفاتیدیل اینوزیتول دی فسفات تحـریك شود و به دو مجمـوعه بنام دی آسیل گلیسـرول و اینوزیتول تری فسفـات ( به اینوزیتول دی و بعد اینوزیتول مـنو فسفـات تبدیل شـود ) تبدیل مـی شـود فسفاتیدیل اینوزیتول باعث می شود معبر ( یونوفر ) Ca ++ در داخل غشاء باز شـــود و دیگر اینكه كلسیـم موجـود در رتیكـولو آندوپلاسمیك را آزاد مـی كند .
دی آسیل گلیسرول آنزیم پروتئیــن كیناز C را فعـال می كند كه باعث افزایش ورود كلسیم درداخل سیتوپلاسم می شود . افزایش میزان Ca ++ باعث فعال شدن گروهی از پروتئینها می گردد كه امكـان نسخه برداری ( Transcription ) از روی گروهی از ژنها ( از جملـه ژن گاما ، انترفرون ، اینترلوكینها و … ) را فراهم مـی آورد و بدینترتیب مـواد نامبرده فوق تولید مـی شوند . هر یك از این واسطه های تولید شده به نوبه خـود وارد عمل شده و بدین ترتیب باعث هجوم لنفوسیتها و ماكرو فاژها به محل تزریق می شوند . تماس سیستم ایمنی با آنتی ژن باعث می شود آزاد شدن این فراورده های حلال ادامه یابد .