sanjagak
02-02-2011, 01:35 PM
http://www.hamshahrimags.com/Images/News/Smal_Pic/25-10-1389/IMAGE634307881199692500.jpg
آورده*اند که سالیانی دور (تقریبا هشت ماه پیش) دو ببر با امیدهای دور و آرزوهای دراز، از خانه و کاشانه خویش در بلاد روس به ایران آمدند و ایران نیز در گرو آنها، پلنگان به روس داد. ببرها در ایران خون بسیار ریختند و کره**خران فراوان دریدند (چون به*هر حال سبزی نمی*خوردند) اما ببر نریان به احتمال 60 درصد به درد مشمشه هلاک شد و ببر ماده (که گیسش بریده*باد!) امید که زودتر هلاک شود.
سایت گروه مجلات همشهری-عرفان خسروی:آورده*اند که سالیانی دور (تقریبا هشت ماه پیش) دو ببر با امیدهای دور و آرزوهای دراز، از خانه و کاشانه خویش در بلاد روس به ایران آمدند و ایران نیز در گرو آنها، پلنگان به روس داد. ببرها در ایران خون بسیار ریختند و کره**خران فراوان دریدند (چون به*هر حال سبزی نمی*خوردند) اما ببر نریان به احتمال 60 درصد به درد مشمشه هلاک شد و ببر ماده (که گیسش بریده*باد!) امید که زودتر هلاک شود.
آخرین ببر ایران در پارک ملی گلستان در سال 1337 شکار شد و پس از آن دیگر خبری از ببر در ایران نبود. اما پیش از این ببر ایرانی در منطقه مازندران و در جنگل*های هیرکانی (جنگل*های مازندران و گیلان تا منطقه سرخس) پراکندگی داشته و جمعیت آن بسیار زیاد بوده است به شکلی که ظل السطان (برادر ناصرالدین*شاه و حاکم اصفهان) در کتاب تاریخ مسعودی می*نویسد:«در برنامه شکاری که در میانکاله داشتم 35ببر شکار کردم.»
آیا ببر سیبری همان ببر مازندران است؟
دقیقا خیر. اما تقریبا شاید! ببر مازندران در غربی*ترین ناحیه پراکنش گونه ببر زندگی*می*کرده (از غرب چین تا دریای سیاه) و ببر سیبری در شرقی*ترین ناحیه (منتهی*الیه شرق آسیا). اما تحقیقی که در سال 2009 نتایج آن از سوی تعدادی دانشمند انگلیسی و آمریکایی منتشر شد و با هزینه انستیتوی ملی سرطان در آمریکا و انستیتوی ملی سلامت همین کشور انجام*شده بود، مدعی بود از میان نُه زیرگونه ببرها، ببرهای سیبری و مازندران فوق*العاده به هم نزدیک*بوده*اند.
معلوم نیست این نتایج برای اولین بار به گوش کدام یک از دو طرف رسید. چندی پیش وزیر محیط زیست روسیه که در راس هیاتی با مسؤولان سازمان حفاظت محیط زیست ایران ملاقات کرد، خواستار دریافت دو قلاده پلنگ ایرانی و احیای نسل این حیوان در کشور روسیه شد. مسؤولان ایرانی هم به شرط تحویل دو قلاده ببر توسط روسیه موافقت کردند دو پلنگ ایرانی را به این کشور بفرستند. سرانجام هشت ماه پیش باوجود انتقادات کارشناسان داخلی و فشارهای رسانه*ای و گروه*های مردم*نهاد در روسیه، با تاکیدات رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، جهت احیای نسل ببر مازندران و با موافقت مستقیم نخست*وزیر روسیه، دو قلاده ببر نر و ماده سیبری به ایران آمدند تا پس از مدت کوتاهی نگه*داری در قفس باغ وحش ارم (که قراربود یک ماه باشد) به میانکاله بروند. خوشبختانه پلنگ*های ایرانی که در زمان ورود ببرهای روسی با یک هواپیمای اختصاصی روسی به مرکز تحقیقات «سوچی» منتقل شدند در سلامت کامل به سر می*برند و نخست وزیر روسیه ولادیمیر پوتین، تاکنون چندین بار شخصا از آنها بازدید کرده است. به*هرحال نه ببرها توانستند به داد میانکاله برسند و نه میانکاله مأمن ببرهای زبان*بسته شد. طی این هشت ماه، ببرها در باغ وحش ارم تهران به*سر می*بردند و اعتبار لازم برای انتقال آنها آماده *نمی*شد. ظاهرا طرف روس ریگی به کفش داشته، زیرا ببرها را پیش از موعد مورد توافق، به ایران انتقال*دادند. از یک ماه پیش ببرها دچار اسهال شدند که با کوشش دامپزشکان سازمان محیط زیست این علائم درمان شدند اما پس از ده روز زخم*های پوستی، اشکال در تنفس و آبریزش بینی در ببرها دیده *شد که به تحلیل نیروی بدنی ببرها انجامید تا اینکه ببر نر در پنجشنبه نهم دی*ماه جان باخت. اندکی پیش*تر دو قلاده شیر نیز در باغ وحش ارم بر اثر بیماری تنفسی*ای که منجر به خونریزی بینی می*شود، تلف *شده* بودند. هم*اکنون وضعیت ببر ماده و شیرهای دیگر باغ وحش مساعد نیست. محمدباقر*صدوق (معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست) با انتقاد از عملکرد سازمان محیط زیست در اختصاص*ندادن بودجه به پروژه احیای ببر مازندران، می*گوید: «تاکنون هیچ پولی برای پروژه *احیای ببر مازندران اختصاص داده *نشده و ما تنها یک 80 میلیون تومان در میانکاله صرف تعمیر پاسگاه محیط*بانی کرده*ایم.» وی مسؤولیت مرگ ببر سیبری را متوجه خود می*داند و البته اضافه*می*کند: «ما هزینه*ای برای نگه*داری این ببر نکردیم و تمام هزینه*ها به*عهده باغ وحش ارم بوده *است.» او ادامه می*دهد:«تمام تلاش*های ما برای احیای میانکاله بود تا به*واسطه آن بتوانیم ببرها را به آنجا انتقال دهیم و در واقع با یک تیر دو نشان بزنیم؛ یکی احیای میانکاله و دوم احیای دوباره نسل ببر مازندران. اما متاسفانه هیچ پولی به این پروژه اختصاص پیدا نکرد و تنها یک میلیون و 600 هزار دلار اعتبار گرفتیم تا میانکاله را احیا کنیم.»
از عبید زاکانی جمله*ای آمده است که «حکایت آن شیر که ... .»
گفته*های متناقض
مجید مقدم (معاون دفتر محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست): «در حال حاضر نمی*توان به قطعیت گفت که این بیماری چه بوده است ولی آنچه مسلم است این بیماری منشا باکتریایی دارد که علائم وجود زخم*های پوستی، علائم تنفسی و ترشحات بینی است.»
محمدباقر صدوق (معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست): «به احتمال 60 درصد این بیماری همان مشمشه است. اگر این بیماری مشمشه باشد باید دیگر حیواناتی که علائمی از این بیماری را نشان می*دهند نیز کشته شوند و آنها را دفن کنیم.»
هوشنگ ضیایی (مشاور سازمان محیط زیست): «بیماری احتمالا مشمشه است و البته ما که با ببرها تماس داشتیم، هم*اکنون تحت نظر پزشک هستیم و آنتی*بیوتیک مصرف می*کنیم.»
امیر الهامی (مدیر باغ وحش پارک ارم تهران): «در زمان تحویل این دو قلاده ببر سیبری به باغ وحش ارم، سازمان محیط زیست هیچ شناسنامه سلامتی را تحویل باغ وحش نداد و تنها به یک برگه واکسینه شدن ببرها کفایت کرد. دامپزشک خود محیط زیست زمانی که ببر را مورد معاینه قرار داد تست FIV گرفت که همان «ایدز گربه*سانان» محسوب می*شود؛ این یکی از احتمالات بود. از سوی دیگر تشخیص [نوعی] بیماری را داد که ناشی از مصرف «گوشت خر» است. آنها اعلام کرده*اند که ببر این بیماری را از شیرهای باغ وحش گرفته است، در حالی که شیرهای باغ وحش بعد از ابتلای ببر، به این بیماری مبتلا شده*اند. پس ما هم می*توانیم بگوییم که شیرهای باغ وحش ارم، از ببر سیبری بیماری گرفته*اند.» او اضافه می*کند: «ببرها و شیرها در محیطی کاملا جدا زندگی* می*کردند و حتی دو ببر در کنار هم قرار نداشتند.»
مشمشه چیست؟
این بیماری ناشی از عفونت یک باکتری به نام Burkholderia mallei است. مهم*ترین میزبان*های این انگل فردسمان (اسب*ها و کرگدن*ها) هستند. این بیماری در آمریکای شمالی ریشه*کن شده* است، اما در آسیا، آناتولی و آفریقا هنوز به کشتار اسب*ها و خرها مشغول *است. جز این حیوانات، گاو و گوسفند، انسان و گوشتخوارانی که از حیوانات بیمار تغذیه *می*کنند نیز در معرض بیماری هستند. این بیماری اغلب از راه ترشحات تنفسی، بلع مواد غذایی و آبشخورهای مشترک و گاهی تماس پوستی (در صورت زخمی *بودن پوست) انتقال می*یابد. این بیماری واکسن و روش پیشگیری از طریق ایمن*سازی ندارد و اهم روش*های کنترل بیماری عبارتند از رعایت شرایط قرنطینه*ای کامل و پیشگیری از هر گونه تردد دام*های مشکوک. این بیماری مشترک بین انسان و حیوان به*شدت کشنده است.
ایدز گربه*سانان چیست؟
ویروس ایدز گربه*سانان (FIV)، تنها نوع ویروس شناخته*شده مربوط به حیواناتی غیراز نخستی*ها (میمون*ها و انسان*ها) است که منجر به بیماری*ای شبیه ایدز می*شود؛ گرچه گربه*های مبتلا به این بیماری تا سال*ها می*توانند با سلامت زندگی*کنند. انتقال این ویروس از طریق گازگرفتن و وارد شدن ویروس به جریان خون است. همین*طور تماس مخاطی نیز می*تواند موجب انتقال بیماری شود.
این بیماری در برخی گربه*های بزرگ به*ویژه شیرهای آفریقایی همه*گیر است و برخلاف گربه*های خانگی، نشانه*های بیماری در آنها بروز نمی*کند، زیرا آنها از نظر تکاملی در برابر این*بیماری مصون هستند.
منبع : گروه مجلات همشهری
آورده*اند که سالیانی دور (تقریبا هشت ماه پیش) دو ببر با امیدهای دور و آرزوهای دراز، از خانه و کاشانه خویش در بلاد روس به ایران آمدند و ایران نیز در گرو آنها، پلنگان به روس داد. ببرها در ایران خون بسیار ریختند و کره**خران فراوان دریدند (چون به*هر حال سبزی نمی*خوردند) اما ببر نریان به احتمال 60 درصد به درد مشمشه هلاک شد و ببر ماده (که گیسش بریده*باد!) امید که زودتر هلاک شود.
سایت گروه مجلات همشهری-عرفان خسروی:آورده*اند که سالیانی دور (تقریبا هشت ماه پیش) دو ببر با امیدهای دور و آرزوهای دراز، از خانه و کاشانه خویش در بلاد روس به ایران آمدند و ایران نیز در گرو آنها، پلنگان به روس داد. ببرها در ایران خون بسیار ریختند و کره**خران فراوان دریدند (چون به*هر حال سبزی نمی*خوردند) اما ببر نریان به احتمال 60 درصد به درد مشمشه هلاک شد و ببر ماده (که گیسش بریده*باد!) امید که زودتر هلاک شود.
آخرین ببر ایران در پارک ملی گلستان در سال 1337 شکار شد و پس از آن دیگر خبری از ببر در ایران نبود. اما پیش از این ببر ایرانی در منطقه مازندران و در جنگل*های هیرکانی (جنگل*های مازندران و گیلان تا منطقه سرخس) پراکندگی داشته و جمعیت آن بسیار زیاد بوده است به شکلی که ظل السطان (برادر ناصرالدین*شاه و حاکم اصفهان) در کتاب تاریخ مسعودی می*نویسد:«در برنامه شکاری که در میانکاله داشتم 35ببر شکار کردم.»
آیا ببر سیبری همان ببر مازندران است؟
دقیقا خیر. اما تقریبا شاید! ببر مازندران در غربی*ترین ناحیه پراکنش گونه ببر زندگی*می*کرده (از غرب چین تا دریای سیاه) و ببر سیبری در شرقی*ترین ناحیه (منتهی*الیه شرق آسیا). اما تحقیقی که در سال 2009 نتایج آن از سوی تعدادی دانشمند انگلیسی و آمریکایی منتشر شد و با هزینه انستیتوی ملی سرطان در آمریکا و انستیتوی ملی سلامت همین کشور انجام*شده بود، مدعی بود از میان نُه زیرگونه ببرها، ببرهای سیبری و مازندران فوق*العاده به هم نزدیک*بوده*اند.
معلوم نیست این نتایج برای اولین بار به گوش کدام یک از دو طرف رسید. چندی پیش وزیر محیط زیست روسیه که در راس هیاتی با مسؤولان سازمان حفاظت محیط زیست ایران ملاقات کرد، خواستار دریافت دو قلاده پلنگ ایرانی و احیای نسل این حیوان در کشور روسیه شد. مسؤولان ایرانی هم به شرط تحویل دو قلاده ببر توسط روسیه موافقت کردند دو پلنگ ایرانی را به این کشور بفرستند. سرانجام هشت ماه پیش باوجود انتقادات کارشناسان داخلی و فشارهای رسانه*ای و گروه*های مردم*نهاد در روسیه، با تاکیدات رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، جهت احیای نسل ببر مازندران و با موافقت مستقیم نخست*وزیر روسیه، دو قلاده ببر نر و ماده سیبری به ایران آمدند تا پس از مدت کوتاهی نگه*داری در قفس باغ وحش ارم (که قراربود یک ماه باشد) به میانکاله بروند. خوشبختانه پلنگ*های ایرانی که در زمان ورود ببرهای روسی با یک هواپیمای اختصاصی روسی به مرکز تحقیقات «سوچی» منتقل شدند در سلامت کامل به سر می*برند و نخست وزیر روسیه ولادیمیر پوتین، تاکنون چندین بار شخصا از آنها بازدید کرده است. به*هرحال نه ببرها توانستند به داد میانکاله برسند و نه میانکاله مأمن ببرهای زبان*بسته شد. طی این هشت ماه، ببرها در باغ وحش ارم تهران به*سر می*بردند و اعتبار لازم برای انتقال آنها آماده *نمی*شد. ظاهرا طرف روس ریگی به کفش داشته، زیرا ببرها را پیش از موعد مورد توافق، به ایران انتقال*دادند. از یک ماه پیش ببرها دچار اسهال شدند که با کوشش دامپزشکان سازمان محیط زیست این علائم درمان شدند اما پس از ده روز زخم*های پوستی، اشکال در تنفس و آبریزش بینی در ببرها دیده *شد که به تحلیل نیروی بدنی ببرها انجامید تا اینکه ببر نر در پنجشنبه نهم دی*ماه جان باخت. اندکی پیش*تر دو قلاده شیر نیز در باغ وحش ارم بر اثر بیماری تنفسی*ای که منجر به خونریزی بینی می*شود، تلف *شده* بودند. هم*اکنون وضعیت ببر ماده و شیرهای دیگر باغ وحش مساعد نیست. محمدباقر*صدوق (معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست) با انتقاد از عملکرد سازمان محیط زیست در اختصاص*ندادن بودجه به پروژه احیای ببر مازندران، می*گوید: «تاکنون هیچ پولی برای پروژه *احیای ببر مازندران اختصاص داده *نشده و ما تنها یک 80 میلیون تومان در میانکاله صرف تعمیر پاسگاه محیط*بانی کرده*ایم.» وی مسؤولیت مرگ ببر سیبری را متوجه خود می*داند و البته اضافه*می*کند: «ما هزینه*ای برای نگه*داری این ببر نکردیم و تمام هزینه*ها به*عهده باغ وحش ارم بوده *است.» او ادامه می*دهد:«تمام تلاش*های ما برای احیای میانکاله بود تا به*واسطه آن بتوانیم ببرها را به آنجا انتقال دهیم و در واقع با یک تیر دو نشان بزنیم؛ یکی احیای میانکاله و دوم احیای دوباره نسل ببر مازندران. اما متاسفانه هیچ پولی به این پروژه اختصاص پیدا نکرد و تنها یک میلیون و 600 هزار دلار اعتبار گرفتیم تا میانکاله را احیا کنیم.»
از عبید زاکانی جمله*ای آمده است که «حکایت آن شیر که ... .»
گفته*های متناقض
مجید مقدم (معاون دفتر محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست): «در حال حاضر نمی*توان به قطعیت گفت که این بیماری چه بوده است ولی آنچه مسلم است این بیماری منشا باکتریایی دارد که علائم وجود زخم*های پوستی، علائم تنفسی و ترشحات بینی است.»
محمدباقر صدوق (معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست): «به احتمال 60 درصد این بیماری همان مشمشه است. اگر این بیماری مشمشه باشد باید دیگر حیواناتی که علائمی از این بیماری را نشان می*دهند نیز کشته شوند و آنها را دفن کنیم.»
هوشنگ ضیایی (مشاور سازمان محیط زیست): «بیماری احتمالا مشمشه است و البته ما که با ببرها تماس داشتیم، هم*اکنون تحت نظر پزشک هستیم و آنتی*بیوتیک مصرف می*کنیم.»
امیر الهامی (مدیر باغ وحش پارک ارم تهران): «در زمان تحویل این دو قلاده ببر سیبری به باغ وحش ارم، سازمان محیط زیست هیچ شناسنامه سلامتی را تحویل باغ وحش نداد و تنها به یک برگه واکسینه شدن ببرها کفایت کرد. دامپزشک خود محیط زیست زمانی که ببر را مورد معاینه قرار داد تست FIV گرفت که همان «ایدز گربه*سانان» محسوب می*شود؛ این یکی از احتمالات بود. از سوی دیگر تشخیص [نوعی] بیماری را داد که ناشی از مصرف «گوشت خر» است. آنها اعلام کرده*اند که ببر این بیماری را از شیرهای باغ وحش گرفته است، در حالی که شیرهای باغ وحش بعد از ابتلای ببر، به این بیماری مبتلا شده*اند. پس ما هم می*توانیم بگوییم که شیرهای باغ وحش ارم، از ببر سیبری بیماری گرفته*اند.» او اضافه می*کند: «ببرها و شیرها در محیطی کاملا جدا زندگی* می*کردند و حتی دو ببر در کنار هم قرار نداشتند.»
مشمشه چیست؟
این بیماری ناشی از عفونت یک باکتری به نام Burkholderia mallei است. مهم*ترین میزبان*های این انگل فردسمان (اسب*ها و کرگدن*ها) هستند. این بیماری در آمریکای شمالی ریشه*کن شده* است، اما در آسیا، آناتولی و آفریقا هنوز به کشتار اسب*ها و خرها مشغول *است. جز این حیوانات، گاو و گوسفند، انسان و گوشتخوارانی که از حیوانات بیمار تغذیه *می*کنند نیز در معرض بیماری هستند. این بیماری اغلب از راه ترشحات تنفسی، بلع مواد غذایی و آبشخورهای مشترک و گاهی تماس پوستی (در صورت زخمی *بودن پوست) انتقال می*یابد. این بیماری واکسن و روش پیشگیری از طریق ایمن*سازی ندارد و اهم روش*های کنترل بیماری عبارتند از رعایت شرایط قرنطینه*ای کامل و پیشگیری از هر گونه تردد دام*های مشکوک. این بیماری مشترک بین انسان و حیوان به*شدت کشنده است.
ایدز گربه*سانان چیست؟
ویروس ایدز گربه*سانان (FIV)، تنها نوع ویروس شناخته*شده مربوط به حیواناتی غیراز نخستی*ها (میمون*ها و انسان*ها) است که منجر به بیماری*ای شبیه ایدز می*شود؛ گرچه گربه*های مبتلا به این بیماری تا سال*ها می*توانند با سلامت زندگی*کنند. انتقال این ویروس از طریق گازگرفتن و وارد شدن ویروس به جریان خون است. همین*طور تماس مخاطی نیز می*تواند موجب انتقال بیماری شود.
این بیماری در برخی گربه*های بزرگ به*ویژه شیرهای آفریقایی همه*گیر است و برخلاف گربه*های خانگی، نشانه*های بیماری در آنها بروز نمی*کند، زیرا آنها از نظر تکاملی در برابر این*بیماری مصون هستند.
منبع : گروه مجلات همشهری