Dr.Hossein.M.Al
12-25-2009, 09:18 PM
جفت*كردن گونه*هاي خويشاوند همخوني ناميده مي*شود. گونه*هاي جديد حيوانات شيرده كه از طريق تلقيح*مصنوعي و يا جفت*گيري*طبيعي توليد شده*اند، وارث برخي از تركيبات ژنتيكي از هريك از والدين خود مي*باشند. اگر والدين خويشاوند باشند، برخي از ژن*هاي منتقل شده به نتاج توسط هريك از والدين درواقع نمونه يكسان ژن*هايي است كه در اجدادشان نيز يافت شده است. اجدادي كه درواقع خويشاوندي والدين را سبب شده*اند. اگر رابطه ژن*هاي والدين افزايش پيدا كند، احتمال اينكه جفت*هاي ژني در نتاج، نمونه يكساني از ژن*هاي موجود در اجداد يك نسل قبل خود باشند، افزايش پيدا مي*كند. يك چنين ژن*هايي را ژن*هاي يكسان وراثتي مي*نامند.
حد نهايي در همخوني، جفت كردن حيوان با خودش است. اين فرآيند در بسياري از گونه*هاي حيواني امكان*پذير است، زيرا هرگونه، قادر به توليد سلول*هاي جنسي نر و ماده مي*باشد. فرض كنيد كه يك گياه داراي ژنوتيپ Bb در برخي از بخش*هاي ساختمان كرومزومي خود مي*باشد. به دليل اينكه سلول*هاي جنسي نيمي از مواد ژنتيكي گياه را دربر دارد، نيمي از تمام سلول*هاي جنسي حامل B و نيمي حامل b براي سلول*هاي نر و ماده مي*باشند. اگر گياه خودلقاحي داشته باشد، نتاج BB، Bb و يا bb در نسبت*هاي 1:2:1 خواهد بود. هر گونه BB براي آلل B هموزايگوس ناميده مي*شود.
در حاليكه گونه*هاي bb براي آلل b هموزايگوس هستند. گونه*هاي Bb به علت اينكه در مواد ژنتيكي خود، حاصل B و b مي*باشند، هتروزايگوس ناميده مي*شوند. اگر نتاج يك گياه خودلقاح، خود نيز خودلقاح شود، تنها نتاج BB از گونه*هاي BB و نتاج Bb از گونه**هاي bb حاصل مي*شوند. گونه*هاي Bb دوباره BB، Bb و bb را در نسبت*هاي 1:2:1 توليد خواهند كرد. اين روند كه در نسل*هاي متعدد ادامه داشته است، براي افزايش فراواني گونه*هاي BB و bb (هموزايگوس) و كاهش تعداد گونه*هاي Bb در هرنسل به نصف تعداد، ادامه خواهد يافت. خود لقاحي در پستانداران همچون گاوهاي شيري امكان*پذير نمي*باشد. اما در فرآيندي مشابه (ذكر شده در بالا) به نام همخوني افزايش فراواني هموزايگوسي و كاهش فراواني هتروزايگوسي در تمام گونه*ها رخ مي*دهد.
همخوني، فراواني ژني كه در واقع تعداد كلي ژن*هاي B و b در يك جمعيت مي*باشد را تغيير نمي*دهد. همخوني تنها آرايش و تركيب آن دسته از ژن*ها در جفت*هاي BB، Bb و يا bb را تغيير مي*دهد. اگر برخي از آن تركيبات نابارور باشند، يك فرآيند گزينشي رخ خواهد داد كه فراواني ژني را تغيير مي*دهد.
انجام عمل همخوني در گاو*هاي شيري:
حيوان*هاي همخون در مقايسه با حيوانات غيرهمخون، در موقعيت*هاي كرومزومي بيشتري هموزايگوس مي*شوند. نكته مثبت اين قضيه (همخوني) اين است كه نوع ارثي اسپرم يا سلول*هاي تخمك در گونه*هاي همخون، از گونه*هاي غيرهمخون بيشتر قابل پيش*بيني است. گونه*هاي BB يا bb تنها قادر به توليد اسپرم و سلول*هاي تخمك B يا b هستند. هتروزايگوت Bb تنها قادر به توليد توليد اسپرم و تخمك B يا b مي*باشد. اگر حيوان همخون، غالب باشد و اين غالبيت را با قاعده منتقل كرده باشد، نكات مثبت و فوايد آن غيرقابل انكار است.
همخوني همچنين مي*تواند براي پاكسازي يك دسته دامي داراي ژن*هاي نامطلوب (مضر) نهفته و مغلوب به كار رود. وقتي اين ژن*هاي نامطلوب در حالت همزايگوس (bb) ديده مي*شوند، شرايط اغلب بسيار مهلك است. اين ميزان مهلكي ممكن است خيلي زود در مراحل رشد جنيني آغاز شود، امري كه در واقع شكستي براي پرورش دهندگان گاو شيري محسوب مي*شود. اگر ژن*ها خيلي خطرناك نباشند (نيمه كشنده Semi lethal) و حيوان زنده بماند، بازهم در مجموع بي*ثمر خواهد بود و هيچ سودي دربر نخواهد داشت. بيشتر گونه*هاي حيواني (بخصوص گاو*هاي شيري و حتي انسان*ها) حامل ميزان كمتري ژن*هاي كشنده يا نيمه*كشنده نهفته در حالت هتروزايگوس (Bb) مي*باشند.
همخوني، با افزايش فراواني گونه*هاي هموزايگوس (bb يا BB)، باعث برداشته شدن پوشش محافظ ژن غالب بي*خطر مي*شود و نتاج را بيشتر در معرض تركيب كشنده و خطرناك ژن*هاي bb قرار مي*دهد. براي گاوهاي شيري، همخوني سوددهي افرادي از حيوانات را كاهش مي*دهد كه اين امر براي بيشتر توليدكنندگان غيرقابل*قبول است.
نكات منفي و همخوني حيوانات، آن*چنان از مزاياي آن بيشتر بوده است كه واژه <بحران همخوني> نيز به ميان آمده است. جدول شماره 1 نشان دهنده بحران همخوني در طول عمر و ويژگي*هاي شيردهي هر گونه از گاوهاي هلشتاين مي*باشد. (براساس تحقيقات Smith و همكارانش از دانشگاه ويرجنيا). اين تغييرات بر اساس هر %1 افزايش در همخوني، نشان داده شده*اند. اين به اين معناست كه جفت*گيري*اي كه %25/6 همخوني ايجاد مي*كند،
150$ = 25/6 * 24$
خسارت دربر خواهد داشت. توجه كنيد كه بجز ناحيه سلول*هاي سوماتيك (Somatic cell)، جايي كه ظاهراً همخوني هيچ اثري ندارد، تمام عواقب و پيامدهاي همخوني در جدول شماره 1، نامطلوب و مضر هستند. سن در اولين آبستني افزايش پيدا مي*كند، طول عمر مفيد كاهش پيدا مي*كند و فاصله بين اولين گوساله*زايي در گاوهاي همخون افزايش مي*يابد.
برخي از تغييرات در اين جدول بيشتر از موارد تخمين زده شده در كتاب*ها و مقالات مي*باشند.
جدول اثر همخوني بر طول عمر و ميزان شيردهي هر گاو در گاو*هاي هلشتاين
ويژگي .................................................. .....................بحران همخوني هر %1 افزايش در همخوني
درآمد خالص طول عمر (به دلار).......................................24-
سن در اولين آبستني ................................................36 +
روزهاي عمر مفيد (سودمند).................................... ......13-
طول عمر توليد كلي شير ..............................................790-
طول عمر توليد كلي چربي .............................................29-
طول عمر توليد كلي پروتئين ..........................................25-
توليد شير اولين شيردهي ............................................82-
توليد چربي اولين شيردهي ..........................................3-
توليد پروتئين اولين شيردهي ........................................3-
ميانگين منبع سلول*هاي سوماتيك اولين شيردهي ...........004/0-
فاصله اولين گوساله*زايي........................... ...................26/0+
همخوني در جمعيت گاوهاي شيري امروزي:
ترجيح و انتخاب براي توليد بيشتر و همچنين بهبود گونه*هاي گاو شيري، تنوع ژنتيكي را كاهش داده است. تنوع حذف شده، شامل ژن*هاي نامطلوب، براي بهبود ويژگي*هاي مورد انتخاب ما هستند كه البته اين هدف ماست. امروزه تعداد محدودي از حيوانات در هر همخوني نقش پراثري را بعنوان والدين ايفا مي*كنند. ويگانس و همكارانش (Wiggans, et al) متوسط همخوني در گاو*هاي Ayrshire را %7/4، در گاوهاي Guernsey %3، در گاوهاي Holestein %6/2، در گاوهاي Jersey %3/3 و و در گونه Brown Swiss %3 بوده است. آيا اين آمار و ارقام هشدار دهنده هستند؟ مسئله بحراني و حساس اين است كه آيا گاوهاي شيري همخون تحت شرايط مديريتي و كنترلي امروز كارآمد هستند و آيا اين ميزان كارآيي با تنوع ژنتيكي كمتر در كل جمعيت دامي به مخاطره مي*افتد يا نه؟ گاوهاي امروزي نسبت به اجداد خود از همخوني بيشتري برخوردارند اما آيا از سودمندي بيشتري نيز برخوردارند؟ گفتن اينكه درجات فعلي همخوني هشدار دهنده مي*باشد، آنچنان هم درست و دقيق نيست.
بر طبق مطالعاتي كه در سال 1996 توسط يانگ و سيكورا انجام شد، تغييرات همخوني گاوهاي هولشتاين در طول قرن بيستم، مورد بررسي قرار گرفت. گاوهاي هولشتاين ابتدا در سال 1884 به آمريكا صادر شدند. مطالعات يانگ و سيكورا نشان داد كه گاوهاي هولشتاين امروزي %5 نسبت به تاريخ اصلي ورود، همخون بوده*اند. رابطه ميانگين <درصد ژن*هاي مشترك بين دو حيوان> از حدود %4/3 در سال 1928 به تقريباً %10 (دو برابر ميانگين ارزش همخوني %5) در سال 1990 افزايش يافته است. اين رابطه افزايش يافته نشان دهنده آثار و پيامدهاي انتخاب گاوهايي با سوددهي و كارآمدي بيشتر است. همچنين منعكس كننده، كاهشي در منشاء ژنتيكي مي*باشد. يانگ و سيكورا گزارش دادند كه Pawnee Farm Arlinda Chief و Round Oak Rag Apple Elevation مسئول جداسازي تقريباً 4/1 ژن*هاي گاوهاي هلشتاين در سال 1990 بوده*اند. اصل و نسب گاو هلشتاين بدون هريك از اين دو رئيس در اولين 6 يا 8 نسل، اغلب محصول تصميمات غيرعادي اصلاح*نژادي هستند.
پيامدهاي همخوني:
. اكثر پرورش*دهندگان گاو شيري، از جفتگيري يك پدر با دختر خود اجتناب مي*كنند و خيلي*ها تشخيص داده*اند كه گاو نر حاصل از تلقيح مصنوعي نبايد با دختران پدرش جفتگيري كند. به هر حال تشخيص جفتگيري يك گاو نر با دختر برادر ناتني*اش مشكل*تر است. براي نمونه در گاوهاي هلشتاين، جفتگيري دختران Mattie با پسر ديگر Mascot مثل Javlin، حدوداً %25/6 همخحوني توليد مي*كند.
پرورش*دهندگان گاو شيري ممكن است يك چنين جفتگيري*هايي را انجام دهند، زيرا آنها رابطه بين Mattie و Javlin را تشخيص نمي*دهند. اسامي كوتاه NAAB چيز زيادي راجع به اصل و نسب را نمايان نمي*كند!
ما انتظار داريم كه يك گوسفند Javlin از يك دختر Mattie (%25/6 همخون) در مقايسه با يك گوسفند همخون با مزاياي يكسان، 150 دلار درآمد خالص طول عمر از دست دهد. آيا چنين جفت*گيري*اي بايد انجام شود؟ طبق تمام تصميمات مربوط به همخوني پاسخ مي*تواند بيش از يك مورد باشد. (بيشتر از يك پاسخ مي*توانيم داشته باشيم).
آيا گاو نرِ دور*جفتي (Outcross) يافت مي*شود كه ارزش و مزيت ژنتيكي*اش به اندازه كافي براي فرزند بالا باشد كه بتواند نسبت به فرزند يك جفت*گيري همخون بهتر عمل كند؟ اگر ما مقايسه را برروي PTA شير، بجاي درآمد خالص طول عمر انجام دهيم، مسئله روشن*تر خواهد بود. يك جفت*گيري با Javlin، اولين شيردهي را تا بيش از lbs 500 كاهش مي*دهد. اين بدين معناست كه يك پدر جايگزين مي*تواند حدود lbs 500 تأثير داشته باشد. همچنين PTA شير نسبت به Javlin پائين*تر باشد. به شرطي كه او هيچ همخوني*اي در جفت*گيري توليد نكند.
در كه در بهار سال 1998 صورت گرفت، Javlin براي 2374+ بود. يك گاو نر غير خويشاوند با دختر Mattie، مي*توانست به كميِ 1861+ در PTA شير و به اندازه مساوي با Javlin در اولين شيردهي ترقي كند. اگر فقط پدرهاي غيرخويشاوند، در توليد پائين*تر از اين باشند، اجتناب از همخوني در واقع هزينه بيشتري را در خواهد داشت، چه*بسا كه شكست در پيشرفت ژنتيكي نسبت به بحران همخوني، ضرر بيشتري را متحمل مي*شود. جستجو براي مناسب*ترين جفت*گيري، نبايد به گاوهاي غيرخويشاوند (نامرتبط) محدود شود. گاوهاي نر رده بالا كه گاو ماده با آنها خويشاوند است نيز بايد مورد بررسي و توجه قرار گيرند.
در اجرا و اداره يك برنامه همخوني، بايد مراقب آثار همخوني بود، هميشه در نظر باشيد كه درجه همخوني، ميزان بازدهي و كارآمدي حيوان را مشخص مي*كند. علاوه براين، همخوني فقط امتياز ژنتيكي افزايشي را كاهش مي*دهد. فقدان همخوني به امتياز ژنتيكي نمي*افزايد.
پرورش*دهندگان نبايد از استفاده از بهترين پسرهاي يك گاو نر مشخص، اجتناب كنند، چراكه گاو نر نتاج ماده نيز در گله دارد. برخي آميزش*هاي گاوهاي نر با ماده در يك گله ممكن است، همخوني بيشتري را توليد كند، بايد از جفت*گيري*هايي كه مقدار قابل*توجهي از همخوني را توليد مي*كنند، اجتناب كرد. تا اينكه بخواهيد گاو نر را از برنامه همخوني حذف كنيد.
شناسايي امري ضروري است:
همخوني غيرقابل اجتناب است مگر اينكه اصل و نسب گاو ماده*اي كه قرار است باردار شود، بطور كلي مشخص و شناخته شده باشد. جفت*گيري*هاي خيلي نزديك درصورتي رخ مي*دهد كه هويت نامشخص باشد. اما بيشتر زيان همخوني از اجداد مشترك سه نسل گذشته يا بيشتر در يك تبار حاصل مي*شود. بيشتر از يك جد مشترك مي*تواند باعث همخوني شود. اين بدين معناست كه اطلاعات كامل راجع به تبار تا 4 تا 5 نسل گذشته مورد نياز است تا بتوان همخوني را كنترل و مديريت كرد.
امتيازات ارزشمند داشتن يك گاو ثبت شده در طي سال*ها، توانايي انتخاب يك زوج براي او در شرايط مشخص و با ميزان همخوني كنترل*شده را به شما خواهد داد.
حيوانات ناخالص، مخصوصاً تعداد روزافزون حيوانات فاقد اطلاعات و داده*هاي كامل تباري در گله*هاي بزرگ گاو شيري، مربوط به چندين نسل گذشته مي*باشند. اگر هم بتوان يك شجرنامه كامل حيوان ناخالص را با استفاده از DHI ثبت شده پرورش داد، اطلاعات هنوز كامل نيست، مگر اينكه از يك نوع برنامه كامپيوتري جفت*گيري استفاده شود.
مشاهده كرديم كه اطلاعات كامل تباري مربوط به چندين نسل چقدر در مطالعات همخوني Smith و همكارانش مهم بود. در اين كار ما آثار همخوني را بطور جداگانه در گاوهايي از گله*هاي ثبت شده و گله*هاي اصلاح نژاد شده بررسي كرديم. بحران همخوني به ازاي هر %1 افزايش در همخوني در گله*هاي ثبت شده، بالغ*بر 24 دلار هرينه داشته است، اما در حيوانات اصلاح نژاد شده، به ازاي هر %1 افزايش در همخوني، كمتر از 10 دلار هزينه دربر داشته است. براي اولين شيردهي در گاوهاي ثبت شده lbs 82 بحران همخوني داشته*اند. درحاليكه در گاوهاي اصلاح نژاد شده فقط lbs 35 بوده است.
آيا ژن*ها در گاوهاي اصلاح نژاد شده متفاوت با ژن*هاي گاوهاي ثبت شده عمل مي*كنند؟
همخوني درگله*هاي اصلاح نژاد شده به علت فقدان اجداد شناخته شده در تباري شناخته شده، احتمالاً بيشتر از مقدار تخميني مي*باشد. ضريب تخميني همخوني در گاوهاي ثبت شده 3 برابر بيشتر از گاوهاي اصلاح نژاد شده است. اگر ما نتوانيم همخوني را در يك جفت*گيري، به علت داده*هاي محدود تباري تخمين بزنيم، همخوني غيرقابل اجتناب و كنترل خواهد بود و هزينه*ها نيز بسيار غيرقابل پيش*بيني خواهند بود.
جمع*بندي:
در شرايطي كه خويشاوندي ميان حيوانات در نژادهاي شيري افزايش مي*يابد، اجتناب از همخوني مشكل*تر خواهد بود. افزايش خويشاوندي، نتيجه طبيعي استفاده كردن، تنها از تعداد كمي پدر در يك برنامه همخوني AI مي*باشد. همخوني قابل اجتناب است، اما نه به*قيمت فدا كردن رشد و پيشرفت در برابر بهره*وري و بازدهي روزافزون.در بهترين روش*ها براي كنترل همخوني، پدري را با بالاترين مزايا و ارزش*هاي ژنتيكي سازگار با همخوني را در جفت*گيري*هاي خاص انتخاب مي*كنند تا اينكه بخواهند از همخوني تا حد امكان اجتناب كنند. اطلاعات و داده*هاي كامل و دقيق راجع به گاوهاي ماده*اي كه قرار است جفت*گيري شوند و پدراني كه به عنوان زوج عمل مي*كنند، مهم*ترين و ضروري*ترين بخش در چنين تصميماتي براي انجام جفت*گيري خواهد بود.
تهیه و تدوین :دکتر افسانه زرگر
حد نهايي در همخوني، جفت كردن حيوان با خودش است. اين فرآيند در بسياري از گونه*هاي حيواني امكان*پذير است، زيرا هرگونه، قادر به توليد سلول*هاي جنسي نر و ماده مي*باشد. فرض كنيد كه يك گياه داراي ژنوتيپ Bb در برخي از بخش*هاي ساختمان كرومزومي خود مي*باشد. به دليل اينكه سلول*هاي جنسي نيمي از مواد ژنتيكي گياه را دربر دارد، نيمي از تمام سلول*هاي جنسي حامل B و نيمي حامل b براي سلول*هاي نر و ماده مي*باشند. اگر گياه خودلقاحي داشته باشد، نتاج BB، Bb و يا bb در نسبت*هاي 1:2:1 خواهد بود. هر گونه BB براي آلل B هموزايگوس ناميده مي*شود.
در حاليكه گونه*هاي bb براي آلل b هموزايگوس هستند. گونه*هاي Bb به علت اينكه در مواد ژنتيكي خود، حاصل B و b مي*باشند، هتروزايگوس ناميده مي*شوند. اگر نتاج يك گياه خودلقاح، خود نيز خودلقاح شود، تنها نتاج BB از گونه*هاي BB و نتاج Bb از گونه**هاي bb حاصل مي*شوند. گونه*هاي Bb دوباره BB، Bb و bb را در نسبت*هاي 1:2:1 توليد خواهند كرد. اين روند كه در نسل*هاي متعدد ادامه داشته است، براي افزايش فراواني گونه*هاي BB و bb (هموزايگوس) و كاهش تعداد گونه*هاي Bb در هرنسل به نصف تعداد، ادامه خواهد يافت. خود لقاحي در پستانداران همچون گاوهاي شيري امكان*پذير نمي*باشد. اما در فرآيندي مشابه (ذكر شده در بالا) به نام همخوني افزايش فراواني هموزايگوسي و كاهش فراواني هتروزايگوسي در تمام گونه*ها رخ مي*دهد.
همخوني، فراواني ژني كه در واقع تعداد كلي ژن*هاي B و b در يك جمعيت مي*باشد را تغيير نمي*دهد. همخوني تنها آرايش و تركيب آن دسته از ژن*ها در جفت*هاي BB، Bb و يا bb را تغيير مي*دهد. اگر برخي از آن تركيبات نابارور باشند، يك فرآيند گزينشي رخ خواهد داد كه فراواني ژني را تغيير مي*دهد.
انجام عمل همخوني در گاو*هاي شيري:
حيوان*هاي همخون در مقايسه با حيوانات غيرهمخون، در موقعيت*هاي كرومزومي بيشتري هموزايگوس مي*شوند. نكته مثبت اين قضيه (همخوني) اين است كه نوع ارثي اسپرم يا سلول*هاي تخمك در گونه*هاي همخون، از گونه*هاي غيرهمخون بيشتر قابل پيش*بيني است. گونه*هاي BB يا bb تنها قادر به توليد اسپرم و سلول*هاي تخمك B يا b هستند. هتروزايگوت Bb تنها قادر به توليد توليد اسپرم و تخمك B يا b مي*باشد. اگر حيوان همخون، غالب باشد و اين غالبيت را با قاعده منتقل كرده باشد، نكات مثبت و فوايد آن غيرقابل انكار است.
همخوني همچنين مي*تواند براي پاكسازي يك دسته دامي داراي ژن*هاي نامطلوب (مضر) نهفته و مغلوب به كار رود. وقتي اين ژن*هاي نامطلوب در حالت همزايگوس (bb) ديده مي*شوند، شرايط اغلب بسيار مهلك است. اين ميزان مهلكي ممكن است خيلي زود در مراحل رشد جنيني آغاز شود، امري كه در واقع شكستي براي پرورش دهندگان گاو شيري محسوب مي*شود. اگر ژن*ها خيلي خطرناك نباشند (نيمه كشنده Semi lethal) و حيوان زنده بماند، بازهم در مجموع بي*ثمر خواهد بود و هيچ سودي دربر نخواهد داشت. بيشتر گونه*هاي حيواني (بخصوص گاو*هاي شيري و حتي انسان*ها) حامل ميزان كمتري ژن*هاي كشنده يا نيمه*كشنده نهفته در حالت هتروزايگوس (Bb) مي*باشند.
همخوني، با افزايش فراواني گونه*هاي هموزايگوس (bb يا BB)، باعث برداشته شدن پوشش محافظ ژن غالب بي*خطر مي*شود و نتاج را بيشتر در معرض تركيب كشنده و خطرناك ژن*هاي bb قرار مي*دهد. براي گاوهاي شيري، همخوني سوددهي افرادي از حيوانات را كاهش مي*دهد كه اين امر براي بيشتر توليدكنندگان غيرقابل*قبول است.
نكات منفي و همخوني حيوانات، آن*چنان از مزاياي آن بيشتر بوده است كه واژه <بحران همخوني> نيز به ميان آمده است. جدول شماره 1 نشان دهنده بحران همخوني در طول عمر و ويژگي*هاي شيردهي هر گونه از گاوهاي هلشتاين مي*باشد. (براساس تحقيقات Smith و همكارانش از دانشگاه ويرجنيا). اين تغييرات بر اساس هر %1 افزايش در همخوني، نشان داده شده*اند. اين به اين معناست كه جفت*گيري*اي كه %25/6 همخوني ايجاد مي*كند،
150$ = 25/6 * 24$
خسارت دربر خواهد داشت. توجه كنيد كه بجز ناحيه سلول*هاي سوماتيك (Somatic cell)، جايي كه ظاهراً همخوني هيچ اثري ندارد، تمام عواقب و پيامدهاي همخوني در جدول شماره 1، نامطلوب و مضر هستند. سن در اولين آبستني افزايش پيدا مي*كند، طول عمر مفيد كاهش پيدا مي*كند و فاصله بين اولين گوساله*زايي در گاوهاي همخون افزايش مي*يابد.
برخي از تغييرات در اين جدول بيشتر از موارد تخمين زده شده در كتاب*ها و مقالات مي*باشند.
جدول اثر همخوني بر طول عمر و ميزان شيردهي هر گاو در گاو*هاي هلشتاين
ويژگي .................................................. .....................بحران همخوني هر %1 افزايش در همخوني
درآمد خالص طول عمر (به دلار).......................................24-
سن در اولين آبستني ................................................36 +
روزهاي عمر مفيد (سودمند).................................... ......13-
طول عمر توليد كلي شير ..............................................790-
طول عمر توليد كلي چربي .............................................29-
طول عمر توليد كلي پروتئين ..........................................25-
توليد شير اولين شيردهي ............................................82-
توليد چربي اولين شيردهي ..........................................3-
توليد پروتئين اولين شيردهي ........................................3-
ميانگين منبع سلول*هاي سوماتيك اولين شيردهي ...........004/0-
فاصله اولين گوساله*زايي........................... ...................26/0+
همخوني در جمعيت گاوهاي شيري امروزي:
ترجيح و انتخاب براي توليد بيشتر و همچنين بهبود گونه*هاي گاو شيري، تنوع ژنتيكي را كاهش داده است. تنوع حذف شده، شامل ژن*هاي نامطلوب، براي بهبود ويژگي*هاي مورد انتخاب ما هستند كه البته اين هدف ماست. امروزه تعداد محدودي از حيوانات در هر همخوني نقش پراثري را بعنوان والدين ايفا مي*كنند. ويگانس و همكارانش (Wiggans, et al) متوسط همخوني در گاو*هاي Ayrshire را %7/4، در گاوهاي Guernsey %3، در گاوهاي Holestein %6/2، در گاوهاي Jersey %3/3 و و در گونه Brown Swiss %3 بوده است. آيا اين آمار و ارقام هشدار دهنده هستند؟ مسئله بحراني و حساس اين است كه آيا گاوهاي شيري همخون تحت شرايط مديريتي و كنترلي امروز كارآمد هستند و آيا اين ميزان كارآيي با تنوع ژنتيكي كمتر در كل جمعيت دامي به مخاطره مي*افتد يا نه؟ گاوهاي امروزي نسبت به اجداد خود از همخوني بيشتري برخوردارند اما آيا از سودمندي بيشتري نيز برخوردارند؟ گفتن اينكه درجات فعلي همخوني هشدار دهنده مي*باشد، آنچنان هم درست و دقيق نيست.
بر طبق مطالعاتي كه در سال 1996 توسط يانگ و سيكورا انجام شد، تغييرات همخوني گاوهاي هولشتاين در طول قرن بيستم، مورد بررسي قرار گرفت. گاوهاي هولشتاين ابتدا در سال 1884 به آمريكا صادر شدند. مطالعات يانگ و سيكورا نشان داد كه گاوهاي هولشتاين امروزي %5 نسبت به تاريخ اصلي ورود، همخون بوده*اند. رابطه ميانگين <درصد ژن*هاي مشترك بين دو حيوان> از حدود %4/3 در سال 1928 به تقريباً %10 (دو برابر ميانگين ارزش همخوني %5) در سال 1990 افزايش يافته است. اين رابطه افزايش يافته نشان دهنده آثار و پيامدهاي انتخاب گاوهايي با سوددهي و كارآمدي بيشتر است. همچنين منعكس كننده، كاهشي در منشاء ژنتيكي مي*باشد. يانگ و سيكورا گزارش دادند كه Pawnee Farm Arlinda Chief و Round Oak Rag Apple Elevation مسئول جداسازي تقريباً 4/1 ژن*هاي گاوهاي هلشتاين در سال 1990 بوده*اند. اصل و نسب گاو هلشتاين بدون هريك از اين دو رئيس در اولين 6 يا 8 نسل، اغلب محصول تصميمات غيرعادي اصلاح*نژادي هستند.
پيامدهاي همخوني:
. اكثر پرورش*دهندگان گاو شيري، از جفتگيري يك پدر با دختر خود اجتناب مي*كنند و خيلي*ها تشخيص داده*اند كه گاو نر حاصل از تلقيح مصنوعي نبايد با دختران پدرش جفتگيري كند. به هر حال تشخيص جفتگيري يك گاو نر با دختر برادر ناتني*اش مشكل*تر است. براي نمونه در گاوهاي هلشتاين، جفتگيري دختران Mattie با پسر ديگر Mascot مثل Javlin، حدوداً %25/6 همخحوني توليد مي*كند.
پرورش*دهندگان گاو شيري ممكن است يك چنين جفتگيري*هايي را انجام دهند، زيرا آنها رابطه بين Mattie و Javlin را تشخيص نمي*دهند. اسامي كوتاه NAAB چيز زيادي راجع به اصل و نسب را نمايان نمي*كند!
ما انتظار داريم كه يك گوسفند Javlin از يك دختر Mattie (%25/6 همخون) در مقايسه با يك گوسفند همخون با مزاياي يكسان، 150 دلار درآمد خالص طول عمر از دست دهد. آيا چنين جفت*گيري*اي بايد انجام شود؟ طبق تمام تصميمات مربوط به همخوني پاسخ مي*تواند بيش از يك مورد باشد. (بيشتر از يك پاسخ مي*توانيم داشته باشيم).
آيا گاو نرِ دور*جفتي (Outcross) يافت مي*شود كه ارزش و مزيت ژنتيكي*اش به اندازه كافي براي فرزند بالا باشد كه بتواند نسبت به فرزند يك جفت*گيري همخون بهتر عمل كند؟ اگر ما مقايسه را برروي PTA شير، بجاي درآمد خالص طول عمر انجام دهيم، مسئله روشن*تر خواهد بود. يك جفت*گيري با Javlin، اولين شيردهي را تا بيش از lbs 500 كاهش مي*دهد. اين بدين معناست كه يك پدر جايگزين مي*تواند حدود lbs 500 تأثير داشته باشد. همچنين PTA شير نسبت به Javlin پائين*تر باشد. به شرطي كه او هيچ همخوني*اي در جفت*گيري توليد نكند.
در كه در بهار سال 1998 صورت گرفت، Javlin براي 2374+ بود. يك گاو نر غير خويشاوند با دختر Mattie، مي*توانست به كميِ 1861+ در PTA شير و به اندازه مساوي با Javlin در اولين شيردهي ترقي كند. اگر فقط پدرهاي غيرخويشاوند، در توليد پائين*تر از اين باشند، اجتناب از همخوني در واقع هزينه بيشتري را در خواهد داشت، چه*بسا كه شكست در پيشرفت ژنتيكي نسبت به بحران همخوني، ضرر بيشتري را متحمل مي*شود. جستجو براي مناسب*ترين جفت*گيري، نبايد به گاوهاي غيرخويشاوند (نامرتبط) محدود شود. گاوهاي نر رده بالا كه گاو ماده با آنها خويشاوند است نيز بايد مورد بررسي و توجه قرار گيرند.
در اجرا و اداره يك برنامه همخوني، بايد مراقب آثار همخوني بود، هميشه در نظر باشيد كه درجه همخوني، ميزان بازدهي و كارآمدي حيوان را مشخص مي*كند. علاوه براين، همخوني فقط امتياز ژنتيكي افزايشي را كاهش مي*دهد. فقدان همخوني به امتياز ژنتيكي نمي*افزايد.
پرورش*دهندگان نبايد از استفاده از بهترين پسرهاي يك گاو نر مشخص، اجتناب كنند، چراكه گاو نر نتاج ماده نيز در گله دارد. برخي آميزش*هاي گاوهاي نر با ماده در يك گله ممكن است، همخوني بيشتري را توليد كند، بايد از جفت*گيري*هايي كه مقدار قابل*توجهي از همخوني را توليد مي*كنند، اجتناب كرد. تا اينكه بخواهيد گاو نر را از برنامه همخوني حذف كنيد.
شناسايي امري ضروري است:
همخوني غيرقابل اجتناب است مگر اينكه اصل و نسب گاو ماده*اي كه قرار است باردار شود، بطور كلي مشخص و شناخته شده باشد. جفت*گيري*هاي خيلي نزديك درصورتي رخ مي*دهد كه هويت نامشخص باشد. اما بيشتر زيان همخوني از اجداد مشترك سه نسل گذشته يا بيشتر در يك تبار حاصل مي*شود. بيشتر از يك جد مشترك مي*تواند باعث همخوني شود. اين بدين معناست كه اطلاعات كامل راجع به تبار تا 4 تا 5 نسل گذشته مورد نياز است تا بتوان همخوني را كنترل و مديريت كرد.
امتيازات ارزشمند داشتن يك گاو ثبت شده در طي سال*ها، توانايي انتخاب يك زوج براي او در شرايط مشخص و با ميزان همخوني كنترل*شده را به شما خواهد داد.
حيوانات ناخالص، مخصوصاً تعداد روزافزون حيوانات فاقد اطلاعات و داده*هاي كامل تباري در گله*هاي بزرگ گاو شيري، مربوط به چندين نسل گذشته مي*باشند. اگر هم بتوان يك شجرنامه كامل حيوان ناخالص را با استفاده از DHI ثبت شده پرورش داد، اطلاعات هنوز كامل نيست، مگر اينكه از يك نوع برنامه كامپيوتري جفت*گيري استفاده شود.
مشاهده كرديم كه اطلاعات كامل تباري مربوط به چندين نسل چقدر در مطالعات همخوني Smith و همكارانش مهم بود. در اين كار ما آثار همخوني را بطور جداگانه در گاوهايي از گله*هاي ثبت شده و گله*هاي اصلاح نژاد شده بررسي كرديم. بحران همخوني به ازاي هر %1 افزايش در همخوني در گله*هاي ثبت شده، بالغ*بر 24 دلار هرينه داشته است، اما در حيوانات اصلاح نژاد شده، به ازاي هر %1 افزايش در همخوني، كمتر از 10 دلار هزينه دربر داشته است. براي اولين شيردهي در گاوهاي ثبت شده lbs 82 بحران همخوني داشته*اند. درحاليكه در گاوهاي اصلاح نژاد شده فقط lbs 35 بوده است.
آيا ژن*ها در گاوهاي اصلاح نژاد شده متفاوت با ژن*هاي گاوهاي ثبت شده عمل مي*كنند؟
همخوني درگله*هاي اصلاح نژاد شده به علت فقدان اجداد شناخته شده در تباري شناخته شده، احتمالاً بيشتر از مقدار تخميني مي*باشد. ضريب تخميني همخوني در گاوهاي ثبت شده 3 برابر بيشتر از گاوهاي اصلاح نژاد شده است. اگر ما نتوانيم همخوني را در يك جفت*گيري، به علت داده*هاي محدود تباري تخمين بزنيم، همخوني غيرقابل اجتناب و كنترل خواهد بود و هزينه*ها نيز بسيار غيرقابل پيش*بيني خواهند بود.
جمع*بندي:
در شرايطي كه خويشاوندي ميان حيوانات در نژادهاي شيري افزايش مي*يابد، اجتناب از همخوني مشكل*تر خواهد بود. افزايش خويشاوندي، نتيجه طبيعي استفاده كردن، تنها از تعداد كمي پدر در يك برنامه همخوني AI مي*باشد. همخوني قابل اجتناب است، اما نه به*قيمت فدا كردن رشد و پيشرفت در برابر بهره*وري و بازدهي روزافزون.در بهترين روش*ها براي كنترل همخوني، پدري را با بالاترين مزايا و ارزش*هاي ژنتيكي سازگار با همخوني را در جفت*گيري*هاي خاص انتخاب مي*كنند تا اينكه بخواهند از همخوني تا حد امكان اجتناب كنند. اطلاعات و داده*هاي كامل و دقيق راجع به گاوهاي ماده*اي كه قرار است جفت*گيري شوند و پدراني كه به عنوان زوج عمل مي*كنند، مهم*ترين و ضروري*ترين بخش در چنين تصميماتي براي انجام جفت*گيري خواهد بود.
تهیه و تدوین :دکتر افسانه زرگر