Dr.Shayan
01-02-2010, 05:25 AM
معرفی :
بیماری با باکتری مایکوپلاسما گالی سپتیکم ( MG ) را در مرغ ها با نامبیماری مزمن تنفسی ( CRD ) و در بوقلمونها با نام التهاب عفونی سینوس هامی شناسند . بیماری با این باکتری با صداهای تنفسی ، سرفه ، ترشحات بینی وآماس ملتحمه همراه است . این درحالیست که در بوقلمونها ، سینوسهای فوقانیبینی نیز درگیر میشوند . بطور معمول ، تظاهرات کلینیکی این بیماری بهآهستگی گسترش می یابد و دوره بیماری نیز طولانی خواهد بود . در واقع ،بیماری کیسه هوایی بیانگر التهاب کیسه های هوایی بر اثر درگیری پرنده باMG یا MS می باشد که با نوعی بیماری ویروسی تنفسی چون برونشیت یا نیوکاسلهمراه میشود .
اهمیت اقتصادی و تاثیر بر سلامت عمومی :
مایکوپلاسما گالی سپتیکم را چه به لحاظ اقتصادی و چه بیماری زایی ،میتوان مهمترین مایکوپلاسمای پرندگان نامید . AirSaculitis در مرغها یابوقلمون ها از ترکیب بیماری با MG به همراه سایر عوامل بیماری زا ، ایجادمیشود . زیانهای اقتصادی چون :
کاهش کیفیت لاشه .
کاهش مصرف دان .
کاهش کیفیت و میزان تولید تخم مرغ .
افزایش هزینه های درمانی .
از عواملی میباشند که بیماری فوق را به یکی از پرهزینه ترین مشکلاتپیش روی صنعت تولید طیور در سرتاسر دنیا مبدل می سازد . برنامه هایپیشگیری و کنترل این بیماری ( نظارت ، شناسایی ، واکسیناسیون و ... ) نیزنیازمند هزینه های بالایی می باشند .
از سوی دیگر ، مایکوپلاسما گالی سپتیکم ، گونه های خاصی از پرندگان را بیمار ساخته و مشکلی را در سلامت عمومی ایجاد نمی کند .
تاریخچه :
احتمالا نخستین تشخیص دقیق این بیماری در بوقلمونها ، در سال 1905 میلادیو توسط Dodd در انگلستان صورت پذیرفت . وی بیماری فوق را EpizooticPneumoenteritis نامید . در سال 1938 میلادی ، Dickinson و Hinshaw بیمارییادشده را التهاب عفونی سینوسهای بوقلمون نامیدند . اما در سال 1935میلادی ، Nelson اجسام کوکوباسیلی شکل مرتبط با بیماری کوریزای جوجه ها راشناسایی کرده بود . وی بعدها ارگانیسمهای فوق را با نوعی کوریزای عفونی باظهور آهسته و رشد طولانی مدت ، مرتبط دانست . سرانجام ، Nelson موفق شد تااجسام یاد شده را در جنین تخم مرغ ، کشت بافتی و همچنین محیط کشت فاقدسلول ، رشد دهد .
در سال 1943 میلادی ، Delaplane و Stuart ارگانیسمهای فوق را در جنینجوجه های دچار CRD جداسازی کردند . بعدها نیز عوامل یاد شده از بوقلمونهایدچار التهاب سینوسها جداسازی شد .
در اوایل دهه 1950 میلادی Markham و Wong و همچنین Van Roekel وOlesiuk طی گزارشهایی جداگانه ایی ، از کشت موفقیت آمیز ارگانیسمها ازجوجه ها و بوقلمونها ، خبر دادند . هر دو گروه نیز ارگانیسم فوق را ازاعضای گروه Pleuropneumonia ( Mycoplasma Spp ) دانستند .
سبب شناسی :
طبقه بندی :
مایکوپلاسما گالی سپتیکم گونه ایی بیماری زاست که در جنس مایکوپلاسما قرارمی گیرد . جنس مایکوپلاسما نیز از خانواده Mycoplasmataceae میباشد .مایکوپلاسماها از eubacteria میباشند که فاقد دیواره سلولی هستند . اینبکتریها بصورت خود به خود تکثیر میکنند ، بدان معنا که توانایی رشد درمحیط های رشد عاری از سلول را دارا میباشند .
مایکوپلاسما گالی سپتیکم ، نخستین بار توسط عملیات سروتایپینگ از سایرمایکوپلاسماهای پرندگان جدا شد و بعنوان سروتایپ A در نظر گرفته شد . گونهمایکوپلاسما گالی سپتیکم در سال 1960 میلادی ، توسط Edward و Kanarekمعرفی شد . در سال 1993 میلادی ، با استفاده از تکنیک های ملکولی ، فنوتیپها و شباهتهای آنتی ژنیک مایکوپلاسما گالی سپتیکم و سایر مایکوپلاسماهاشناسایی گردید .
در حال حاضر نیز طبقه بندی مایکوپلاسماها با استفاده از ابزارهای سنجش ملکولی ، همچنان ادامه دارد .
ریخت شناسی و رنگ آمیزی :
مایکوپلاسما گالی سپتیکم را میتوان به خوبی با Giemsa رنگ آمیزی نمود. از سوی دیگر ، باکتری فوق را میتوان با رنگ آمیزی گرام نیز رنگ آمیزینمود . شکل ظاهری MG در زیر میکروسکوپ نوری بصورت کروی میباشد . اندازهاین باکتری نهایتا 0.25 تا 0.5 میکرومتر میباشد .
بررسی باکتری فوق توسط میکروسکوپ الکترونی نیز صورت گرفته است . بامیکروسکوپ الکترونی ، اشکال قمقمه ایی ، رشته ایی یا اجسامی قطبی رامشاهده خواهید کرد . قطبیت یاد شده ، قبل از تقسیم روی داده و به علت حضورارگانل های انتهایی سازمان یافته ( ساختارهای تاول مانند ) میباشد . برخیاز محققین بر این باورند که چنین ساختارهایی تلفات ، تداخلهای اجرامبیماری زا ( همانند Cytodhesion ) و نهایتا بیماریزایی را کنترل میکنند .
تقسیم سلولی این باکتری با تقسیم DNA بصورت همزمان صورت می پذیرد .Tajima و همکاران ، اجسامی کپسولی را در بررسی نمونه های نای توسطمیکروسکوپ الکترونی مشاهده کردند که به باکتری مایکوپلاسما گالی سپتیکمنسبت داده شد .
نیازمندیهای رشد :
تکثیر باکتری مایکوپلاسما گالی سپتیکم ، نیازمند کمپلکسی غنی شده باسرم 10 تا 15 درصد غیرفعال شده خوک ، اسب یا پرندگان میباشد . در انواعمختلفی از محیط های کشت مایع یا آگار ، میتوان مایکوپلاسماهای پرندگان راتکثیر کرد . Frey و همکاران محیط کشتی را تهیه نمودند که تمامی اجزایموردنیاز چون گلوکز و همچنین مخمرهای اتولیزکننده را شامل می شد .درصورتیکه محیط یاد شده با 10 تا 15 درصد سرم خوک همراه شود ، تبدیل بهمحیط بسیار مناسبی برای رشد اکثر مایکوپلاسماها میشود .
آلودگی با قارچها و باکتریهای متفرقه نیز با نسبت 4000 : 1 Tallusacetate و همچنین پنی سیلین ( بیش از 2000 واحد بین المللی به ازای هرمیلی لیتر ) کنترل می شود .
مایکوپلاسما گالی سپتیکم از انواع مایکوپلاسماهای پرندگان میباشد کهسبب تخمیر گلوکز شده و PH را کاهش میدهد . این باکتری ، معرف فنول رد رااز قرمز به نارنجی یا زرد تبدیل نموده و این امکان را فراهم میسازد که رشدباکتری را بصورت اختصاصی در محیط رشد مشاهده نمائیم .
رشد عادی این باکتری عموما در حداکثر PH ، 7.8 و دمای انکوباسیون 37درجه سانتی گراد روی میدهد . رشد باکتری مایکوپلاسما گالی سپتیکم در حالتعادی به 3 تا 5 روز زمان نیازمند است . این درحالیست که در مواردی ، ممکناست جداسازی این باکتری نیازمند زمان بیشتر و پاساژهای متوالی باشد . رشداین باکتری در ابتدا ممکن است آشکار نباشد ولی 2 تا 3 پاساژ سریالی در 5تا 7 روز متوالی ، تعداد باکتری های جداشده را افزایش می دهد .
4 تا 5 روز پس از کشت مستقیم اگزودای بافتی توسط سواب بر روی پلیتهایآگار مایکوپلاسماها ، سبب پدید آمدن کلونی هایی خواهد شد . اما توجه داشتهباشید که انجام نخستین مرحله کشت باکتری در محیط Broth ، از روشهایجداسازی حساس میباشد .
از سوی دیگر ، مایکوپلاسما گالی سپتیکم را میتوان در جنین تخم مرغ نیز تکثیر داد .
خصوصیات بیوشیمیایی :
ویژگیهای بیوشیمیایی مایکوپلاسما گالی سپتیکم بخوبی توصیف شده است .بطورکلی مایکوپلاسما گالی سپتیکم گلوکز و مالتوز را تخمیر میکند . واکنشفوق با تولید اسید همراه خواهد بود . در این واکنش ، هیچ گازی تولیدنخواهد شد . باکتری فوق توانایی تخمیر لاکتوز ، دالسیتول یا سالیسین رانداشته و ساکاروز را نیز ندرتا تخمیر میکند .
این در حالیست که نتایج متفاوتی در مورد گالاکتوز ، فروکتوز ، ترهالوز و مانیتول گزارش شده است .
MG ، آرژنین را هیدرولیز نکرده و فسفاتاز منفی است . باکتریمایکوپلاسما گالی سپتیکم سبب همولیز کامل اریتروسیت های به هم پیوسته اسبدر محیط کشت آگار میشود . آگلوتینه نمودن اریتروسیت های مرغ و بوقلمون نیزاز خصوصیات مهم این جرم بیماری زاست .
حساسیت نسبت به عوامل فیزیکی و شیمیایی :
این فرض مطرح است که اکثر ضدعفونی کننده های رایج شیمیایی بر MG موثرهستند . موادی چون فنول ، فرمالین ، مرتیولات و B-Propiolactone سببغیرفعال شدن این جرم بیماری زا میشوند .
مقاومت این باکتری نسبت به پنی سیلین و غلظتهای پائین ( 4000 : 1 ) تالوتاستات ، این مواد را به افزودنیهای ارزشمند برای جلوگیری از آلودگی هایقارچی و باکتریایی در محیط کشت مایکوپلاسماها تبدیل ساخته است .
درصورت نگهداری محیط Broth در دمای 30 – درجه سانتی گراد ، این محیط برایمدت 2 تا 4 سال قابل کشت باقی می ماند . همچنین براساس آزمایشات صورتپذیرفته ، ارگانیسمهای قابل رشد تا 7 سال از محیط کشت لنفولیز شده قابلبرداشت میباشند .
اما در این میان ، محققی بنام Yoder دریافت که محیطهای Broth فریز شده در60 – درجه سانتی گراد از سال 1965 میلادی به مدت بیست سال پس از آن ، قابلکشت باقی مانده بودند . اما در این میان ، محیطهای کشت Broth لنفولیز شدهحاوی MG ، MS و MM یافته شده اند که تا 10 سال ایشان میتوانند قابل کشتباقی بمانند .
Kleven پایداری سویه F مایکوپلاسما گالی سپتیکم را در موادی چون پودرشیرخشک ، PBS ، محیط تریپتوزفسفات و آبهای مقطر نگهداری شده در دماهای 4 ،22 و 37 درجه سانتی گراد ، بررسی کرد . باکتری فوق برای مدت زمان 24 ساعتدر تمامی رقیق کننده ها در دمای 4 و 22 درجه سانتی گرادپایدار باقی ماند .
زمانی که این باکتری در PBS در دمای 37 درجه سانتی گراد قرار گرفت ، برایبیش از 24 ساعت پایدار باقی ماند . اما نکته جالب آنکه MG ، در تخم مرغهایدر حال هچی که برای مدت زمان 12 تا 14 ساعت در دمای 45.6 درجه سانتی گرادقرار گرفته بودند ، غیرفعال گردید .
ساختار آنتی ژنها و سموم :
از خصوصیات آنتی ژنی MG و پاسخ گونه های خاص آنتی بادی پلی کلونال بهاین ارگانیسم به منظور شناسایی روشهای تشخیص ارگانیسم و پاسخهایایمنولوژیک به این بیماری استفاده گردید . آزمایشاتی از این دست بصورتتجربی گسترش یافتند و باتوجه به عدم اطلاع کافی از ساختار آنتی ژنی بیماری، حساسیت و اختصاصی بودن آنها مناسب نبودند .
پروتئینهای تشکیل دهنده نزدیک به 3 : 2 عموم مایکوپلاسماها ، واجدغشای لیپیدی میباشند . غشای پلاسمایی MG نهایتا شامل 200 پلی پپتید میباشدکه بطور واضح با سطوح مختلف آنتی ژنی مرتبط بوده و سبب اتصال به سلول هایمیزبان و همچنین ، انتقال غذایی میشود .
تاکنون تلاشهای قابل توجهی درجهت شناخت آنتی ژنهای MG صورت پذیرفتهاست . همچنین تحقیقات بسیار زیادی نیز بر خصوصیات هماگلوتینین انجام شدهاست . در واقع ، هماگلوتینین ممکن است در بیماری زایی و همچنین پاسخ موثرایمنی به بیماری نقش مهمی را ایفا نماید .
Adhesins پروتئینهایی غشایی هستند . این دسته از پروتئین ها واجدنواحی میباشند که در مجاورت سلول ها قرار گرفته و سپس به رسپتورهای سطوحاپیتلیال میزبان متصل میشوند . با این کار ، سبب مهاجرت باکتری به میزبانو ایجاد بیماری میگردد .
این پروتئینها را میتوان از فاکتورهای مهم بیماری زایی این باکتری هادانست . انتقال غذایی نیز از سایر وظایف محوله بر این پروتئین هاست .
پروتئینهای مایکوپلاسما گالی سپتیکم یا لیپوپروتئین هایی با وزنملکولی 60 تا 75 کیلودالتن را بعنوان Adhesins طبقه بندی می کنند . اخیرادو خانواده ژنی به نامهای PMGA و PvpA توصیف شده اند . این دو خانواده ژنی، پروتئین های اصلی سطحی را با خصوصیات بیماری زایی ، آنتی ژنیک و همچنین، ضریب ایمنی کد می کنند .
خانواده ژنی PMGA یا همان سویه S6 ، کپی های متفاوتی از هماگلوتینین سطوحلیپوپروتئین سطوح اصلی را به اندازه 67 کیلودالتن ( P67 ) ، کد میکنند .
خانواده ژنی PMGA ، حداقل 7.7 درصد از ژنوم سویه F و 16 درصد از ژنومسویه R را تهیه می کنند . از سوی دیگر ، این خانواده ژنی مکانیسمهایی رابرای سوئیچهای سریع و قابل برگشت بیان پروتئین ها ( سوئیچ های آنتی ژنی )فراهم می کنند . این قبیل سوئیچ ها در هنگام پاسخ به آنتی بادی ها مفیدهستند .
PvpA نیز پروتئین غشایی کاملی است که اندازه های متفاوتی داشته وتغییرات بسیاری را در بیان خود ایجاد میکند . این مورد نیز سبب پیچیدگیهرچه بیشتر آنتی ژنیک MG میشود . در مطالعات داخل جنینی صورت گرفته ،تفاوتهای آنتی ژنیک پروتئینهای سطحی با پاسخ آنتی بادی ها همبستگی داشت .
این مورد ، بیان کننده این حقیقت است که نوسانات ایمنی ، نقشی کلیدی را در گوناگونی های سطحی ایفا می کند .
با استفاده از میکروسکوپ ایمنوالکترون ، تفاوتهای اندازه پروتئین PvpAرا بررسی نمودند . این تفاوت در میان سویه های MG ، از 45 تا 55 کیلودالتنتخمین زده شد . با بررسی صورت گرفته مشخص گردید که پروتئین PvpA بخصوص درساختارهای انتهایی در سطوح سلول ها ، بومی میشوند .
باتوجه به اطلاعات قبلی و همچنین گزارشات واصله اخیر ، ذکر این نکتهضروری به نظر میرسد که در شناخت و کنترل MG ، تفاوتهای آنتی ژنیک و همچنینتغییرات پروتئینهای سطحی ، اهمیت ویژه ایی دارند . از سوی دیگر ، برخی ژنها و پروتئینها نیز در گونه های مختلف مایکوپلاسماها متجانس هستند . ایندر حالیست که سموم قوی مرتبط با مایکوپلاسماها تاکنون مشاهده نشده است .
در مقاله بعد ، به ادامه خصوصیات این بیماری خواهیم پرداخت ...
توجه :
منتشر شده در شماره ۵۱ ماهنامه وزین کشت و صنعت .
بیماری با باکتری مایکوپلاسما گالی سپتیکم ( MG ) را در مرغ ها با نامبیماری مزمن تنفسی ( CRD ) و در بوقلمونها با نام التهاب عفونی سینوس هامی شناسند . بیماری با این باکتری با صداهای تنفسی ، سرفه ، ترشحات بینی وآماس ملتحمه همراه است . این درحالیست که در بوقلمونها ، سینوسهای فوقانیبینی نیز درگیر میشوند . بطور معمول ، تظاهرات کلینیکی این بیماری بهآهستگی گسترش می یابد و دوره بیماری نیز طولانی خواهد بود . در واقع ،بیماری کیسه هوایی بیانگر التهاب کیسه های هوایی بر اثر درگیری پرنده باMG یا MS می باشد که با نوعی بیماری ویروسی تنفسی چون برونشیت یا نیوکاسلهمراه میشود .
اهمیت اقتصادی و تاثیر بر سلامت عمومی :
مایکوپلاسما گالی سپتیکم را چه به لحاظ اقتصادی و چه بیماری زایی ،میتوان مهمترین مایکوپلاسمای پرندگان نامید . AirSaculitis در مرغها یابوقلمون ها از ترکیب بیماری با MG به همراه سایر عوامل بیماری زا ، ایجادمیشود . زیانهای اقتصادی چون :
کاهش کیفیت لاشه .
کاهش مصرف دان .
کاهش کیفیت و میزان تولید تخم مرغ .
افزایش هزینه های درمانی .
از عواملی میباشند که بیماری فوق را به یکی از پرهزینه ترین مشکلاتپیش روی صنعت تولید طیور در سرتاسر دنیا مبدل می سازد . برنامه هایپیشگیری و کنترل این بیماری ( نظارت ، شناسایی ، واکسیناسیون و ... ) نیزنیازمند هزینه های بالایی می باشند .
از سوی دیگر ، مایکوپلاسما گالی سپتیکم ، گونه های خاصی از پرندگان را بیمار ساخته و مشکلی را در سلامت عمومی ایجاد نمی کند .
تاریخچه :
احتمالا نخستین تشخیص دقیق این بیماری در بوقلمونها ، در سال 1905 میلادیو توسط Dodd در انگلستان صورت پذیرفت . وی بیماری فوق را EpizooticPneumoenteritis نامید . در سال 1938 میلادی ، Dickinson و Hinshaw بیمارییادشده را التهاب عفونی سینوسهای بوقلمون نامیدند . اما در سال 1935میلادی ، Nelson اجسام کوکوباسیلی شکل مرتبط با بیماری کوریزای جوجه ها راشناسایی کرده بود . وی بعدها ارگانیسمهای فوق را با نوعی کوریزای عفونی باظهور آهسته و رشد طولانی مدت ، مرتبط دانست . سرانجام ، Nelson موفق شد تااجسام یاد شده را در جنین تخم مرغ ، کشت بافتی و همچنین محیط کشت فاقدسلول ، رشد دهد .
در سال 1943 میلادی ، Delaplane و Stuart ارگانیسمهای فوق را در جنینجوجه های دچار CRD جداسازی کردند . بعدها نیز عوامل یاد شده از بوقلمونهایدچار التهاب سینوسها جداسازی شد .
در اوایل دهه 1950 میلادی Markham و Wong و همچنین Van Roekel وOlesiuk طی گزارشهایی جداگانه ایی ، از کشت موفقیت آمیز ارگانیسمها ازجوجه ها و بوقلمونها ، خبر دادند . هر دو گروه نیز ارگانیسم فوق را ازاعضای گروه Pleuropneumonia ( Mycoplasma Spp ) دانستند .
سبب شناسی :
طبقه بندی :
مایکوپلاسما گالی سپتیکم گونه ایی بیماری زاست که در جنس مایکوپلاسما قرارمی گیرد . جنس مایکوپلاسما نیز از خانواده Mycoplasmataceae میباشد .مایکوپلاسماها از eubacteria میباشند که فاقد دیواره سلولی هستند . اینبکتریها بصورت خود به خود تکثیر میکنند ، بدان معنا که توانایی رشد درمحیط های رشد عاری از سلول را دارا میباشند .
مایکوپلاسما گالی سپتیکم ، نخستین بار توسط عملیات سروتایپینگ از سایرمایکوپلاسماهای پرندگان جدا شد و بعنوان سروتایپ A در نظر گرفته شد . گونهمایکوپلاسما گالی سپتیکم در سال 1960 میلادی ، توسط Edward و Kanarekمعرفی شد . در سال 1993 میلادی ، با استفاده از تکنیک های ملکولی ، فنوتیپها و شباهتهای آنتی ژنیک مایکوپلاسما گالی سپتیکم و سایر مایکوپلاسماهاشناسایی گردید .
در حال حاضر نیز طبقه بندی مایکوپلاسماها با استفاده از ابزارهای سنجش ملکولی ، همچنان ادامه دارد .
ریخت شناسی و رنگ آمیزی :
مایکوپلاسما گالی سپتیکم را میتوان به خوبی با Giemsa رنگ آمیزی نمود. از سوی دیگر ، باکتری فوق را میتوان با رنگ آمیزی گرام نیز رنگ آمیزینمود . شکل ظاهری MG در زیر میکروسکوپ نوری بصورت کروی میباشد . اندازهاین باکتری نهایتا 0.25 تا 0.5 میکرومتر میباشد .
بررسی باکتری فوق توسط میکروسکوپ الکترونی نیز صورت گرفته است . بامیکروسکوپ الکترونی ، اشکال قمقمه ایی ، رشته ایی یا اجسامی قطبی رامشاهده خواهید کرد . قطبیت یاد شده ، قبل از تقسیم روی داده و به علت حضورارگانل های انتهایی سازمان یافته ( ساختارهای تاول مانند ) میباشد . برخیاز محققین بر این باورند که چنین ساختارهایی تلفات ، تداخلهای اجرامبیماری زا ( همانند Cytodhesion ) و نهایتا بیماریزایی را کنترل میکنند .
تقسیم سلولی این باکتری با تقسیم DNA بصورت همزمان صورت می پذیرد .Tajima و همکاران ، اجسامی کپسولی را در بررسی نمونه های نای توسطمیکروسکوپ الکترونی مشاهده کردند که به باکتری مایکوپلاسما گالی سپتیکمنسبت داده شد .
نیازمندیهای رشد :
تکثیر باکتری مایکوپلاسما گالی سپتیکم ، نیازمند کمپلکسی غنی شده باسرم 10 تا 15 درصد غیرفعال شده خوک ، اسب یا پرندگان میباشد . در انواعمختلفی از محیط های کشت مایع یا آگار ، میتوان مایکوپلاسماهای پرندگان راتکثیر کرد . Frey و همکاران محیط کشتی را تهیه نمودند که تمامی اجزایموردنیاز چون گلوکز و همچنین مخمرهای اتولیزکننده را شامل می شد .درصورتیکه محیط یاد شده با 10 تا 15 درصد سرم خوک همراه شود ، تبدیل بهمحیط بسیار مناسبی برای رشد اکثر مایکوپلاسماها میشود .
آلودگی با قارچها و باکتریهای متفرقه نیز با نسبت 4000 : 1 Tallusacetate و همچنین پنی سیلین ( بیش از 2000 واحد بین المللی به ازای هرمیلی لیتر ) کنترل می شود .
مایکوپلاسما گالی سپتیکم از انواع مایکوپلاسماهای پرندگان میباشد کهسبب تخمیر گلوکز شده و PH را کاهش میدهد . این باکتری ، معرف فنول رد رااز قرمز به نارنجی یا زرد تبدیل نموده و این امکان را فراهم میسازد که رشدباکتری را بصورت اختصاصی در محیط رشد مشاهده نمائیم .
رشد عادی این باکتری عموما در حداکثر PH ، 7.8 و دمای انکوباسیون 37درجه سانتی گراد روی میدهد . رشد باکتری مایکوپلاسما گالی سپتیکم در حالتعادی به 3 تا 5 روز زمان نیازمند است . این درحالیست که در مواردی ، ممکناست جداسازی این باکتری نیازمند زمان بیشتر و پاساژهای متوالی باشد . رشداین باکتری در ابتدا ممکن است آشکار نباشد ولی 2 تا 3 پاساژ سریالی در 5تا 7 روز متوالی ، تعداد باکتری های جداشده را افزایش می دهد .
4 تا 5 روز پس از کشت مستقیم اگزودای بافتی توسط سواب بر روی پلیتهایآگار مایکوپلاسماها ، سبب پدید آمدن کلونی هایی خواهد شد . اما توجه داشتهباشید که انجام نخستین مرحله کشت باکتری در محیط Broth ، از روشهایجداسازی حساس میباشد .
از سوی دیگر ، مایکوپلاسما گالی سپتیکم را میتوان در جنین تخم مرغ نیز تکثیر داد .
خصوصیات بیوشیمیایی :
ویژگیهای بیوشیمیایی مایکوپلاسما گالی سپتیکم بخوبی توصیف شده است .بطورکلی مایکوپلاسما گالی سپتیکم گلوکز و مالتوز را تخمیر میکند . واکنشفوق با تولید اسید همراه خواهد بود . در این واکنش ، هیچ گازی تولیدنخواهد شد . باکتری فوق توانایی تخمیر لاکتوز ، دالسیتول یا سالیسین رانداشته و ساکاروز را نیز ندرتا تخمیر میکند .
این در حالیست که نتایج متفاوتی در مورد گالاکتوز ، فروکتوز ، ترهالوز و مانیتول گزارش شده است .
MG ، آرژنین را هیدرولیز نکرده و فسفاتاز منفی است . باکتریمایکوپلاسما گالی سپتیکم سبب همولیز کامل اریتروسیت های به هم پیوسته اسبدر محیط کشت آگار میشود . آگلوتینه نمودن اریتروسیت های مرغ و بوقلمون نیزاز خصوصیات مهم این جرم بیماری زاست .
حساسیت نسبت به عوامل فیزیکی و شیمیایی :
این فرض مطرح است که اکثر ضدعفونی کننده های رایج شیمیایی بر MG موثرهستند . موادی چون فنول ، فرمالین ، مرتیولات و B-Propiolactone سببغیرفعال شدن این جرم بیماری زا میشوند .
مقاومت این باکتری نسبت به پنی سیلین و غلظتهای پائین ( 4000 : 1 ) تالوتاستات ، این مواد را به افزودنیهای ارزشمند برای جلوگیری از آلودگی هایقارچی و باکتریایی در محیط کشت مایکوپلاسماها تبدیل ساخته است .
درصورت نگهداری محیط Broth در دمای 30 – درجه سانتی گراد ، این محیط برایمدت 2 تا 4 سال قابل کشت باقی می ماند . همچنین براساس آزمایشات صورتپذیرفته ، ارگانیسمهای قابل رشد تا 7 سال از محیط کشت لنفولیز شده قابلبرداشت میباشند .
اما در این میان ، محققی بنام Yoder دریافت که محیطهای Broth فریز شده در60 – درجه سانتی گراد از سال 1965 میلادی به مدت بیست سال پس از آن ، قابلکشت باقی مانده بودند . اما در این میان ، محیطهای کشت Broth لنفولیز شدهحاوی MG ، MS و MM یافته شده اند که تا 10 سال ایشان میتوانند قابل کشتباقی بمانند .
Kleven پایداری سویه F مایکوپلاسما گالی سپتیکم را در موادی چون پودرشیرخشک ، PBS ، محیط تریپتوزفسفات و آبهای مقطر نگهداری شده در دماهای 4 ،22 و 37 درجه سانتی گراد ، بررسی کرد . باکتری فوق برای مدت زمان 24 ساعتدر تمامی رقیق کننده ها در دمای 4 و 22 درجه سانتی گرادپایدار باقی ماند .
زمانی که این باکتری در PBS در دمای 37 درجه سانتی گراد قرار گرفت ، برایبیش از 24 ساعت پایدار باقی ماند . اما نکته جالب آنکه MG ، در تخم مرغهایدر حال هچی که برای مدت زمان 12 تا 14 ساعت در دمای 45.6 درجه سانتی گرادقرار گرفته بودند ، غیرفعال گردید .
ساختار آنتی ژنها و سموم :
از خصوصیات آنتی ژنی MG و پاسخ گونه های خاص آنتی بادی پلی کلونال بهاین ارگانیسم به منظور شناسایی روشهای تشخیص ارگانیسم و پاسخهایایمنولوژیک به این بیماری استفاده گردید . آزمایشاتی از این دست بصورتتجربی گسترش یافتند و باتوجه به عدم اطلاع کافی از ساختار آنتی ژنی بیماری، حساسیت و اختصاصی بودن آنها مناسب نبودند .
پروتئینهای تشکیل دهنده نزدیک به 3 : 2 عموم مایکوپلاسماها ، واجدغشای لیپیدی میباشند . غشای پلاسمایی MG نهایتا شامل 200 پلی پپتید میباشدکه بطور واضح با سطوح مختلف آنتی ژنی مرتبط بوده و سبب اتصال به سلول هایمیزبان و همچنین ، انتقال غذایی میشود .
تاکنون تلاشهای قابل توجهی درجهت شناخت آنتی ژنهای MG صورت پذیرفتهاست . همچنین تحقیقات بسیار زیادی نیز بر خصوصیات هماگلوتینین انجام شدهاست . در واقع ، هماگلوتینین ممکن است در بیماری زایی و همچنین پاسخ موثرایمنی به بیماری نقش مهمی را ایفا نماید .
Adhesins پروتئینهایی غشایی هستند . این دسته از پروتئین ها واجدنواحی میباشند که در مجاورت سلول ها قرار گرفته و سپس به رسپتورهای سطوحاپیتلیال میزبان متصل میشوند . با این کار ، سبب مهاجرت باکتری به میزبانو ایجاد بیماری میگردد .
این پروتئینها را میتوان از فاکتورهای مهم بیماری زایی این باکتری هادانست . انتقال غذایی نیز از سایر وظایف محوله بر این پروتئین هاست .
پروتئینهای مایکوپلاسما گالی سپتیکم یا لیپوپروتئین هایی با وزنملکولی 60 تا 75 کیلودالتن را بعنوان Adhesins طبقه بندی می کنند . اخیرادو خانواده ژنی به نامهای PMGA و PvpA توصیف شده اند . این دو خانواده ژنی، پروتئین های اصلی سطحی را با خصوصیات بیماری زایی ، آنتی ژنیک و همچنین، ضریب ایمنی کد می کنند .
خانواده ژنی PMGA یا همان سویه S6 ، کپی های متفاوتی از هماگلوتینین سطوحلیپوپروتئین سطوح اصلی را به اندازه 67 کیلودالتن ( P67 ) ، کد میکنند .
خانواده ژنی PMGA ، حداقل 7.7 درصد از ژنوم سویه F و 16 درصد از ژنومسویه R را تهیه می کنند . از سوی دیگر ، این خانواده ژنی مکانیسمهایی رابرای سوئیچهای سریع و قابل برگشت بیان پروتئین ها ( سوئیچ های آنتی ژنی )فراهم می کنند . این قبیل سوئیچ ها در هنگام پاسخ به آنتی بادی ها مفیدهستند .
PvpA نیز پروتئین غشایی کاملی است که اندازه های متفاوتی داشته وتغییرات بسیاری را در بیان خود ایجاد میکند . این مورد نیز سبب پیچیدگیهرچه بیشتر آنتی ژنیک MG میشود . در مطالعات داخل جنینی صورت گرفته ،تفاوتهای آنتی ژنیک پروتئینهای سطحی با پاسخ آنتی بادی ها همبستگی داشت .
این مورد ، بیان کننده این حقیقت است که نوسانات ایمنی ، نقشی کلیدی را در گوناگونی های سطحی ایفا می کند .
با استفاده از میکروسکوپ ایمنوالکترون ، تفاوتهای اندازه پروتئین PvpAرا بررسی نمودند . این تفاوت در میان سویه های MG ، از 45 تا 55 کیلودالتنتخمین زده شد . با بررسی صورت گرفته مشخص گردید که پروتئین PvpA بخصوص درساختارهای انتهایی در سطوح سلول ها ، بومی میشوند .
باتوجه به اطلاعات قبلی و همچنین گزارشات واصله اخیر ، ذکر این نکتهضروری به نظر میرسد که در شناخت و کنترل MG ، تفاوتهای آنتی ژنیک و همچنینتغییرات پروتئینهای سطحی ، اهمیت ویژه ایی دارند . از سوی دیگر ، برخی ژنها و پروتئینها نیز در گونه های مختلف مایکوپلاسماها متجانس هستند . ایندر حالیست که سموم قوی مرتبط با مایکوپلاسماها تاکنون مشاهده نشده است .
در مقاله بعد ، به ادامه خصوصیات این بیماری خواهیم پرداخت ...
توجه :
منتشر شده در شماره ۵۱ ماهنامه وزین کشت و صنعت .