ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5
  1. #1
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    1,166
    0
    کاربر كلاغ هرگز چهره*ها را فراموش نمی*كند

    كلاغ هرگز چهره*ها را فراموش نمی*كند

    کلاغ*ها و خویشاوندان*شان*ـ از جمله غراب، زاغی و جی*جاق - به خاطر هوش و توانایی*شان در شكوفایی در محیط زیست انسان معروف*اند. این توانایی شاید به مهارت*های اجتماعی فراگونه*ای مربوط باشد. در منطقه سیاتل كه رشد سریع حومه شهر جمعیت رو به رشدی از كلاغ*ها را به خود جلب كرده است، پژوهشگران دریافته*اند كه این پرندگان می*توانند چهره انسان*ها را از هم تشخیص دهند. جان مرزلوف (J.Marzluff)، زیست*شناس حیات*وحش در دانشگاه واشنگتن، بیش از ۲۰سال كلاغ*ها و غراب*ها را بررسی كرده و در تمام این مدت از خود می*پرسید آیا این پرندگان می*توانند پژوهشگران مختلف را شناسایی كنند. به نظر می*رسید كلاغ*هایی كه قبلا به دام افتاده*اند بیشتر مراقب بعضی از دانشمندان هستند و گرفتن آنها اغلب دشوارتر بود. دكتر مرزلوف می*گوید «با خودم فكر می*كردم خوب، كمی مزاحمت ایجاد می*كنند اما مانع كار ما نمی*شوند. اما بعد فكر كردم باید مستقیما آن را آزمایش كنیم.» دكتر مرزلوف و دو تا از دانشجویانش برای آزمودن توانایی این پرندگان در تشخیص چهره*ها جدا از لباس، طرز راه رفتن و سایر ویژگی*های فردی انسان، از ماسك*های لاستیكی استفاده كردند. او ماسك انسان غارنشین را «خطرناك» و در ژستی تعمدی برای نشان دادن خوش*قلبی مدنی، ماسك دیك چنی را «بی*اثر» نامید. سپس پژوهشگرانی در ماسك خطرناك هفت كلاغ را در پردیس دانشگاه در سیاتل به دام انداختند و حلقه*گذاری كردند. طی ماه*های پس از آن، پژوهشگران و داوطلبان در پردیس دانشگاه ماسك زدند و این بار از مسیرهای تعیین*شده گذشتند و كاری به كار كلاغ*ها نداشتند. كلاغ*ها فراموش نكرده بودند. آنها به كسانی كه ماسك خطرناك زده بودند به طرز معناداری بیشتر از زمانی كه هنوز به دام نیفتاده بودند پرخاش می*كردند، حتی وقتی كه این ماسك زیر كلاه پنهان می*شد یا آن را وارونه می*گذاشتند. ماسك بی*اثر واكنش چندانی را برنینگیخت. این تاثیر نه تنها به قوت خویش باقی مانده بلكه در طول دو سال گذشته زیادتر هم شده است. دكتر مرزلوف می*گوید چندی پیش كه با ماسك خطرناك قدم*زنان از پردیس گذشته است، از ۵۳ كلاغی كه با آنها روبه*رو شده ۴۷ تا به او پرخاش كرده*اند، كه این خیلی بیشتر از تعداد كلاغ*هایی است كه در ابتدا به دام افتاده یا شاهد آن بودند. فرضیه پژوهشگران این است كه كلاغ*ها هم از پدر و مادرشان و هم از كلا*غ*های هم*دسته دیگر یاد می*گیرند كه آدم*های خطرناك را تشخیص دهند.
    دكتر مرزلوف و دانشجویانش پس از آزمایش*هایی كه در پردیس دانشگاه انجام دادند، سعی كردند این پدیده را با ماسك*های واقع*گرایانه*تری آزمایش كنند. آنها یك ماسك*ساز حرفه*ای را به خدمت گرفتند تا از روی چهره شش دانشجوی مدل ماسك بسازد. سپس وقتی در چند مكان در داخل سیاتل و حوالی آن كلاغ*ها را می*گرفتند، این ماسك*های جدید را گذاشتند. پژوهشگران سپس مخلوطی از ماسك*های بی*اثر و خطرناك را در اختیار مشاهده*گران داوطلبی گذاشتند كه بی*خبر از سابقه ماسك*ها، آنها را در مكان*های دام*گذاری می*گذاشتند و واكنش كلاغ*ها را ثبت می*كردند. یكی از داوطلبان كه مدیر بازنشسته یك شركت تلفن است می*گوید واكنش كلاغ*ها به یكی از ماسك*های خطرناك واقعا تماشایی بود. او می*گوید «صدای این پرندگان واقعا گوشخراش بود، مدام فریاد می*كشیدند و معلوم بود كه در كل با چیزی مشكل ندارند. آنها با من مشكل داشتند.»
    این*بار هم احتمال آنكه كلاغ*ها به مشاهده*گرانی كه ماسك خطرناك گذاشته بودند واكنش نشان دهند به*طرز معناداری بیشتر بود و وقتی همزمان با مشاهده*گرانی در ماسك*های بی*اثر و خطرناك روبه*رو می*شدند، تقریبا بدون اشتباه چهره خطرناك را برای آزار دادن انتخاب می*كردند. در مركز شهر سیاتل كه بیشتر رهگذران كلاغ*ها را نادیده می*گیرند، پرندگان عصبانی دشمنان انسانی*شان را تقریبا می*زنند. در مناطق روستایی كه كلاغ*ها را بیشتر «موش*های پرنده» پرسروصدا می*دانند و گاهی به آنها شلیك می*كنند، این پرندگان ناخشنودی*شان را از فاصله ابراز می*كنند. اگرچه آزمایش دكتر مرزلوف نخستین بررسی رسمی تشخیص چهره انسان در پرندگان وحشی است، یافته*های مقدماتی او حدس گمان*های بسیاری از پژوهشگران دیگر را تایید می*كند كه توانایی*های مشابهی را در كلاغ*ها، غراب*ها، كاكایی*ها و گونه*های دیگر مشاهده كرده*اند. رفتارشناس پیشگام، كنراد لورنتس (K.Lorenz)، چنان به توانایی*های ادراكی كلاغ*ها و خویشاوندان*شان اعتقاد داشت كه وقتی كلاغ*های گردن*بور را در دست می*گرفت، لباسی شیطانی می*پوشید. خانم استیسیا باكنستو، دانشجوی كارشناسی ارشد دانشگاه آلاسكا در فیربنكس، كه در میدان*های نفتی نورث*اسلوپ آلاسكا غراب*ها را بررسی می*كند، لباس پرزحمتی برای خود جور كرده است- شامل یك ریش تقلبی و شكم گنده*ای از جنس بالش ــ زیرا معتقد است چهره و شكم*اش برای كلاغ*هایی كه قبلا گرفته آشنا هستند.
    كوین مك*گوان (K.McGowan)، پرنده*شناس آزمایشگاه پرنده*شناسی كورنل كه در شمال ایالت نیویورك به مدت ۲۰ سال كلاغ*ها را به دام انداخته و حلقه*گذاری كرده است، می*گوید پرندگانی كه از بادام*زمینی*هایی كه او برای*شان ریخته خورده*اند مرتب او را تعقیب می*كنند و آنهایی كه در گذشته به دام افتاده*اند او را به ستوه می*آورند. اینكه چرا كلاغ*ها و گونه*های مشابه تا این حد با انسان هماهنگ هستند موضوع بحث و اختلاف*نظر است. برند هاینریش (B.Heinrich)، استاد ممتاز دانشگاه ورمونت كه به خاطر كتاب*هایش درباره رفتار غراب*ها معروف است، معتقد است كه توانایی آشكار كلاغ*ها برای تشخیص چهره* انسآنها از یكدیگر «پیامد جانبی تیزهوشی آنهاست»، نتیجه توانایی غیرعادی آنها در تشخیص همدیگر، حتی پس از ماه*ها جدایی.
    دكتر مك*گوان و دكتر مرزلوف بر این باورند كه این توانایی به كلاغ*ها و برادران*شان نوعی برتری تكاملی می*دهند. دكتر مرزلوف می*گوید «اگربتوانید یاد بگیرید كه از چه كسی پرهیز كنید و دنبال چه كسی راه بیفتید، خیلی آسان*تر از آن است كه مدام آسیب ببینید. به نظر من همین است كه به این جانوران امكان می*دهد با ما زندگی كنند و به شیوه*ای بسیار بی*خطرتر و موثرتر از ما امتیاز بگیرند.»

    New York Times, Aug.۲۶, ۲۰۰۸

    میشل نیژوا

    ترجمه كاوه فیض اللهی

    تفسير : روزنامه كارگزاران
  2. #2
  3. #3
  4. #4
  5. #5
نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •