آرم دامپزشکی!!!

[navid_azad]

می دانید که شرکت ها و موسسات و انجمن های مختلف و فعال در زمینه دامپزشکی هر یک برای خود آرم یا لوگویی مخصوص دارند. وقتی در اینترنت به دنبال آرم های مختلف می گشتم متوجه شدم که این مار که در آرم ها وجود دارد بعضی اوقات سرش به سمت راست و برخی مواقع به سمت چپ است. از سویی ظرفی که سر مار باید در آن باشد هم معمولا در آرم های دامپزشکی وجود ندارد و مار تنها به دور یک میله پیچیده است!
یک سوال: آیا می دانید که در زمینه آرم چه استانداردی وجود دارد و تاریخچه آرم دامپزشکی چیست؟ اگر می دانید خوشحال می شوم نظر خود را در این مورد بیان کنید...
در ضمن چون آرم های فراوانی موجود است، لطفا تصویر آرم مورد نظر خود را هم بگذارید، و بیان کنید که کدام آرم استانداردتر و در واقع آرم اصلی است...؟
با تشکر...:wqvtb6gh5g7f:

[Dr.Hossein.M.Al]

باسلام و احترام
تاریخچه انتخاب ارم به یونان قدیم بر میگرده که متاسفانه در رابطه با رشته دامپزشکی پیدانکردم اما برای پزشکی مواردی را پیدا کردم
دقیقا مطمئن نیستم اما فکر میکنم شکل صحیح ارم اگر سر ماراز چپ به راست باشد نشانه نماد رشته پزشکی است اما اگر از راست به چپ باشد نشانه ی نماد دامپزشکی است که برای رشته پزشکی از دو مار هم استفاده میکنند .
شما اگر در این زمینه به جواب رسیدید لطفا در این تاپیک مطرح کنید تا بقیه دوستان ازمطالب شما استفاده ببرند.

[navid_azad]

درود،
باتشکر از نظر حسین عزیز که همیشه لطف داشتند و همچنین سپاس از دوستان گرامی که با بازدیدهاشون از اولین تاپیک بنده بر من منت گذاشتند و به من دلگرمی دادند،
درمورد آرم دامپزشکی منابع بسیار محدود است و لوگو ها و آرم های موجود بسیار، که این مساله که کدام آرم استاندارد است را پیچیده می کند. البته این موضوع که اکثر دامپزشکان هیچ اطلاعی در مورد این مساله ندارند، خودش جای تامل داره وشاید یکی از دلایلی که باعث شده که این حرفه تا این حد مظلوم بمونه همین بی توجهی ها به مسائل خرد و کلانه که جای بس تاسف است که دامپزشکان ما حتی با آرم رشته خود آشنایی ندارند!(البته اصلا قصد جسارت ندارم)
بگذریم... اما در کل با توجه به تحقیقاتی که بنده انجام دادم آرم های فراوانی برای دامپزشکی در چند دهه اخیر طراحی شده اما بنظر من (این فقط نظر بنده است...) آرم اصلی باید تقریبا شبیه آرم سازمان جهانی بهداشت باشه چون مار موجود در اون در سایت انجمن جهانی دامپزشکان و همچنین دامپزشکی آمریکا هم مورد اشاره قرار گرفته و بنظر صحیح تر میاد. در واقع سر مار باید از راست به چپ باشه و ظرفی هم وجود نداشته باشه که البته من در آخر به دو آرم رسیدم که نمی دونم کدام آرم استاندارد تره؟!(هر دو آرم رو در اینجا پیوست کردم)
در آینده ای نزدیک هم اطلاعاتی در مورد تاریخچه این آرم در همین تاپیک خواهم گذاشت و امیدوارم با نظراتتون بتونیم به یک جمعبندی کلی برسیم...
با سپاس

[Dr.Hossein.M.Al]

از توضیحاتت متشکریم نوید جان
من چندتا از ارم های دامپزشکی رو اپلود کردم

ارم طراحی شده توسط شاتر استاک

ارمی که خودم طراحی کردم


دانلود نسخه دسکتاپ ارم

[Soroush Gh]

سلام دکتر این پیجا پیدا کردم امید وارم مفید باشه...به نظر من عکسی که تو پیوست دوم گذاشتین درست تره...سر در دانشکده ما هم همینا زده:smilies (17):
Caduceus vs Staff of Asclepius
این پیج بالایی ف/ی/ل/ت/ر نیست{خدا را شکر}از اونجایی که بچه های با جنبه ای هستن{دامپزشک های عزیز}و جنبه ی علمی را میبینن نه ظاهرو گذاشتمش...
البته چیزی هم نداره به خدا...شما بازش کن میبینی خودت:fargholtahsil:

[Dr.Hossein.M.Al]

سلام دکتر این پیجا پیدا کردم امید وارم مفید باشه...به نظر من عکسی که تو پیوست دوم گذاشتین درست تره...سر در دانشکده ما هم همینا زده:smilies (17):
Caduceus vs Staff of Asclepius
این پیج بالایی ف/ی/ل/ت/ر نیست{خدا را شکر}از اونجایی که بچه های با جنبه ای هستن{دامپزشک های عزیز}و جنبه ی علمی را میبینن نه ظاهرو گذاشتمش...
البته چیزی هم نداره به خدا...شما بازش کن میبینی خودت:fargholtahsil:

مرسی سروش عزیز
راستش اینطور که شما از لینک توضیح دادید فکر کردم چی میتونه باشه طوری که به خط اخر که رسیدم به طور کل از اصل ماجرا دور شدم که فقط ببینم این لینک چی هست:coffeescreen:
این سایتی که لینک دادی بیشتر مربوط به پزشکی است تا دامپزشکی اما میشه گفت تاریخچه شان از یک جا منشا میگیره.

[Soroush Gh]

مرسی سروش عزیز
راستش اینطور که شما از لینک توضیح دادید فکر کردم چی میتونه باشه طوری که به خط اخر که رسیدم به طور کل از اصل ماجرا دور شدم که فقط ببینم این لینک چی هست:coffeescreen:
این سایتی که لینک دادی بیشتر مربوط به پزشکی است تا دامپزشکی اما میشه گفت تاریخچه شان از یک جا منشا میگیره.

درسته...ولی واسه همین لینک ها تو بعضی انجمن ها :3.:ban:3.:درنظر میگیرن...راستش یکمی ترسیده بودم گفتم تازه اومدم شوخی شوخی banنشم

البته تو آرم دامپزشکی زیاد مهم نیست سر مار کدوم طرف باشه یا...!چون خودم تو یکی از سایت های بین المللی دامپزشکی عضو هستم و تو آرم اون سایت سر مار جهت گیری چپ به راست داره ولی خیلی جاها بر عکسه...لینک سایت را میدم registerکنید و از سایت استفاده کنید...یه چیز دیگه هم بگم این سایتا خودم پیدا کردم نمیدونم مشهوره یا نه ولی اکثر کتاب ها و مجلات وهمایش های جهان {حتی ایران}!را بهتون میگه امید وارم مفید باشه
http://www.ivis.org
دوستان اگه سایت مفیدی مثل این پیدا کردین{به هر زبانی که بود}به من pmبدید من خیلی ممنون میشم:29:

[navid_azad]

اساطیر یونان و روم باستان، توضیحی درباره آفرینش جهان گذشته و حال است. در این اسطوره ها که مثل یک کتاب داستان است برای هر عمل و رفتار آدمی به یک خدا در آسمانها اشاره شده است.
مثلا اینکه خدای خدایان با خدای زمین ازدواج می کند و فرزندان آنها که خدای اقیانوس و خدای آتشفشان هستند به وجود می آیند. در این اسطوره ها خدای ابر، خدای حاصل خیزی، خدای شکار، خدای خشم، خدای بهداشت و خدای... وجود دارد و البته معلوم است که مذهب مردم یونان و روم باستان و حتی مذهب همه مردم پیش از پیدایش مذاهب آسمانی همین اسطوره ها بوده است. هر دسته یا هر صنف از مردم بر حسب نیازها یا علاقه شان یک یا چند خدا را ستایش می کردند و برای آنها نذورات و قربانی تقدیم می کردند تا توجه آن خدا را به مشکلات خودشان جلب کنند. مثلا کشاورزان خدای باران و شکارچیان خدای شکار را همیشه دعا می کردند تا در کارهایشان موفق باشند. در این میان، آسکلپیوس یا اسقلبیوس (Aesculapius) که فرزند آپولو (خدای موسیقی و خورشید) بود؛ خدای پزشکی به شمار می آمد.
عمه او دیانا خدای شکار بود به همین جهت معابد بزرگ و متعدد به نام او و برای ستایش او بر پا شده بود. که تقریبا کار بیمارستانهای امروزی را می کرد با این تفاوت که در دنیای قدیم بیماران برای گرفتن شفا از اسکلپیوس به معبد او رفته و در آنجا می خوابیدند تا شفای مجدد پیدا کنند. اسکلپیوس به باز گرداندن مردگان از مرگ و زنده کردن مجدد آنها معروف بود از همین روی او را با عصایی در دست مجسم می کردند که یک مار به دور آن حلقه زده بود و خاطرتان هست که مار در اسطوره های قدیمی (حتی در هند و چین) نشانه باروری و مظهر تجدید حیات به شمار می آمد (به دلیل پوست اندازی مکرر). در معابد اسکلیپوس هم ماران مقدس را روی بدن بیمار قرار می دادند به این امید که مار نیروی حیاتی خود را به بدن بیمار بدمد و زندگی او را نجات دهد.
آسکلپیوس نشانگر جنبه درمانی دانش پزشکی است درحالیکه دخترانش هیگیه یا (نام او را با واژه بهداشت در زبان انگلیسی: hygiene مقایسه کنید)، مدیترینه و پاناسئا به ترتیب نمایانگر نیروهای بهداشت، پزشکی و درمان دردها هستند.
عصای اسکلپیوس با یک یا دو مار که به دور آن حلقه زده، علامت معابد خدای طبابت در یونان قدیم بوده است که کم کم در اروپای عصر حاضر نیز به نشانه فعالیت های پزشکی، داروسازی، دامپزشکی و... مورد استفاده قرار گرفت. البته داستان های مختلفی حول این عصا و مار ذکر شده است که یکی از آنها این است که زمانی که آسکلپیوس مشغول معالجه فردی بود که زئوس او را صاعقه زده بود، ماری وارد اتاق شد و او مار را با عصایش کشت، سپس مار دومی به درون اتاق آمد و گیاهی را در درون دهان مار اول نهاد و بدین ترتیب مار زنده شد. آسکلپیوس از همان گیاه برای معالجه ی آن فرد استفاده کرد!

[navid_azad]

درود،
همانطور که گفته بودم داستانهای مختلفی پیرامون عصا و مار معروف علم طبابت ذکر شده است. این بار به یکی دیگر از این داستانها که اتفاقا این یکی وطنی هم هست می پردازیم...
می گویند در زمان ابوعلی سینا (پورسینا) شخصی مریض شد و به نزد وی برای معالجه رفت. بوعلی سینا با معاینه وی به او گفت که مریضی سختی دارد و دوایی هم برای آن موجود نیست و احتمالا تا سه روز آینده از دنیا خواهد رفت. مرد فوق العاده ناراحت و افسرده شد و به گمان اینکه سه روز بیشتر به پایان عمرش باقی نمانده قصد عزیمت به صحرا و بیابان کرد تا از خیال مرگ قدری آسوده شود و این سه روز نیز بگذرد. در راه چوپانی را دید. چوپان به او گفت: چرا از شهر خود دور می شوی؟ لااقل اگر هم قرار باشد از دنیا بروی خوب است در شهر خود و در میان اقوام خود باشی تا اینکه بدنت طعمه گرگها و حیوانات ولگرد شود. خلاصه چوپان مرد را راضی نمود که به شهر خود بازگردد اما به او گفت چون خسته و نحیف شده ای و من نیز باید به راه خود ادامه دهم سایه بانی را در اختیارت می گذارم تا در سایه آن قدری استراحت کنی و از شیری هم که تازه از گوسفندانم می دوشم بالای سرت می گذارم. قدری استراحت کن و شیر را بنوش و به شهرت بازگرد. چوپان رفت و مرد هم به خواب رفت. بعد از مدتی استراحت کاسه شیر را سرکشید و به سمت شهر خود بازگشت. رفت و برگشت او دو روز طول کشیده بود و یک روز هم در شهر سپری شد و با کمال تعجب، مرد حال خود را بهتر یافت. نزد بوعلی سینا رفت و گفت: ای حکیم تو گفتی که من سه روز دیگر بیش زنده نیستم اما حال من بهتر شده است. بوعلی سینا به وی گفت تعریف کن که در این سه روز چه کرده ای؟ مرد که جریان خود و چوپان را تعریف نمود، بوعلی به او گفت: در آن منطقه ماری وجود دارد که وقتی تو در خواب بودی زهرش را در شیر ریخته و تو آن را نوشیده ای و به این سبب است که حالت بهبود یافته.
و حتی از آن زمان به بعد به کسی که مریض است می گویند: بیمار(بی + مار) یعنی کسی که آن مار را ندارد!

[Dr.Hossein.M.Al]

نوید جان بسیارمطالب خوبی قرار دادید من به شخصه واقعا استفاده بردم
نوید جان اگر می توانید یک مطلب کامل در حول همین موضوع اماده کنید که من ان را در صفحه اصلی سایت قرار بدهم .

دوستان اگه سایت مفیدی مثل این پیدا کردین{به هر زبانی که بود}به من pmبدید من خیلی ممنون میشم:29:

سروش عزیز شما میتوانید در بخش مرجع شناسی یک بخش به نام سایت های مفید درست کنید هر کدام ازدوستان اگر سایتی مد نظر داشتند در ان ارسال کنند