هورمون

دسته دارويي:هورمون

شکل دارويي: محلول تزريقي

ترکيب:

Gonadorelin (as Gonadorelin acetate)…………………………….………… 50 mcg

Benzyl alcohol………………………………………………………………………………..9 mg

Excipient s.q.f. ……………………………………………………………………….……..1 ml

گنادورلين محلول تزريقي حاوي 50 ميکروگرم گنادورلين استات مي باشد که برای درمان کيست های تخمداني فوليکولار و بهبود باروری پس از تلقيح مصنوعي در گاو به کار مي رود.

عملکرد ضعيف توليد مثلي يکي از فاکتورهای مهم محدود کننده در قابليت سودآوری گله های گاو به شمار رفته و در ضمن نقش مهمي را در حذف دام ها توسط دامدار ايفاء مي کند. جهت به دست آوردن فاصله گوساله زايي توصيه شده (12 تا 13 ماه)، گاوها بايد ظرف 85 تا 110 روز پس از زايمان، آبستن شوند.

کاهش در ميزان باروری به طور کلي به انتخاب ژنتيکي، تغذيه و تصميم های مديريتي وابسته است. با بزرگتر شدن گله و افزايش جمعيت، گاوها در معرض اختلالات توليدمثلي بيشتری قرار گرفته که به افت عملکرد توليدمثلي مي انجامد. از طرف ديگر، نياز شديد به انرژی در ابتدای دوران شيردهي تاثيری منفي بر بالانس انرژی در طول اين دوره دارد که مي تواند موجب ايجاد تاثيرات زيانبار بر سلامت و باروري حيوان شود.

جفت ماندگي، متريت، و کيست های تخمداني از اختلالات معمول توليدمثلي هستند که موجب کاهش عملکرد دستگاه توليدمثل و در نتيجه ايجاد ضررهای اقتصادي فراوان مي شوند.

کيست های تخمداني در گاوهای شيری به صورت حضور يک يا چندين ساختمان فوليکولي تخمداني با حداقل قطر 2.5 سانتي متر که در تخمدان برای حداقل 10 روز (بدون وجود جسم زرد Corpus luteum) باقي مانده اند، تعريف مي شود. وقوع اين کيست ها در گله های گاو شيری از 5 تا 10 درصد متغير است، هرچند ميزان وقوع بالای 30 درصد نيز گزارش شده است.

علايم درمانگاهي کيست های تخمداني بسيار متفاوت بوده و به ميزان گسترش لوتئينيزاسيون کيست بستگي دارد. در بيشتر اوقات (62 تا 85 درصد موارد)، گاوهای دارای کيست به دليل توليد پروژسترون توسط کيست های لوتئينيز شده آنستروس هستند. رفتارهای توليدمثلي ناهنجار و سيکل های نامرتب نيز از ديگر علايم رايج هستند. کيست های تخمداني هميشه منجر به عملکرد ناهنجار توليدمثلي و در نهايت فواصل گوساله زايي طولاني مي گردند.

معاينه رکتال، اولتراسونوگرافي، و اندازه گيری غلظت پروژسترون در شير يا پلاسما از راه های رايج تشخيصي به شمار مي روند. ماهيت ضرباني ترشح هورمون آزاد کننده گنادوتروپين (GnRH) که منجر به ترشح ضرباني هورمون لوتئونايزينگ (LH) مي شود، از مهمترين سيگنال های مستقل کنترل کننده فعاليت سيستم توليدمثل به شمار مي آيد.

GnRHيک دکاپپتيد است که توسط نورون های واقع در هيپوتالاموس سنتز مي شود و موجب تحريک رهايي گليکوپروتئين های گنادوتروپيک LHو هورمون محرک فوليکول ها (FSH) از غده هيپوفيز خلفي مي گردد.اين گنادوتروفين ها تخمدان را تحريک کرده تا استراديول ترشح کند؛ استراديول موجب اعمال يک فيدبک منفي برروی نورون های هيپوتالاموس شده و در نهايت منجر به يک جريان ناگهاني پيش تخمک گذاری LHمي شود.

سبب شناسي کيست های تخمداني کاملا مشخص نبوده ولي به طورکلي اين کيست ها در نتيجه يک ايمبالانس نورواندوکرايني در محور هيپوتالاموس- هيپوفيزی است. چنين ايمبالانسي مي تواند ناشي از يک بالانس منفي انرژی در اوايل دوره پس از زايمان باشد. بالانس انرژی به عنوان تفاوت بين دريافت انرژی خالص و نياز انرژی تعريف مي شود.

گنادورلين آنالوگي است که به صورت شيميايي سنتز شده اما از نظر ساختماني برابر با GnRHطبيعي به شمار مي آيد. آنالوگ ها در نتيجه تغييرات شيميايي که در ساختمان اصلي ايجاد شده اند، به وجود مي آيند. اين تغييرات منجر به توليد مولکول هايي پايدارتر، مقاومت آنزيمي بهتر، ظرفيت اتصال افزايش يافته و تمايل بيشتر به گيرنده ها مي شود. قدرت رهايي به عوامل متعددی همچون نوع محصول، دوز، نوع حيوان و وضعيت فيزيکي بستگي دارد.

مکانيسم عمل:گنادورلين به طور اوليه موجب سنتز و رهايي هورمون لوتئونايزينگ (LH) از غده هيپوفيز خلفي شده و در عين حال موجب افزايش توليد هورمون محرک فوليکول ها (FSH) مي گردد.

اولين استفاده از گنادورلين در درمان کيست های فوليکولي تخمداني به سال 1973 برمي گردد که در اين مطالعه، 70 تا 90 درصد گاوهای دارای کيست به درمان پاسخ مناسب دادند.

تاثير ايجاد شده توسط گنادورلين به مرحله پيشرفت فوليکولي در زمان درمان بستگي دارد. پس از درمان با گنادورلين، تخمک گذاری و تشکيل جسم زرد مورد انتظار است. تحليل فوليکولي در تمام فوليکول های با سايز متوسط و بزرگ که در اين مرحله هستند نيز، انتظار مي رود.

تاثير چشمگير ديگر در درمان با گنادورلين تحريک يک موج جديد فوليکولي در عرض 2 تا 4 روز پس از درمان است. اين رشد جديد فوليکولي مي تواند ناشي از ترشح FSHو يا رهايي اين هورمون در نتيجه ناپديد شدن فوليکول غالب باشد.

همچنين گنادورلين در بهينه سازی باروري پس از تلقيح مصنوعي (Artificial insemination) نقش دارد. تاثير آن دربهبود ميزان لقاح در زمان تلقيح مصنوعي و بين 11 تا 13 روز پس از تلقيح در گاو توسط مطالعات متعددی اثبات گرديده است.

درواقع گنادورلين موجب افزايش شانس زنده ماندن جنين از طريق بهبود عملکرد لوتئال و تداخل با مکانيسم لوتئوليتيک مي باشد. اين هورمون موجب القاء تخمک گذاري و لوتئينيز شدن در زمان مناسب شده و ترشح پروژسترون توسط جسم زرد در حال رشد را افزايش مي دهد. بنابراين از دست رفتن زودرس جنيني جلوگيری کرده و سطح لقاح را بالا مي برد.

زمان پرهيز و عوارض جانبي:ندارد

مقدار و روش مصرف:

جهت درمان کيست های تخمداني فوليکولار (تزريق داخل عضلاني): 2 ميلي ليتر برای هر گاو (يکبار تزريق)

جهت بهبود باروري (تزريق داخل عضلاني): 2 ميلي ليتر برای هر گاو بلافاصله پس از تلقيح مصنوعي و/يا 12 روز بعد.

شرايط نگه داری:

در محل خنک (زير 25 درجه سانتي گراد) و دور از نور نگه داري شود.

بسته بندی:

 گناسیل به صورت ويال های 20 ميلي ليتري و جعبه های حاوی 10 ويال 6 ميلي ليتری ارائه مي شود.