سخت زائي عبارت از زايشي است كه با دشواري همراه باشد و دامنه آن از تأخير مختصر در روند زايش تا عدم توانائي كامل حيوان براي زاييدن متغيير است .

عواقب سخت زائي با اهميت بوده و ممكن است همراه مواردي نظير: مرگ نوزاد، مرگ شتر ماده ،*كاهش باروري، عقيمي و غيره باشد. عوامل مسبب سخت زائي به دوقسمت مربوط به مادر و مربوط به جنين تقسيم مي شوند و اين عوامل ممكن است شامل وضعيت و پوزيشن غير طبيعي جنين ، عدم تناسب لگن مادر و جنين، تنگي فرج و واژن، پيچ خوردگي رحم باشد .

براساس گزارشات واصله، تجربيات دامپزشكي در مورد سخت زائي شتر بسيار كم است . اما شترداران با سخت زائي هايي نظير خميدگي كارپ، برگشتگي جانبي سر، خميدگي مفصل راني و خرگوشي آشنايند .
عدم تناسب جنين و لگن، هيولايي بودن جنين و وضعيت عرضي جنين بسيار نادر است و با وضعيت خلفي بدنيا آمدن معمول نيست . ضعف رحمي در حد كمي اتفاق مي افتد و گفته شده است دوقلوزائي به ميزان ۴/۰ ـ ۱/۰ درصد موجود است .
پتريس در سال ۱۹۵۶ دو مورد از پيچ خوردگي رحم را گزارش كرده است و در اين ملاحظه نسبت پيچ خوردگي رحم شتر شبيه ماديان بوده است و با تمام اين ها ميزان سخت زائي شتر كم است .

زایش دشوار در شتر
در درمان برگشتگي گردن و دست ها ( بعلت طويل بودن گردن و دست ها ) راندن جنين بطرف عقب و تصحيح عضو مزبور لازم است . اعراب بدوي اين وضعيت را درك كرده و شتر مزبور را در گودالي قرار مي دادند وسعي مي كردند كه وضعيت جنين را تصحيح كنند .در حال حاضر قبل از هركاري بايد بي حسي اپيدورال داده شود تا از زور زدن ها جلوگيري شود. تجربه محدود دامپزشكي نشان مي دهد كه جنين شتر در سخت زائي امكان زنده ماندنش بيش از اسب است ،براي مثال در يك مورد كه سخت زائي حاصل از برگششتگي عضو بود و كيسه آلانتوكوريون دوازده ساعت زودتر پاره شده بود يك جنين زنده بدنيا آمد . اين خصوصيت پتانسيل بيشتري براي زايمان از طريق سزارين نسبت به ماديان مي دهد .
در مورد سزارين ابتدا دام مقيد شده و سپس داروي آرام بخش زيلازين xylazine تزريق و حيوان به پهلوي راست خوابانده مي شود . عمل تحت بي حسي انتشاري موضعي از را يك شكاف عمودي در تهيگاه چپ انجام مي شود . در يك مورد سخت زائي كه تغيير وضع جنين قابل اصلاح نبود و جنين تلف شد و به وسيله آمبريوتوم بلند عمل آمبريوتوس انجام گرفت. اعراب بدوي آمبريوتوس را با چاقوي جيبي انجام مي دهند .