مالاريا يكي از بيماريهاي انگلي مهم منتقله بوسيله بند پايان بوده وعامل مسبب آن پلاسموديوم و ناقل آن پشهاي به نام آنوفل مي باشد اهميت مالاريا به دلايل شيوع زياد و مرگ و مير قابل توجه در بعضي مناطق ميباشد و ضمناً به علت ايجاد كم خوني و ضعف و عودهاي مكرر باعث اتلاف مقدار كار شده و در وضع اقتصادي و كشاورزي اثر ميگذارد .
عامل بيماري زا :
عامل بيماري يك نوع پرتوزوئي خوني به نام پلاسموديوم Plasmodium ميباشد و انواع انساني آن فاليسپادوم ،*ويواكس ، مالاريه ، اوال هستند و نوع اوال در ايران وجود ندارد وهر يك ازاين انواع داراي سوشهائي مي باشد . .
سير تكاملي پلاسموديوم در انسان :
با گزش لانوفل آلوده اسپدوزوئيست وارد بدن شده و در سلولهاي كبدي جايگزين مي شود و در اين مرحله سنجي انگل شروع به نمو وتزايد مينمايد و بعداً مقداري از انگل وارد خون شده ومرحله خوني راايجاد مينمايد ،*ممكن است مرحله سنجي ادامه يابد ودر نتيجه باعث عودهاي بعدي بيماري گردد ولي در نوع فالسيپادم داراي مرحله سنجي يا دوره خارج از گلبولي نيست و بدين علت داراي عود حقيقي بيماري نمي باشد دوره خوني داراي دو قسمت غير جنسي و جنسي است .
دوره غير جنسي :
با ورود انگل به داخل گلبولهاي قرمز شروع به نمو نموده و بالاخره تقسيم شده و چند انگل ايجاد مي شود و با پاره شدن گلبولهاي قرمز انگل دار ، انگلهاي جديد وارد خون و گلبولهاي قرمز مي شوند و اين دوره ادامه پيدا مي كند ،*وجود دوره خوني غير جنسي باعث بيماري زائي براي انسان مي گردد و شناسائي اختلافات اين دوره در انواع پلاسموديوم ها ارزش تشخيصي و آزمايشگاهي دارد .
دوره جنسي :
مقداري از انگلها كه وارد گلبول قرمز مي شوند ايجاد انگل جنسي يا گامتوسيت مينمايند كه به صورت نر يا ماده ميباشند و بايد بقيه سير تكاملي را در بدن پشه آنوفل طي نمايند و گرنه پس از مدتي در بدن انسان از بين مي روند و به طور كلي نقشي در بيماري زائي در انسان ندارند . ادامه دوره جنسي در بدن پشه آنوفل انجام مي شود با خوردن خون آلوده به وسيله پشه آنوفل در دستگاه گوارش آن عمل لقاح بين گامت نر و ماده انجام گرفته و انگل پس از نمو و تغييراتي مقدار زيادي اسپروزئيت ايجاد مي شود كه در غدد بزاقي پشه آنوفل متمركز ودر موقع نيش زدن آنوفل وارد بدن انسان مي شون وايجاد بيماري مي كنند .
بيماري زائي :
فقط مرحله غير جنسي خوني باعث بيماري در انسان مي شود .
دوره كمون :
دوره كمون بيماري مالاريا در ويواكس داوال معمولاً ۴ روز ( يك نوع سوش ويواكس ۱۰ – ۸ ماه ) و در فالسيپارم ۱۲ روز و در مالاريه ۳۰ روز مي باشد .
علائم بيماري :
يكي از مشخصات مهم مالاريا وجود دوره حمله است وبيماري به صورت نوبه تظاهر مي كند و از مراحل سردرد – لرز و تب – عرق و مرحله بين حملات تشكيل شده ومتعاقب هم ايجاد مي شوند و مربوط به طول و وضع دوره سير تكاملي مرحله غير جنسي در بدن بيمار مي باشند تظاهر نوبه درمورد ويواكس واوال يك روز در ميان ( تب سه يك ) و در مالاريه دو ، روز در ميان ( تب چهاريك ) ، در فالسيپارم به طور روزانه و با يك روز در ميان مي باشد . از علائم مهم ديگر مالاريا بزرگي طحال وكمخوني است .
يكي از مشخصات مهم مالاريا وجود عود بيماري است و به طور كلي پس از مدتي مرحله حاد بيماري به علت ايجاد مصونيت مخصوص خفيف شده و از بين مي رود و بيمار براي مدتي فاقد علائم حاد مي باشد و پس از مدتي دوباره حمله بيماري عود پيدا ميكند وعلت آن وجود مرحله خارج از گلبولي است ،*عود بيماري در مورد ويواكس معمولاً ۳ سال و گاهي تا ۷ سال و عود مالاريه معمولاً تا ۷ سال و گاهي تا ۴۰ سال مشاهده مي شود ، نوع فالسيپارم عود حقيقي ندارد و گاهي به علت وجود مرحله خوني غير جنسي تا ۱۸ ماه وجود دارد .
عوارض :
بيماري مالاريا داراي عوارض مهمي است كه بيشتر در نوع فالسيپارم مشاهده ميشود مانند عوارض عصبي ، مغزي ، خوني ولي عارضه مهم وعمومي مالاريا كم خوني و عوارض مربوط به آن است .
تشخيص آزمايشگاهي :
مهمترين روش تشخيص مالاريا ، مشاهده انگل در خون مي باشد و مهمترين وسيله آزمايش گسترش ضخيم لام خون تهيه شده پس از رنگ آميزي است كه زودتر و بهتر وجود پلاسموديوم و گسترش نازك نوع پلاسموديوم را مشخص مي سازد .
منبع بيماري :
انسان بيمار است كه در خونش گامتوسيت وجوددارد به عبارت ديگر حاملين گامبوسيت منبع بيماري هستند گر چه در ميمون به طور آزمايشي بيماري خفيفي ايجاد مي شود ولي نمي تواند ميمون مخزني براي بيماري مالارياي انساني باشد .
راه سرايت :
بيماري به طور مستقيم به انسان منتقل نمي شود و در طبيعت به وسيله نيش آنوفل آلوده منتقل مي گردد ولي به طور نادر از راه جفت ممكن است به جنين منتقل گردد ، بيماري ممكن است با ترانسفوزيون و تزريق خون بيمار منتقل شود و اين موضوع مسئله اي در مناطق بومي مالاريا ايجاد مي كند .
انتقال مالاريا به وسيله خون چون داراي مرحله نسجي نيست در نتيجه عودي وجود نخواهد داشت .
انتشار بيماري در جهان :
قبل از انجام مبارزه اساسي در بعضي كشورها تقريباً نصف جمعيت دنيا در مناطق مالاريا خيز سكونت داشته اند و در حال حاضر در حدود ثلث جمعيت دنيا در مناطق مالاريا خيز ساكن مي باشند و اين نقاط اكثراً در مناطق حاره وتحت حاره قرار دارند .
در ايران :
قبل ازانجام مبارزه و ريشه كني مالاريا در حدود ۶۰ درصد جمعيت در مناطق آلوده ساكن بوده و به طور كلي آلوده ترين مناطق ، منطقه گرمسير جنوبي و ساحلي درياي خزر بوده است .
سه نوع پلاسموديوم ويواكس ، فالسيپارم ، مالاريه در ايران وجود دارد . سه نوع آنوفلهاي ناقل مسام ( سوپر پيكتوس ساكاروي ، ماكولي پنيس ، در مناطق ساحلي درياي خزر و فلات مركزي و پنج نوع آنوفلهاي ناقل ( استفنسي ، فلوياتيليس ، كولي سي فايس ، سوپرپيكتوس ، ساكاروي ) در منطقهگرمسير جنوبي وجود دارند .
به علت اهميت مالاريا در ايران در حدود سال ۱۳۳۰ اقدام به مبارزه بروش سمپاشي واز سال ۱۳۳۶ مناطق تحت برنامه ريشه كني مالاريا قرار گرفت .
در حال حاضر مالاريا در قسمت مهمي از كشور يعني مناطق ساحلي درياي خزر و فلات مركزي ريشه كن شده و مواردي هم كه مشاهده مي شوند مربوط به منطقه گرمسير جنوبي مي باشند . در منطقه گرمسير جنوبي هنوز مالاريا به نحو قابل توجهي وجوددارد و مشكلاتي براي ريشه كني جلب توجه مي كند و مهمترين آنها مقاومت آنوفل استفنسي نسبت به حشره كش هاي كلره و مسئله عشاير و وضع اغييرات مسكن وخصوصيات آنوفلهاي ناقل مي باشد در حال حاضر در منطقه گرمسير جنوبي از سموم كاربامات ( بايگون ) براي سمپاشي استفاده مي شود و به طور كلي در مناطق مختلف ايران برنامه مراقبت و مبارزه داروئي ادامه دارد .
عوامل موثر در انتشار بيماري مالاريا :
عوامل متعددي در انتشار و اپيدميولوژي مالاريا موثرند و مهمترين آنها عبارتند از :
عوامل مربوط به انگل :
عواملي مانند طول عمر گامتوسيت ، قدرت آلوده كنندگي گامتوسيت براي آنوفلها ، طول دوره وجود گامتوسيت در خون انسان موثر مي باشند و نظر بااينكه نوع فالسيپارم براي طي سير تكاملي در بدن آنوفل احتياج به حرارت بيش از ۲۰ درجه دارد بيماري بيشتر در مناطق حاره و تحت حاره مشاهده مي شود و چون نوع مالاريا كه داراي سير تكاملي طولاني در آنوفل مي باشد به طور نادر و پراكنده در مناطق وجود دارد و نوع اول فقط در آفريقا مشاهده مي شود و نوع ويواكس در منطقه بين ۳۳ درجه عرضي و ۶۵ درجه عرض شمالي وجود دارد . اختلالات عود بيماري از نظر اپيدميولوژي اهميت زياد دارد و به طور كلي در مناطق سمپاشي شده نوع فالسيپارم زودتر از بين مي رود و نوع مالاريه براي مدت نسبتاً طولاني در منطقه به علت عود طولاني باقي خواهد ماند .
عوامل مربوط به ناقل :
زندگي آنوفل داراي دو مرحله لاروي و بالغ مي باشد و مرحله لاروي در آب انجام مي گيرد و بيولوژي آنوفل تأثير بسزائي در وضع اپيدميولوژي و انتشار مالاريا دارد و به طور كلي عوامل مهم مربوطه به قرار زير ميباشند .
تمام انواع آنوفلها بيماري مالاريا را منتقل نمي سازند و از ۴۰۷ نوع آنوفل در دنيا ۶۵ نوع آنوفل ناقل مي باشند ،*حساسيت آنوفلها به انواع انگلهاي مالاريا متفاوت است .
خونخواري :
آنوفل اهميت زيادي دارد و فقط آنوفل ماده از خون تغذيه نموده و آنوفلهاي نر از شيره گياهان استفاده مي كنند . خونخواري آنوفل براي رشد و تخم گذاري لازم مي باشد .
آنوفلهايي كه بيشتر از خون انسان تغذيه مي نمايند در انتقال بيماري نقش مهمتري دارند .
عادت استراحت :
بعضي از آنوفلها در محلهاي سكونت انساني ويا محلهاي مربوطه مانند طويله ها استراحت مي كنند كه به آنها آندوفيل ( ENDOPHILE ) و برخي پناهگاههاي خارجي را ترجيح داده كه اگروفيل ناميده مي شوند ولي به طور كلي آنوفلها پس از هر خونخواري در محلهايي براي مدتي استراحتمي كنند .
از محل استراحت آنوفلها در محلهاي مسقف براي مبارزه با مالاريا استفاده شده ، چه استراحت آنوفلها برروي سطوح سمپاشي شده ممكن است باعث مرگ آنها شود .
حساسيت آنوفلها به حشره كشها :
تأثير حشره كشها برروي آنوفلها اهميت زيادي دارد و بالاخره موضوع ايجاد مقاومت نسبت به بعضي حشره كشها در بعضي از آنوفلها مطرح و مسئله مهمي براي ريشه كني مالاريا مي باشد .
جمعيت آنوفل :
شك نيست كه هر قدر جمعيت آنوفل خونخوار انساني بيشتر باشد ، خطر ايجاد بيماري بيشتر است در مطالعات وفور آنوفل با تعيين نسبت تعداد آنوفلها با انسان مشخص مي سازد و آنوفلهائي كه با وفور كمتري بتوانند بيماري را منتقل سازند خطرناكتر مي باشند . بالاخره عواملي نظير تكرر در خونخواري ، طول عمر ، عادت جفت گيري ، انتخاب منبع لاروي براي تخم گذاري ، قدرت پرواز و رشد و نمولاروها و غيره موثر مي باشند .
عوامل مربوط به انسان :
سن : به طور كلي مالاريا در كودكان كمتر از ۶ ماهه نادر و در گروه ۶ – ۲ ساله بيشتر شايع است ، در مناطق شديداً آلوده وفور مالاريا در افراد بالغ كم شده و مربوط به وجود مصونيت و در نتيجه ابتلاي قبلي است مالاريا در بعضي مناطق به علت اختلاف در كار و پوشش در جنس مرد شايعتر مي باشد ، شغل در وضع ابتلا موثر است و به طور كلي در مشاغلي كه در مناطق آلوده متوقف مي شوند مثل كشاورزان بيشتر مشاهده ميشود .
در مالاريا مصونيت مادرزادي موقتي وجود دارد و پس از ابتلا نوعي مصونيت نسبي ايجاد مي شود كه در مالارياي ويواكس و مالاريه مشخص تر است .
عوامل اجتماعي مربوط به انسان :
به طور كلي اقداماتي كه بشر انجام مي دهد در وضع مالارياي مناطق موثرند مانند ، نقل و انتقالات كارگران ، خاك برداريها ،*اقداماتي كه باعث ايجاد منابع لاروي ميشوند . مهاجرت مردم ، زندگاني عشايري ، وضع ساختمانها و سكونت و تغييرات آنها در وضع مالاريا و مبارزه با آن موثر مي باشد .
عوامل مربوط به محيط :
به طور كلي آنوفل شديداً تحت تأثير عوامل محيطي قرار دارد وممكن است برروي مرحله لاروي و يا بالغ موثر باشند ، مهمترين اين عوامل حرارت و رطوبت مي باشند كه برروي رشد انگل در آنوفل و در مراحل عمر آن موثرند فعاليت آنوفل با درجه حرارت مربوطه بوده و درمناطق مختلف طول دوره فعاليت متفلوت است . چنانچه در مناطق معتدله در حدود ۴ – ۳ ماه و در مناطق گرمسير ايران ۹ – ۴ ماه فعاليت آنوفل وجوددارد و در نتيجه انتقال بيماري در مناطق مختلف در فصول و ماههاي معيني انجام مي گيرد و اين موضوع از نظر مبارزه كمال اهميت دارد .
با شروع فصل سرما آنوفلها از فعاليت افتاده و در بعضي پناهگاههاي مناسب استراحت وحالت خمودگي پيدا ميكنند و اين وضع را ( خواب زمستاني Hibernation ) مي نامند ، در گرماي زياد نيز فعاليت آنوفلها كم مي شود .
به طور كلي رطوبت و حرارت در وضع بيولوژي آنوفل خصوصاً استراحت ، نيش زدن و ضمناً برروي مرحله لاروي آنوفل موثر است .
آب ، تأثير مهمي بر انتشار مالاريا دارد در مرحله لاروي آنوفل در آب مي باشد و هر نوع آنوفل منابع لاروي بخصوص را ترجيح مي دهند عدهاي در آب شيرين و بعضي در آب شور تخم گذاري كرده و به طور كلي مناطقي كه پر آب و يا داراي برنج كاري باشد فعاليت آنوفل بيشتر است .
در ارتفاعات زياد آنوفل و فعاليت آن كمتر است باد و باران در وضع آنوفلها موثرند .
بررسي و مطالعه مالاريا :
براي بررسي مالاريا در مناطق بايد مطالعات همه جانبه درباره آنوفلها و بيولوژي آنها وفور آنوفل ، بررسي درباره مراحل مختلف زندگاني آنوفل ، درباره محيط زندگاني انسان ، عوامل محيطي ،*وضع بيماري در انسان وغيره بايد انجام گيرد و براي اندازه گيري درجه ابتلا در انسان از دو انديس بيشتر استفاده ميشود . انديس طحالي كه عبارت است نسبت درصد دارندگان طحال كه نسبت به گروههاي سني ،*ممكن است مشخص شوند .
انديس پارازيتر كه عبارت از نسبت درصد دارندگان پلاسيموديوم در خون مي باشد كه بر حسب گروههاي سني ، مشخص مي شود و وجود پارازيت در افراد كمتر از يكساله داراي ارزش زيادي است چه مصرف وجودانتقال در آن سال در منطقه مي باشد . بر حسب انديس طحالي درجه بومي بودن بيماري در مناطق مشخص مي شود .
روشهاي مبارزه و پيشگيري مالاريا :
به طور كلي اقدامات متنوعي مي توان انجام داد كه مهمترين آنها عبارتند از :
مبارزه داروئي :
داروهاي متنوعي براي درمان و پيشگيري مالاريا وجود دارند كه مهمترين و بهترين آنها به قرار زير مي باشد . داروهاي گروه كلروكين ، آمودياكين كه در درمان حمله بيماري مالاريا موثر ولي برروي عود بيماري تأثير ندارند داروهاي گروه پريماكين ، كنيوسيد پريماكين برروي حمله بيماري موثر نيستند ولي برروي مرحله نسجي موثر بوده و در نتيجه از عود بيماري جلوگيري مي كنند اين داروها درنژاد سياه پوست و مخلوط ممكن است باعث هموليز خون و مرگ شوند و مصرف آنها بايد با احتياطات لازم انجام گيرد . گروه پريمتامين و داراپريم كه برروي بعضي مراحل نسجي وضمناً بي اثر كردن گامتوسيت ها موثرند .
براي پيشگيري از انتقال از پريماكين ،*پريمتامين و يا كلروپروگوانيل به طور هفتگي استفاده مي شود براي درمان ومبارزه با بيماري روشهاي متنوع مبارزه داروئي وجود دارد .
بيماريابي :
بيماريابي در مالاريا به دو طريق انجام مي شود :
۱- مراجعه بهورز هر ماه يكبار ( در مناطق آلوده هر ۱۵ روز يكبار ) به كليه منازل روستاهاي تحت پوشش خانه بهداشت ( اصلي و قمر ) و تهيه نمونه خون از گروههاي زير جهت آزمايش (بيماريابي فعال )
– كليه افراد تب دار مشكوك
– كليه افرادي كه طي ماه گذشته تب داشته اند .
– كليه افرادي كه از مناطق آلوده به مالاريا به منطقه تحت پوشش خانه بهداشت آمده اند .
– كليه افرادي كه براي مدتي به مناطق آلوده به مالاريا مسافرت داشته و بعد مراجعت نموده اند .
– كليه بيماران درمان شده قبلي
۲ – تهيه نمونه خون از بيماراني كه هنگام مراجعه به خانه بهداشت تب و لرز وعلائم مشكوك به مالاريا داشته اند جهت آزمايش ( بيماريابي غير فعال )
روش تهيه نمونه خون جهت آزمايش از نظر تشخيص بيماري مالاريا :
وسايل لازم : جعبه لام ، لام شيشه اي تميز ، پنبه هيدروفيل ، الكل ، لانست ، مداد مشكي و فرم بيماريابي مالاريا .
روش تهيه : معمولاً نمونه خون از انگشت سوم و يا چهارم دست چپ افراد ( در نوزدان و بچه هاي كوچك از پاشنه پا يا انگشت شصت پا ) بشرح زير تهيه مي شود :
ابتدا انگشت يا محل ديگري را كه بايد از آن نمونه خون تهيه شود با پنبه آغشته به الكل پاك نموده و صبر كنيد تا الكل خشك شود . سپس با لانست استريل يكبار مصرف با يك ضربه ، پوست قسمت داخلي نوك انگشت را سوراخ كرده و با فشاري مختصري به قاعده انگشت خون را خارج كنيد .بعد اولين قطره خون را با پنبه خشك پاك كنيد و مجدداً قاعده انگشت را فشار دهيد تا قطره خون بعدي خارج گرددوبلافاصله قبل از اينكه خون روي انگشت خشك شود با يك لام تميز قطره خون را روي لام منتقل نمائيد و اين عمل را سه بار ديگر تكرار كنيد تا مطابق شكل سه قطره خون در كنار لام نزديك بهم و يك قطره خون تقريباً در وسط لام قرار گيرد . سپس لام را در دست چپ قرار داده و بوسيله گوشه لام ديگري كه در دست راست مي گيريد سه قطره خون را با حركت دوراني به شكل يكدايره به قطر تقريبي يك سانتي متر در آوريد . ( گسترش ضخيم )
و قطره وسط لام را نيز با لبه همان لامي كه در دست راست داريد با زاويه ۴۵ درجه با حركت يكنواخت گسترده نمائيد ( گسترش نازك )
پس از خشك شدن نمونه خون ، با مداد مشكي يك خط كسري روي گسترش نازك كشيده ، بعد شماره روستا وشماره رديف بيمار را ( از فرم بيماريابي مالاريا ) به ترتيب در صورت ومخرج كسر بنويسيد و آنرا در جعيه لام قرار دهيد و مشخصات كامل فرد را در فرم بيماريابي مالاريا ثبت نمائيد .
توجه :
۱ – دقت نمائيد با گوشه لامي كه نمونه خون را گسترش داده ايد براي نمونه هاي بعدي استفاده نكنيد و همچنين روي آن لام نمونه خون ديگري تهيه نمائيد .
۲ – نمونه هاي خون تهيه شده را نبايد در مقابل نور آفتاب و با مجاورت الكل قرار داد .
زيرا عوامل بيماري زاي موجود در خون از بين مي روند .
روش بسته بندي نمونه هاي خون تهيه شده :
پس از پايان كار بايستي كليه نمونه هاي تهيه شده را به روش زير دسته بندي نموده و همراه با فرم بيماريابي مالاريا در اسرع وقت جهت آزمايش به مركز بهداشتي درماني بفرستيد .
ابتدا كاغذ كاهي را به قطعاتي متناسب با طول لام آماده كنيد سپس يك لام را روي لبه كاغذ قرار داده وحداقل يكبار كاغذ را دور آن بپيچيد به طوريكه تمام لام از كاغذ پوشيده شود و به همين ترتيب بقيه لامها را پيچانده مطابق شكل بسته بندي نمائيد و بعد مشخصات زير را روي بسته لام به ترتيب زير بنويسيد .
نم خانه بهداشت ، نام روستا ، شماره روستا ، تاريخ تهيه ، تعداد لام، نام بهورز .
۲ – مبارزه با آنوفل ناقل بيماري :
الف : مبارزه با بالغ آنوفل :
براي از بين بردن بالغ آنوفل از سمپاشي ابقايي استفاده مي شود بدين صورت كه بهورز بايستي با استفاده از سموم حشره كشي كه داراي خاصيت ابقايي بوده و از طريق مركز بهداشتي درماني در اختيار خانه بهداشت قرار ميگيرد .*كليه اماكن ثابت و موقت و پناهگاههاي محل استقرار و استراحت پشه آنوفل را در روستاهاي تحت پوشش به وسيله كارداني كه آموزش خواهد داد بخوبي سمپاشي نمايد ( زمان سمپاشي و روستاهايي كه لازم است سمپاشي شوند از طريق مركز بهداشتي درماني ابلاغ خواهد شد . )
نكات مورد توجه در سمپاشي :
۱ – مطلع نمودن مردم روستا از تاريخ سروع سمپاشي
۲- آموزش به مردم در مورد فوايد سمپاشي و جلب مشاركت آنها به منظور همكاري با كارگران سمپاش
۳ – آموزش به مردم در مورد تخليه اثاثيه و لوازم منازل خود كه قرار است سمپاشي شود .
۴ – آموزش به مردم در مورد دور نمودن حيوانات و افراد خانواده ( خصوصاً كودكان ) از محل به منظور جلوگيري از مسموميت با حشره كش
۵ – آموزش به مردم در مورد جلوگيري از تماس غذا و مواد خوراكي و همچنين علوفه و خوراك دام و طيور با حشره كش
۶ – آموزش به مردم در مورد عدم سفيد كاري ، نقاشي يا شستشوي ديوارهاي سمپاشي شده حداقل شش ماه پس از سمپاشي
۷ –آموزش به كارگران سمپاشي در مورد استفاده از لباس كار ،*دستكش ، كلاه ،*ماسك و عينك دوره دار هنگام سمپاشي
۸ – آموزش به كارگران در مورد جلوگيري از آلوده شدن آب روستا با حشره كش كه بدين منظور لازم است كارگران ، پمپ وساير لوازم سمپاشي را در گوشه اي شسته و آب آن را نيز با خاك بپوشانند .
۹ – آموزش به كارگران در مورد نحوه مخلوط نمودن حشره كش با آب برابر دستور العمل ابلاغي با توجه به نوع حشره كش و نحوه استفاده از پمپهاي مخصوص سمپاشي و همچنين آموزش به آنان در مورد رعايت فاصله دست كارگر تا ديوار ( ۴۵ سانتي متر ) هنگام سمپاشي
۱۰ – نظارت بر كار كارگران هنگام سمپاشي
۱۱ – ارجاع فوري افراديكه در اثر بي احتياطي مسوم شده اند به مركز بهداشتي درماني
ب : مبارزه با لارو آنوفل :
براي از بين بردن لارو آنوفل می توانید به عنوان مثال از روش زیر استفاده مي شود :
۱ – روش مكانيكي : شامل زهكشي آبهاي راكد ، پر كردن گودالها و باتلاقها ، سالم سازي چشمه ها و بركه ها ، اصلاح كناره هاي نهرها و كانالها ، اصلاح نوع آبياري ، گذاشتن سرپوش بر درب چاهاي كم عمق و درب بشكههاي آب آشاميدني و ….
البته روشهای دیگری مثل شیمیایی وجود دارد