تب كيو (Q fever)
كوگسيلا بورنتي عامل بيماري معروف بع تب كيو (Q) است . بيماري مشترك بين انسان و دام است ( كيو(Q) مخفف Query به معني پرسش يا ترديد است).

مشخصات كلي :
اجرامي ميله اي معمولاً كوچكتر از ريكتزيا ، ابعاد آن به طول ۲/ – ۴/ در ۴/ – ۰/۱ ميكرومتر مي باشد گاهي بشكل ديپلوباسيل به طول ۰/۱ – ۶/۱ و يا گرد به قطر ۳/ – ۴/ ميكرومتر در مي آيند . فاقد تاژك و كپسول و در درون سيتوپلاسم غالباً در وضع انبوهي بزرگ به قطر ۲۰- ۳۰ ميكرومتر كه به همديگر قوياً چسبيده اند ، نمايان هستند. گرم منفي ، مثبت يا منفي و همان طوري كه اشاره شد در درون ياخته زندگي كرده و مراحل مختلف سير تكاملي خود را در همين حفره هاي مخصوص مي پيمايد.
جدار ياخته اي از ۲ يا ۳ لايه تشكيل كه لايه خارجي تيره رنگ به ضخامت ۲۰nm ، لايه روشن تري به ضخامت ۲۵nm و باز لايه سوم تيره رنگ به ضخامت ۴۵nm و آخرالامر در مواردي لايه اضافي ديگري كه ضخامت ۲۰۰nm دارد تعيين كرده اند. وجود DNA شناخته شده و ممكن است به طور فيزيكي با ريبوزومهاي محتوي RNA در سيتوپلاسم ارتباط داشته باشد. بيشتر گرام منفي است ولي آزمايشهاي بيوشيميايي مي رساند كه كوگسيلا بورنتي واجد بعضي خواص باكتري هاي گرام مثبت نيز مي باشد. با گيمسا يا ساير روشهاي رومانسكي به رنگ آبي ، قرمز، يا ارغواني و با تكنيك ماكيوولو به رنگ قرمز روشن در مي آيد. بهترين طريقه رنگ آميزي با Auramine(اورامين) و آزمايش گسترش زير ريزبين فلورسان مي باشد.

خواص كشت :
كوگسيلا بورنتي انگل اجباري درون ياخته مي باشد بنابرايندر محيط كشت غيرزنده رشد نمي كند . كشت آن در رويان جوجه و در زرده تخم مرغ و در حرارت ۳۵ درجه بهتر و حداكثر رشد و نمو هنگامي است كه مرگ رويان نزديك مي شود. برخلاف گونه هاي ريكتزيا تغييرات كوچك در درجه حرارت يا تاريخ برداشت نامساعد اثر نامطلوب از نظر مقدار محصول خواهد داشت ، زمان تقسيم در رويان جوجه تقريباً ۱۲ ساعت مي باشد.
بعد از ۲ يا ۳ با پاساژ از جنين مرغ كشت بهتر و محصول نيز بيشتر خواهد بود كه از اين روش براي آزمايش هاي تهيه پادگن و C.F و آگلوتيناسيون استفاده مي شود.
كشت بافتي با استفاده از ياخته هاي مختلف مثل ياخته هاي اندوتليال و يا فيبروبلاست رويان جوجه و يا با ياخته هاي موش امكان پذير است ولي مقدار برداشت كمتر از محصول زرده رويان جوجه خواهد بود.
تاثير عوامل فيزيكي وشيميايي :
كوگسيلا بورنتي از خيلي اجرام غير هاگ دار در مقابل عوامل فيزيكي و شيميايي مقاوم مي باشد. مثلاً خشكي و پوسيدگي و حرارت اطاق به مدت طولاني اثر چنداني روي آن ندارد. اين باكتري روزها و هفته ها روي شير ، خامه ، كره و پنير زنده و عفونت زا باقي مي ماند.
گرم كردن شير خام در حرارت ۶۲ درجه بمدت ۳۰ دقيقه به منظور نابود سازي جرم كافي نيست. قدرت عفوني زايي جرم در مدفوع كنه تا ۵۶۸ روز محفوظ مي ماند. ولي پاستوريزاسيون شير به طريقه Flash در ۷۳ درجه به مدت ۱۵ ثانيه كاملاً مؤثر است.

تغييرات فاز :
در نتيجه آزمايشهاي ايمني شناسي دريافتند كه كوگسيلا بورنتي تنها جرمي است در بين ريكتزياها كه تغييرات فاز نشان مي دهد. به عبارت ديگر از نظر ساختماني دو فاز موجود است: فاز يك : كه در حقيقت نخستين مرحله اي است كه آن را در روي حيوان بيمار و يا در اثر گذراندن در روي حيوان آزمايشگاهي مي يابند و شكل زهراگين و خطرناك براي انسان نيز محسوب مي شود و كپسول پلي ساكاريد دارد.
فاز دو : كمتر زهراگين بوده و سويه هايي در اين فازند كه كراراً در تخم مرغ كشت داده و از اين رو پادگن پوششي را از دست داده اند در آزمايشگاه كار كردن با اين سويه ها يراي كاركنان خطر كمتري دارد.

آشنایی با بیماری تب كيو (Q fever)
ميزبان و حيوانات حساس :
اين عامل را در گونه هاي مختلف حيوانات اهلي و وحشي و در گونه هاي متعدد كنه ها از خانواده ايگسوديده و آرگازيده و بعضي بندپايان ديگر، تعداد زيادي از جوندگان( خرگوش ، موش بزرك و كوچك) لاك پشت و حيوانات اهلي از قبيل گوسفند و گاو و بز و اسب و سگ و خوك و شتر و گاوميش و حيوانات وحشي و بعضي پرندگان اهلي و وحشي (كبوتر و خفاش) يافته اند. انسان ميزبان تصادفي است و گاهي بيماري خطرناك در انسان ايجاد مي كند.

مشخصات كلي بيماري :
تب كيو كه نخست آن را تب كشتارگاهي يا ريكتزيوز بورنت نيز ناميدند ، بيماري است عفوني و مشترك كه در حيوانات اهلي غالباً در گاوان و گوسفندان و بزان و حيوانات ديگر عفونتي بدون نشانيهاي مشخص ايجاد مي كند ولي همينكه به انسان منتقل شد موجب مرض حاد و گاهي خطرناك گشته كه از مشخصات آن شروع سردرد ناگهاني و تب و ذات الريه غير مشخص است.
گونه هاي مختلف كنه ها در نگهداري اين اجرام عامل اصلي بشمار مي روند و عملاً مخزن انگل واقع مي شوند اين باكتري بمقدار زياد به وسيله حيوانات آلوده با شير يا ساير مواد دفعي و بخصوص با جفت دفع مي شود. و بمناسبت دوام و ثبات قابل توجه اين باكتري در محيط خارج سلولي ، آلودگي گاوان و ساير حيوانات اهلي از طريق استنشاق هواي آلوده نيز امكان پذير است و به همان اندازه كه ناقل مي تواند مؤثر باشد اين راه نيز قابل توجه است. انتقال عفونت از انساني به انسان ديگر نادر است . سويه هاي اين باكتري با حدت هاي متغيير و متفاوت جدا شده است.

انتشار جغرافيايي :
نخست تصور مي شد كه بيماري فقط محدود به استرالياست ولي در اثر مطالعات و بررسيهاي محققان ثابت گرديد كه بيماري در اغلب ممالك دنيا يافت مي شود و توزيع جهاني دارد.

تظاهرات باليني در حيوانات :
به غير از چند گزارش مبني بر اينكه كوگسيلا بورنتي را توام با ذات الريه و تورم ناي در گوسفند و بز و يا همراه بچه اندازي در ميش و بز و گاو يافته اند معمولاً معتقدند كه تب كيو مسئول بيماري بخصوصي در حيوانات اهلي نمي باشد و بعضي محققان معتقدند كه نشانه هاي باليني مشخص ندارند. در حيواناتي كه بطور تجربي آلوده شده اند ، مشاهده شده كه جرم تمايل زيادي به تمركز در پستان و جفت حيوان دارد كه در اثر آلودگي شديد اين اندامها ترشحات رحمي و پرده هاي جنين يكي از منابع مسلم آلودگي براي ساير حيوانات ، دامپزشكان ، كارگران كشتارگاه و كشاورزان مي باشد.
در انسان : بر عكس حيوانات تب كيو در انسان بيماري عفوني حاد و كم و بيش وخيمي را ايجاد مي كند. دوره كمون ۴-۲ هفته – نخست عامل بيماري در گردش خون و سپس ساير اندامهاي دروني را مورد حمله قرار داده نشانيهاي باليني شباهت به علايم انفولانزا دارد.
درجه حرارت بدن بالا رفته ، تب و ارز ، سردرد در ناحيه پيشاني ، خستگي ، بي اشتهايي ، درد ماهيچه ها گاهي سينه درد ديده مي شود گاهي تهوع . نشانه هاي عصبي و گاهي سفتي گردن ديده شده دوره تب طولاني از يك هفته تا ۳ ماه – سرفه خشك ، گاهي تورم بيني و گلودرد و گاهي برادي كاردي بزرگي كبد و پرز مشاهده مي شود. ذات الجنب و ذات الريه خيلي موارد وجود دارد.
بيماري گاهي مزمن و فقط همراه تب است. كوگسيلوز را همراه بيماريهاي ديگر مثل رماتيسم و امراض قلبي يافته اند. تظاهرات پوستي مثل ساير ريكتزياها در اينجا مشاهده نمي شود. از نظر بيماري شناسي و اپيدميولوژي تشابهي بين تب كيو و بروسلوز يافت مي شود تا جائيكه برانند كه در منشاء اين اجرام تشابهي وجود دارد.

تشخيص :
در انسان با توجه به شغل بيمار و احتمال تماس با حيوانات مي توان به بيماري ظنين شد در هر حال تشخيص قطعي با جدا كردن عامل بيماري و آزمايشهاي سرم شناسي امكان پذير است. به منظور جدا كردن باكتري مي توان از خون بيمار در حين تب از ترشحات سينه ، ادرار ، مايع نخاع و يا در مواردي از بافتها استفاده نمود و به طور آزمايشي به حيوان مثل خوكچه ، هامستر و موش سفيد كوچك تزريق نمود و سرانجام در رويان جوجه كشت داد. چون پادتن اختصاصي است روش آگلوتيناسيون يا C F نيز رايج است.
تشخيص تفريقي :
در انسان تب Q با خيلي از بيماريها واگير مثل بروسلوز ، تيفوئيد ، شبه حصبه ، تورم عفوني كبد ، مالاريا ، ساير ريكتزيوزها، ذات الريه باكتريمي ، ذات الريه غير مشخص ، انفولانزا ، ذات الريه مربوط به پستياكوزيس لنفوگرانولوما و در موارد كوكسيدوكوز ممكن است اشتباه شود لذا لازم است با استفاده از امكانات آزمايشگاهي و باليني تشخيص تفريقي داده شود.

مبارزه و پيشگيري :
از نظر پيشگيري بيماري در انسان لازم است توجه مخصوصي به پاستوريزاسيون شير بشود و همچنين از مصرف ساير محصولات لبني خام مادامي كه اطمينان كامل از نظر تهيه بهداشتي آن حاصل نشده خودداري شود. لازم است محيط زيست سالم و عاري از هرگونه آلودگيها باشد.
در گله هاي آلوده تمام تدابير لازم به منظور نابود ساختن جفت ، تخته پهن و كاه آلوده و هر چيزي كه با ترشحات و مدفوع دام آلوده شده ، اتخاذ گرديده است و نيز وسايل نقليه بايستي كاملاً تميز و ضدعفوني شود.
تب كيو موضوع سم ، مشخص و مداوم از نظر بهداشت همگاني است با اينكه موارد گزارش شده در انسان به مناسبت اينكه تشخيص بيماري در بعضي مناطق بدرستي داده نمي شود نسبتاً محدود است ولي آزمايشهاي سرم شناسي مؤيد آنست كه در انسان و حيوانات نسبت آلودگي زياد است و تشخيص بموقع داده نشده است.

واكسن :
مايه كوبي حيوانات حساس در مواردي كه مقدور باشد توصيه مي شود و مي توان براي اين منظور واكسن كشته در گاوها به كاربرد اين عمل در حين حال به ميزان زياد قابل استفاده نبوده و از طرفي اقتصادي نمي باشد در انسان واكسن زنده يا غير فعال به كار مي برند واكسن كشته و تخليص شده كه با سويه هاي فاز يك قبل از عادت دادن به رويان جوجه آن را تهيه كرده اند ، نتيجه خوب داده است.

درمان :
در انسان آنتي بيوتيك ها نظير تتراسايكلين ، كلرامفنيكل و لنكومايسين نتايج خوبي داشته و اگر روزهاي اول بيماري تتراسايكلين تجويز شود نتيجه رضايت بخش خواهد بود. عود بيماري پس از درمان ذكر شده است. در دامپزشكي تجويز آنتي بيوتيكها ، ارزش محدودي دارند و بمنظور عقيم ساختن آلودگي شير ، تزريق درون رگ و يا درون پستان تتراسايكلين ناموفق بوده است. كورتيزون كه به خوكچه بطور تجربي تزريق شده موجب تسريع در بهبود بيماري شده است.